ارتباط سازنده و همدلانه

فاصله میان خود واقعی و خود حقیقی در ارتباط با فاصله‌ای که میان خود واقعی و خود حقیقی ایجاد می‌شود، همین امر یکی از عمده‌ترین عوامل ایجاد کننده‌ی کمبود اعتماد به نفس به شمار می‌رود

ارتباط سازنده و همدلانه


فاصله میان خود واقعی و خود حقیقی در ارتباط با فاصله‌ای که میان خود واقعی و خود حقیقی ایجاد می‌شود، همین امر یکی از عمده‌ترین عوامل ایجاد کننده‌ی کمبود اعتماد به نفس به شمار می‌رود. این امری طبیعی است که افراد هر قدر دارای شناخت، ذهنیت‌ها، افکار و رفتارهای به نسبت سالم‌تری باشند، ارتباط بهتر و جامع‌تری نسبت به خود و نیازهای خویش پیدا می‌کنند، از این رو توانایی‌شان در شناخت امور مرتبط با خود در وضعیت به مراتب مناسب‌تری خواهد بود و به همین جهت نیازهای درونی خویش را بهتر می‌توانند برآورده نمایند. فرد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس با توجه به نگرانی‌ها و مشغله‌های ذهنی که برایش ایجاد می‌شود، قادر به برآورده کردن خواسته‌ها و نیازهای درونی‌اش نمی‌شود، به نحوی که ناتوانی در به اجرا درآوردن خواسته‌های درونی که ناشی از کمبود اعتماد به نفس است، نه تنها مشکل آفرینی‌های ویژه‌ای را به همراه دارد، بلکه کمبود اعتماد به نفس فرد را نیز تشدید می‌نماید.
عمده‌ترین نکات و مطالبی که در ارتباط با برآورده ننمودن خواسته‌ها و نیازهای درونی می‌توان مطرح نمود به قرار زیر است.
1- افراد هر قدر به سلامت رفتاری نزدیک‌تر باشند، نیازهای درونی خود را بهتر تشخیص می‌دهند.
2- نیازهای درونی در حوزه‌های گوناگون مادی، عاطفی، ارتباطی، فردی و سایر موارد مرتبط است.
3- برآورده نمودن نیازها در چارچوب قانون، اخلاق، هنجارهای اجتماعی و منطق خواهد بود.
4- خواسته‌های درونی طیف وسیعی از نیازهای بزرگ و کوچک را شامل می‌شود.
5- تلاش برای تحقق یافتن خواسته‌های درونی به معنی تأمین و فراهم نمودن‌شان نیست.
6- به اجرا درآوردن خواسته‌های درونی کمبود اعتماد به نفس را برطرف می‌نماید.
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شده‌ی فوق ارائه می‌گردد.

1- افراد هر قدر به سلامت رفتاری نزدیک‌تر باشند، نیازهای درونی خود را بهتر تشخیص می‌دهند.

البته این امری طبیعی است که افراد هر قدر دارای شناخت، ذهنیت‌ها، افکار و رفتارهای به نسبت سالم‌تری باشند، ارتباط بهتر و جامع‌تری نسبت به خود و نیازهای خویش پیدا می‌کنند، از این رو توانایی‌شان در شناخت امور مرتبط با خود در وضعیت به مراتب مناسب‌تری خواهد بود و به همین جهت نیازهای درونی خویش را بهتر می‌توانند برآورده نمایند.
البته این امر یکی از ضعف‌های موجود در بعضی افراد است، که حداقلی از آموزش‌های لازم در زمینه‌های گوناگون از جمله دانش روان‌شناسی در ارتباط باخودشناسی و شناخت خویش را در حد و اندازه‌های لازم به دست نمی‌آورند تا بتوانند به شناختی نسبی در ارتباط با خود و نیازهای حقیقی خویش پیدا کنند. زیرا این امر به تجربه ملاحظه شده که افراد دچار مشکل، نواقص و کمبودهایی می‌شوند، اما شناخت و آگاهی لازم را نسبت به آن پیدا نمی‌کنند.
در هر صورت یکی از عمده‌ترین نیازهای هر فردی پیدا کردن شناخت و آگاهی همه جانبه نسبت به عوامل درونی و پی بردن به نیازهای حقیقی درون و در ادامه قدم برداشتن برای دستیابی به موارد مورد نظر است. در چنین شرایطی فرد به سلامت رفتاری بهتر و مناسب‌تری دست خواهد یافت.

2- نیازهای درونی در حوزه‌های گوناگون مادی، عاطفی، ارتباطی، فردی و سایر موارد مرتبط است.

نیازهای درونی طیف گسترده‌ای از نیازهای گوناگون را شامل می‌شود، این امر با توجه به این نکته که آدمی موجودی چند بعدی است و در زمینه‌های مختلف مادی، عاطفی، شخصی و روابط بین فردی و عواملی دیگر از این قبیل رشد می‌یابد، از این رو بدیهی است که در همین موارد دارای خواسته‌هایی است که نیاز به برآورده شدن‌شان خواهد داشت.
الهه 26 ساله فارغ‌التحصیل رشته پزشکی دچار تعارض‌هایی شده بود. او چند ماه پیش با پسری آشنا شده بود و مهارت‌های او در ارتباط با جنس مخالف و به ویژه پسرها در حد مورد نیاز نبود و همین کمبودها و مشکل‌آفرینی‌هایی را برای او ایجاد کرده بود.
الهه در میان صحبت‌هایش اشاره کرد که یکی از اشتباه‌های او در طول دوران تحصیل این بوده که وی بیش‌تر بر روی نیازهای علمی و تحصیلی خود تکیه می‌کرده و توجه چندانی به سایر امور مورد نیاز نشان نمی‌داده است. در آن زمان باور شخصی او بر این بوده که هر زمان بخواهد و اراده کند، می‌تواند هر نیازی را برآورده نماید. در حالی که خود را با هم‌رده‌های خویش مقایسه و ملاحظه می‌کرد که نسبت به آنها توانایی و عملکردهای مورد نیاز را ندارد. او خاطر نشان کرد که در حال حاضر که ضعف در مهارت‌های ارتباطی با جنس مخالف را در خود به طور مشهودی ملاحظه می‌کند، پیامدهایی را در زندگی‌اش به همراه داشته به نحوی که سایر امور را نیز تحت‌الشعاع خود قرار داده است.
در هر حال نیازهای آدمی در زمینه‌های گوناگون قرار دارد، به عبارتی و در واقع آدمی موجودی چند وجهی است، این امور پس از دوران میان سالی و در شرایطی که فرد میان سال به ارزیابی زندگی خود می‌پردازد، چنان چه به مواردی از ضعف‌ها و ناکامیا‌یی‌هایی که در بعضی زمینه‌ها مواجه شود، برایش توأم با دشواری و ناکامی خواهد بود.
برای مثال اگر فردی ملاحظه کند که در زمینه‌های علمی و مالی توانسته به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای دست یابد، اما نتوانسته ارتباط کارآمد، سازنده و همدلانه‌ای توام با مهرورزی و عشق‌ورزی با همسر ایجاد نماید و یا از داشتن و ساختن یک کانون گرم خانوادگی محروم بوده و یا نتوانسته فرزندان برومندی را تربیت نماید و یا از جنبه‌های انسانی و معنوی به رشد مورد نیاز دست نیافته باشد. در نهایت و با توجه به ضعف‌ها و کمبودهای گوناگونی که در زمینه‌های مختلف برایش ایجاد شده، احساس موفق بودن و شادکامی نخواهد داشت.

3- برآورده نمودن نیازها در چار‌چوب قانون، اخلاق، هنجارهای اجتماعی و منطق خواهد بود.

یکی از ویژگی‌های سلامت رفتار، شناسایی و تشخیص نیازهای درونی است. البته برای اطمینان از صحت و سلامت نیازها و خواسته‌های درونی لازم است که آنها را با چند مقیاس مورد سنجش قرار داد، که این مقیاس‌ها شامل قانون، اخلاق، هنجارهای اجتماعی و منطق است. زیرا در بعضی موارد ملاحظه می‌شود که افرادی در پی برآورده نمودن بعضی نیازها و خواسته‌های درونی در مسیرهایی قدم برداشته‌اند که با توجه به این امر که چنین نیازهایی اگر چه ریشه در درون فرد داشته، اما انطباق چندانی با مقیاس‌های ذکر شده نداشته، به همین جهت نه تنها نیازها و ظرفیت‌های وجودی فرد را کامل ننموده، بلکه مشکل‌آفرینی‌ها و پیامدهای آسیب‌زایی را نیز به همراه داشته است.
ملیحه 25 ساله مشکلاتی در روابط متقابل خود با سایر افراد داشت او هم چنین دچار کمبود اعتماد به نفس نیز بود و در زمینه‌ها و مواردی قادر به تأمین نیازهای درونی خویش نبود. او در محل کار خود که یک مهد کودک بود، مشکلی با مسئول قسمت‌اش داشت.
اخیراً روپوش‌هایی برای آنها در نظر گرفته بودند که تناسب با فعالیت کاری‌شان نداشت و هم چنین رنگ این روپوش‌ها مورد قبول و پسند اکثریت کارکنان نیز نبود، در این زمینه تفاهمی وجود نداشت و مدیریت نیز به نحوی آنها را ملزم به پوشیدن روپوش‌ها با رنگ مورد نظر نموده بود.

بیشتر بخوانید: گوش دادن؛ نیمه پنهان هم‌کلامی


درهر حال ملیحه رنگ روپوش‌هایی که برای آنان تعیین کرده بودند را نمی‌پسندید، اما قادر به بیان نظر خود به مدیرش نبود. البته او بازدارنده‌های متعددی داشت و باعث می‌شد تا نتواند مطالب خود را با سایرین در میان بگذارد.
در ارتباط با رابطه برقرار نمودن با درون و به خواسته‌ها و نیازهای درونی توجه داشتن و در راستای برآورده نمودن‌شان قدم برداشتن و هم چنین در ارتباط با چارچوب‌هایی که لازم است خواسته‌های درونی با آن‌ها مطابقت داشته باشد و در صورت هماهنگی، بهتر است که برآورده گردد، توضیحاتی به ملیحه ارائه شد. از این رو موافقت نداشتن با روپوش‌های کار که رنگ آنها تناسب و جذابیتی برای‌شان نداشته، مغایرت و مخالفتی با قانون، اخلاق، هنجارهای اجتماعی و منطق نداشت.
در نهایت ملیحه به این نتیجه رسید که لازم است این مطلب را که نیاز درونی وی بود را با مسئول محل کار خود در میان بگذارد. او در جلسه‌ی بعد خاطرنشان کرد که پس از مطرح کردن این موضوع سایر کارکنان نیز که از روپوش‌های جدیدشان رضایت چندانی نداشتند. پس از وی اعتراض و خواسته‌ی درونی‌شان را نیز مطرح کرده بودند. مدیریت نیز با توجه به نارضایتی اکثریت اقدام به تغییر روپوش کارکنان با طرح و رنگی که مطابق با خواست‌شان باشد، می‌نماید.

4- خواسته‌های درونی طیف وسیعی از نیازهای بزرگ و کوچک را شامل می‌شود.

نیازها و خواسته‌های درونی امور مختلف و گوناگونی را پوشش می‌دهد، به نحوی که با توجه به اهمیت و اثرگذاری که هر یک از آنها دارند، به همین نحو تأمین و برآورده نشدن‌شان اثر گذاری ویژه‌ای را به همراه خواهد داشت. این نکته بدین خاطر اشاره شد که احتمال دارد بعضی بر این باور باشند که نیازها و خواسته‌های درونی، عمدتاً زمینه‌های عمده و بزرگ را شامل می‌شود، در حالی که حتی امور محدود و جزئی نیز تأمین و برآورده شدنش می‌تواند از اهمیت و اثرگذاری لازم برخوردار باشد.
برای مثال، موضوعی را با فردی در میان گذاشتن، وسیله‌ای که نیاز به مرمت و تعمیر داشته باشد، گذراندن یک دوره‌ی هنری و یا علمی و یا بعضی از امور و کارهای خرد و کوچکی که در طی روز لازم است انجام شود و هم چنین آرزوهای بزرگی که در حد و اندازه‌ی توانایی‌های فرد باشد نیز شامل چنین مواردی می‌شود.
این نکته بدان خاطر عنوان شد که احتمال دارد بعضی افراد خواسته‌های درونی را در موارد عمده خلاصه نمایند، اما امور جزیی و روزمره را شامل این امور ندانند، در حالی که موارد جزیی و محدود نیز در این حوزه قرار می‌گیرند و همین امور نیز از اهمیت و اثرگذاری‌های ویژه‌ای برخوردار هستند.

5- تلاش برای تحقق یافتن خواسته‌های درونی به معنی تأمین و فراهم نمودن‌شان نیست.

نکته‌ی دیگری را که در ارتباط با برآورده نمودن خواسته‌های درونی بایستی در نظر داشت، این است که در وحله‌ای اول بایستی از صحت چنین نیازهایی مطمئن شد، در بعضی موارد نیز لازم می‌شود که از صاحب نظران، افراد با تجربه، کارشناسان و یا متخصصین نیز یاری گرفت تا از بابت مجاز و منطقی بودن نیاز مورد نظر اطمینان حاصل شود. سپس با گام برداشتن جهت برآورده نمودن آن می‌توان تلاش‌هایی را در این زمینه اعمال نمود و لزوماً تمامی تلاش‌ها در زمینه‌ی برآورده نمودن نیازها و خواسته‌های مورد نظر تحقق نمی‌یابد و احتمال دارد که بعضی از آنها در حد و اندازه‌هایی فراهم و بعضی دیگر نیز برآورده نگردد.
در هر حال تأمین نمودن خواسته‌های درونی به معنی تأمین شدن صد در صد آنها نیست، بلکه در مواردی بعضی از آنها در حوزه‌ی استعداد و توانایی فرد قرار ندارد و بعضی دیگر از آنها نیز نیازهای حقیقی فرد نبوده و مواردی غیر ضروری است. هم چنین در مواردی نیز حتی اگر خواسته‌ی مورد نظر نیازی حقیقی باشد، اما احتمال دارد که توانایی‌هایی موجود شخص برای تأمین نمودن آنها در حد و اندازه‌های لازم نباشد. از این رواحتمال دارد که بعضی از نیازهای موجود را بتوان به صورت محدود فراهم نمود و بعضی دیگر تأمین آن حتی در اندازه‌های محدود نیز امکان‌پذیر نباشد. اما همان تلاش‌هایی که در جهت تأمین‌شان صورت می‌پذیرد، اطمینان و رضایت خاطر فرد را فراهم می‌نماید، که آن چه در توان داشته را از خود ارائه نموده و بیش از آن برایش امکان‌پذیر نبوده و همین امر مانع از بعضی ضعف‌های درونی و کمبود اعتماد به نفس خواهد شد.

6- به اجرا درآوردن خواسته‌های درونی کمبود اعتماد به نفس را برطرف می‌نماید.

هر موجود و هر پدیده‌ای به توجه، مراقبت و رسیدگی‌هایی نیاز دارد، یک خانه، یک وسیله نقلیه و هم چنین آدمی به توجه، مراقبت و رسیدگی‌هایی نیاز دارد و در صورت فراهم ننمودن رسیدگی‌های مورد نیاز، خانه، وسیله‌ی نقلیه و آدمی دچار آشفتگی، بی‌نظمی و اختلال‌هایی خواهد شد.
در واقع این ضعفی است که در میان بعضی افراد ملاحظه می‌شود که به طور عام فرهنگ مراقبت و نگهداری در آنها ضعیف است. این نگرشی ناکارآمد بوده که هر موجودی و هر پدیده‌ای با توجه به نظم موجود و روال حاکم بر آن بدون توجه، مراقبت و رسیدگی‌های مورد نیاز به عملکرد خود ادامه می‌دهد.
اما از سوی دیگر پدیده و امر دیگری نیز بر امور حاکم است که هر چیزی را می‌تواند از نظم موجود باگذشت زمان خارج نماید. به عبارتی گذشت زمان، فرسودگی و به اجرا درنیاوردن نیازهای یک موجود و یا یک پدیده، وضعیت فرد را از نظم خارج نموده و به سمت فرسودگی و بی‌نظمی سوق می‌دهد.
این امر در مورد آدمی و زندگی شخصی، فردی، ارتباطی و اجتماعی‌اش نیز صادق است. بدین صورت که چنان چه تمامیت وجودی یک فرد مورد رسیدگی و مراقبت قرار نگیرد و خواسته‌ها و نیازهای حقیقی فرد برآورده نگردد، نظم موجود بر وضعیت شخص به سمت کم نظمی و در نهایت به سوی بی‌نظمی حرکت می‌نماید. در چنین اوضاع و شرایطی شخص به واسطه‌ی رنجش‌هایی که برایش ایجاد می‌گردد، احساس نامطبوعی خواهد داشت که یکی از این وضعیت‌های نامطبوع که ناشی از مورد رسیدگی قرار نگرفتن و تأمین نشدن خواشته‌های درونی، اختلال کمبود اعتماد به نفس است.
در واقع با توجه و رسیدگی‌هایی که شخص به خود حقیقی و نیازهای درونی‌اش می‌نماید و با اقدام‌هایی که در جهت برآورده نمودن آنها به اجرا در می‌آورد، کمبودها، نیازها و نواقص برطرف می‌گردد و تمامیت وجودی فرد به سمت نظم و سلامت به حرکت در می‌آید.
منبع مقاله :
کاوه، سعید، (1387)، کمبود اعتماد به نفس: شناخت و بررسی اختلال کمبود اعتماد به نفس و راه‌کارهایی در جهت درمان و بر طرف نمودن آن، تهران: سخن، چاپ اول.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان