پشت‌صحنه‌ی ارتباط مجدد اروپا با اردوغان چیست؟

پایگاه خبری تحلیل فردا:

اردوغان چگونه توانست پیروزی را از ایران در ماجرای ادلب برباید؟!

تعامل غرب با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه با رفتار رنجش آور و رویکرد غیر دیپلماتیکش به مسائل بین‌المللی‌ کار آسانی نیست. چه دوستش داشته باشید یا نه، بهر حال یک بار دیگر غرب دارد نشان می‌دهد که نمی‌تواند از پس نادیده‌ گرفتن او برآید. به همین خاطر اردوغان توانسته در طی چند ماه گذشته تصویر بین‌المللی‌اش را بهبود دهد و از یک آدم بالقوه مطرود در چشم غربی‌ها به یک طرف صحبت تبدیل شود که می‌تواند به یک بازیگر تعیین کننده‌ی منطقه‌ای، یک ایجاد کننده‌ی صلح بالقوه و حتی قهرمان عدالت بین‌المللی تبدیل شود.

بسیاری از تحلیلگران استدلال می‌کنند که این اهمیت ترکیه است نه اردوغان به عنوان رهبر که پویایی‌های فعلی را سبب شده است. آن‌ها اشاره می‌کنند که رهبران اروپایی از اردوغان به خاطر مسائل حقوق بشر و سابقه‌اش در دموکراسی همچنان انتقاد می‌کنند حتی رودررو وقتی در دیدارهای رسمی میزبان او هستند. همین رهبران اروپایی اما دارند سعی می‌کنند مطمئن شوند چنین انتقاداتی منجر به تشدید بحران جدیدی با آنکارا نشود آن هم در زمانی که به همکاری ترکیه بر سر مسائل مهم و حیاتی مانند مهاجرت غیرقانونی از خاورمیانه و جنگ علیه تروریسم اسلامی نیاز دارند.

طرفه آنکه، تنها دو ماه قبل به نظر می‌رسید اردوغان وقتی در تلاش‌‌هایش برای پیش‌دستی در حمله به ادلب سوریه از نیروهای سوری با حمایت روسیه ناکام ماند یک رهبر ضعیف و ناتوان منطقه‌ای است. سازمان ملل هشدار داده بود که اگر چنین حمله‌ای انجام شود ممکن است به بدترین حمام خون تاکنون در سوریه تبدیل شود.

تلاش اردوغان برای پیشگیری از این حمله، در طی نشستی که در تهران با رئیس جمهور ایران حسن روحانی و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه برگزار شد، انجام داد، موجب شکست مفتضحانه‌ی او در مقابل دوربین‌های زنده شد. اردوغان پیشنهاد یک آتش‌بس کلی در ادلب را داده بود که همه‌ی طرف‌ها از جمله گروه‌های تندروی اسلامی که مورد هدف روسیه بودند را مطرح کرده بود اما پوتین با این پیشنهاد مخالفت کرد و روحانی هم از پوتین حمایت کرد و باعث شد اردوغان کم اثرگذارترین رهبر در میان آن سه رهبر به نظر برسد.

اما اردوغان ده روز بعد در یک نشست اضطراری با پوتین در مورد ادلب که در سوچی روسیه برگزار شد پیروزی را از دهان شکست قاپید. با تبدیل شدن اوضاع از بد به بدتر در ادلب، اردوغان موفق شد که آتش‌بسی به دست بیاورد که در آن ایجاد یک منطقه‌ی حائل بین نیروهای رژیم سوری و مخالفان و بعد خلع سلاح مخالفان و همکاری برای خالی کردن منطقه از جنگجوهای تکفیری وجود داشت. توافق سوچی با همه‌ی تزلزلش اما همچنان پا برجاست و یکی از معدود موفقیت‌های اردوغان برای حل بحران سوریه باقی مانده است.

اردوغان، متکی به این دستاوردهای دیپلماتیک، در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در 25 سپتامبر شرکت کرد و در آنجا وی با رهبران مختلف اروپایی گفتگوهایی را انجام داد از جمله رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون و نخست‌وزیر بریتانیا ترزا می.

اردوغان بلافاصله بعد از نیویورک به دعوت رسمی فرانک والتر اشتاینمایر رئیس جمهور آلمان به این کشور سفر کرد. آلمان‌ها از اردوغان با تشریفات دولتی استقبال کردند و وی به دیدار صدر اعظم آلمان آنگلا مرکل رفت. در طی ضیافتی که آلمان‌ها به افتخار اردوغان ترتیب داده بودند، اشتاینمایر از اردوغان به خاطر وضعیت دموکراسی و حقوق بشر در ترکیه انتقاد کرد. اردوغان هم هنگام پرواز برگشت به ترکیه به خبرنگاران انتقادات اشتاینمایر را ناشایست خواند.

سفر آلمان اما حاوی هیچ گونه‌ی مانعی که همکاری‌های برلین و آنکارا که بر روی موضوعات مهم عملی کار می‌کنند تضعیف کند، نبود. این وضعیت خیلی با وضعیتی که دو سال پیش دو کشور داشتند متفاوت است، زمانی که برلین، اردوغان و وزرایش را از فعالیت تبلیغاتی برای جلب نظر مهاجران ترک داخل آلمان پیش از برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی آوریل 2017 منع کرد و اردوغان به مقامات آلمانی متلک انداخت و آن‌ها را نازی خواند.

قتل روزنامه‌نگار سعودی جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در سعودی در ماه اکتبر تنها چند روز پس از ملاقات اردوغان از آلمان، دوباره توجهات بین‌المللی را متوجه رئیس جمهور ترکیه کرد.

روش برخورد اردوغان در مدیریت تحقیقات مربوط به قتل و تأکید او مبنی بر اینکه ترکیه به خاطر روابط نزدیک با ریاض هیچ کمکی به سرپوش گذاشتن بر جنایت نخواهد کرد، موجب ستایش اردوغان در غرب شد. حتی رسانه‌های آمریکایی و اروپایی که عموماً نگاهی خصمانه به وی دارند او را به خاطر این طرز مدیریت ماجرا مورد تمجید قرار دادند به خصوص بعد از آنکه او ریاض را مجبور کرد که اذعان کند که خاشقجی در کنسولگری این کشور به قتل رسیده است.

علیرغم این اما بسیاری از تحلیلگران غربی به خوانندگان خود یادآوری کردند که خود اردوغان فعالیت روزنامه‌نگاران مستقل و فعالان دموکراسی را در کشور خودش سرکوب می‌کند. به جز این ظاهر امر بر این است که قضیه خاشقجی از لحاظ سیاسی به اردوغان کمک کرده است زیرا توجه‌ها را حداقل در کوتاه مدت از مشکلات خود ترکیه منحرف کرده است.

نشست 27 اکتبر که به میزبانی اردوغان در استانبول و با شرکت رهبران روسیه، آلمان و فرانسه برگزار شد بیش از قبل از توجهات بین‌المللی را متوجه او ساخت این بار به عنوان یک صلح‌طلب بالقوه. این نشست ممکن است چند دستاورد ملموس داشته باشد اما همان‌طور که سدات ارگین مفسر باسابقه‌ی امور بین‌الملل اشاره کرده، به نفع اردوغان بوده است. ارگین در روزنامه‌‌ی حریت نوشته است: « اردوغان با قبول مسئولیت و میزبانی این نشست به عنوان یک بازیگر اساسی و مهم در تلاش برای حل بحران سوریه ظاهر شده است.»

به دنبال این نشست، در 29 اکتبر افتتاح فرودگاه فوق مدرن استانبول با شرکت رهبران عالی رتبه از 50 کشور جهان انجام شد که در میان این کشورها 7 کشور از جنوب شرقی اروپا حضور داشتند، هر چند هیچ کدام از کشورهای اروپای غربی در این مراسم شرکت نداشتند.

پیش از این‌ها، اردوغان دیداری رسمی از مجارستان در 9 اکتبر انجام داد به عنوان مهمان نخست وزیر ویکتور اوربان. اردوغان بعداً میزبان رئیس جمهور اوکراین پترو پوروشنکوف خواهد بود. اردوغان در حال حاضر قرار است در تاریخ 10 و 11 نوامبر به پاریس برود تا در جشن پایان جنگ جهانی شرکت کند و گفتگوهای بیشتری با ماکرون داشته باشد. ضمن اینکه انتظار می‌رود او در همان‌جا با دونالد ترامپ دیدار کند تا بر بهبود فضای روابط دو کشور که اخیراً در پی آزادی کشیش آمریکایی نسبتاً بهبود یافته بود تأکید کند.

سطح و شدت تعاملات بین ترکیه و کشورهای کلیدی غرب در این اواخر نشان می‌دهد که ادعاهایی که می‌گویند اردوغان یک رهبر منزوی است که تنها دو قدم با طرد کامل از سمت غرب فاصله دارد، سیاه نمایی باشند. سلیم کونرالپ، سفیر بازنشسته و مفسر مسائل خارجی در شبکه 1 تلویزیون معتقد است که اهمیت فعلی ترکیه برای غرب شکل‌دهنده‌ی جریان فعلی است.

کونرالپ در گفتگو با المانیتور اظهار داشت: « در روابط بین‌المللی، هیچ کس به کسی که کشور طرف معامله را اداره می‌کند نگاه نمی‌کند بلکه به این نگاه می‌کند که ارتباط با آن کشور چقدر و چطور مهم است. چون ترکیه یک کشور مهم است که در مکانی راهبردی واقع شده، رهبران غربی مجبورند با رهبر ترکیه تعامل کنند، هرکس که می‌خواهد باشد که در حال حاضر این فرد اردوغان است.»

کونرالپ اما تأکید می‌کند که جریانات فعلی هرچه باشند روابط ترکیه با اروپا به معنی واقعی کلمه «عادی» نمی‌شود زیرا پیشنهاد عضویت ترکیه در اتحادیه‌ی اروپا به پیش نمی‌رود. در واقع، در اوت، ماکرون علناً عضویت اتحادیه‌ی اروپای ترکیه را زیر سؤال برد. ماکرون گفت: «رجب طیب اردوغان یک پروژه‌ی اسلام‌گرا (پان اسلامی) دارد که در تضاد با ارزش‌های اروپایی ما است.» ماکرون ضمن زدن این حرف از ایجاد شراکت راهبردی با استانبول به جای تضمین دادن به این کشور برای عضویت در اتحادیه‌ی اروپا طرفداری کرد.

چنین مواضعی از سوی رهبران اروپایی نشانگر «عادی‌ سازی» روابط با ترکیه نیست اما نشانگر این است که اروپا به دنبال نوع دیگری از رابطه با آنکارا بنا به ملاحظات عمل‌گرایانه است. سرکان دمیرتاش، مفسر مسائل خارجی روزنامه حریت به این مسئله اشاره کرده است: « دولت ترکیه باید این را کاملاً متوجه شود که برگرداندن اوضاع به قبل از نظر اعضای کلیدی اروپا نیازمند تعهد کامل به دموکراتیزاسیون ترکیه بدون تأخیر است».

اگر چنین باشد، اردوغان دارد از روابط تازه جان گرفته‌اش با غرب برای بهبود تصویرش در داخل استفاده می‌کند. این احتمالاً تمام آن چیزی است که وی در حال حاضر که ترکیه آماده می‌شود تا انتخابات مهم محلی را در ماه مارس برگزار کند به آن احتیاج دارد. انتخاباتی که در آن اردوغان امیدوار است طی آن قدرتش را احیا کند.


منبع

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان