خود را به مریضی زدن، گریه کردن و چسبیدن به والدین و یا مقاومت کردن هنگام لباس عوض کردن بین کودکان دبستانی رایج است. اغلب این حالت یک پله رو به عقب در فرایند طبیعی مستقل شدن کودکان است اما گاهی اوقات این حالات می توانند ریشه در استرس و اضطراب داشته باشند. دلیل هر چیزی که باشد، ما در اینجا چند راهکار برای برگرداندن او به مدرسه به شما معرفی می کنیم.

  • شناخت ترس های وی

در تصور ما آمادگی و سال‌های اول تحصیل بسیار آسان و بی دردسر است اما برای کودکان مدرسه رفتن کاری سخت محسوب می شود. رعایت قوانین و تمرین مهارت های جدید نیازمند تلاش و انرژی بر است. در نتیجه منطقی است که کودکتان پس از چند روز تعطیلی (مانند عید) و خوردن غذاهای دلخواه و تماشای برنامه ی مورد علاقه، خانه ماندن را به مدرسه رفتن و زحمت کشیدن ترجیح می دهد.

تصور ما آمادگی و سال‌های اول تحصیل بسیار آسان و بی دردسر است اما برای کودکان مدرسه رفتن کاری سخت محسوب می شود. رعایت قوانین و تمرین مهارت های جدید نیازمند تلاش و انرژی بر است

هم چنین با ورود به 5 سالگی، کودکان با فهم این قضیه که ذات انسان آسیب پذیر است دچار برهه ای پر از استرس می شوند. در این برهه کودکان ترس هایی از قبیل ترس از مرگ، آسیب دیدن و یا از دست دادن والدین را درک می کنند -به خصوص اگر اخباری از این قبیل در رادیو و تلویزیون باشد- این عامل سبب می شود که وقتی در مدرسه هستند نگران باشند که ممکن است اتفاقی برای خودشان و یا والدینشان روی دهد و کنار هم نباشند تا از هم محافظت کنند. کودکان در این سن از استقلالی که به تازگی کسب کرده اند لذت می برند اما در عین حال، از آن هراس دارند.

  • عوامل مفرح را کاهش دهید

گاهی اوقات کودکان نمی خواهند مدرسه بروند زیرا خانه جای بهتری است. چاره کار این است که کاری کنید که در خانه ماندن حوصله سر بر به نظر رسد! وقتی کودکتان صبح ها از سردرد گله می کند، ارزیابی کنید که آیا واقعا بیمار است؟ اگر تب، استفراغ و یا هیچ نشانه ی دیگری نبود، سعی کنید او را به مدرسه ببرید. به او بگویید که مطمئن باشد که هر وقت از مدرسه تماس بگیرند سریعا به دنبالش می روید. زیرا اکثرا با خارج کردن او از در خانه، نصف راه را رفته اید. روزهایی که او در خانه می ماند، صد البته باید از او مواظبت کنید اما اجازه ندهید تلویزیون تماشا کند. اگر او متوجه شود که روزهایی که مریض است، روز تفریح نیست; بیشتر مشتاق مدرسه رفتن می شود.

دلایلی که کودک‌تان نمی خواهد به مدرسه برود

  • دریافتن شرایط

ممکن است کودک شما در باره مورد خاصی مانند سرویس و یا زورگوی مدرسه نگران باشد و نتواند به طور واضح بروز دهد و یا اصلا به طور کامل متوجه آن نشده باشد. اگر او می گوید که دل درد دارد و نمی خواهد به مدرسه برود، به او کمک کنید که مشکل را پیدا کند. مثلا می توانید بگویید: من گاهی اوقات که نگران هستم دیر برسم دل درد می گیرم. اما بعد از اینکه به راهکار های سر وقت رسیدن فکر می کنم، دل دردم بهتر می شود. تو در مورد چه چیزی نگران هستی؟ ممکن است متوجه شوید که کودک دیگری در کلاس او را اذیت می کند و یا نگران است که مانند اخباری که دیده است او نیز ربوده شود. اگر او قادر نیست شرایطی که آزارش می دهد را برایتان شرح دهد، با معلم او صحبت کنید.

وقتی که دریافتید مشکل چیست، با معلم او درباره ی راهکار ها صحبت کنید. به خصوص اگر مورد او زورگویی کودکی دیگر باشد. اکثر اوقات اندکی توجه بیشتر از جانب معلم مسئله را حل می کند.

اگر کودک همواره برای مدرسه رفتن مقاوت می کند، به قدری پریشان است که نمی تواند گریه خود را کنترل کند، و یا کابوس های شبانه و یا ترس از تنها ماندن دارد، به مشاور مراجعه کنید

  • مشکلات عمیق‌تر را بشناسید

اگر کودک شما همواره برای مدرسه رفتن مقاوت می کند، به قدری پریشان است که نمی تواند گریه ی خود را کنترل کند، و یا نشانه های دیگری از اضطراب مانند کابوس های شبانه و یا ترس از تنها ماندن دارد، به مشاوره کودکان مراجعه کنید.

به یاد داشته باشید که در مقطع جدیدی بودن، پله ی بزرگی است. به کودک خود یاد اوری کنید که ممکن است در ابتدا هراس اور باشد، اما او قوی است و می تواند از پس آن بربیاید. این درس که او می تواند بر مشکلاتش غلبه کند از مهم ترین درس هایی است که باید بیاموزد.

  • آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
  • بله   خیر