پدر کلیسای غرب (قسمت سوم)

از آغاز تا قرن چهارم آوگوستین بزرگترین عالم الهی مسیحیت

پدر کلیسای غرب (قسمت سوم)
از آغاز تا قرن چهارم آوگوستین بزرگترین عالم الهی مسیحیت
 
چکیده:
اینک من گناهان نفسانی و دنائت هایی را که مرتکب شده ام به خاطر می آورم، اما این کار را نه برای اینکه گناهان را دوست دارم بلکه به جهت اینکه تو را ای خدای من دوست میدارم، انجام میدهم... در کتب پیروان افلاطون می خواندم که در ابتدا کلمه بود و کلمه با خدا بود و کلمه خدا بود
 
تعداد کلمات: 1830 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
 
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
از نظر آوگوستین، نجات به تمامی، نتیجه عملکرد فیض خدا بوده، آغاز و نیز تداوم آن متکی به فیض خداست. فیض به همگان بخشیده نمی شود؛ در نتیجه، همه نیز ایمان نمی آورند. فیض به کسانی داده می شود که خدا آنان را انتخاب کرده است؛ یعنی به برگزیدگان او. نه از خواهش کننده و نه از شتابنده است، بلکه از خدای رحم کننده» (رومیان 1609). آوگوستین در سال 397 به چنین دیدگاههایی رسید. این دیدگاهها در نتیجه شناخت عمیق تر وی از طبیعت انسانی و مطالعه عمیق تر او از رسالات پولس رسول حاصل شد. پس از آن، وی کتاب اعترافات خود را به نگارش در آورد که در آن به شرح وقایع زندگی خود تا زمان مرگ مادرش که مدت زمان کوتاهی پس از ایمان آوردنش به مسیح رخ داد، پرداخت.
 
تو ما را بر می انگیزی تا در ستایش و تسبیح تو مسرور شویم؛ زیرا تو ما را برای خود آفریدی و قلب ما تا زمانی که در تو قرار نگیرد، ناآرام است. اینک من گناهان نفسانی و دنائت هایی را که مرتکب شده ام به خاطر می آورم، اما این کار را نه برای اینکه گناهان را دوست دارم بلکه به جهت اینکه تو را ای خدای من دوست میدارم، انجام میدهم... در کتب پیروان افلاطون می خواندم که در ابتدا کلمه بود و کلمه با خدا بود و کلمه خدا بود... اما در این کتب اشاره ای به این موضوع نشده بود که کلمه جسم گردید و در میان ما ساکن شد. من می خواستم تنها خدا را خدمت کنم، اما توسط غل و زنجیر آهنین بسته شده بودم، آن هم در غل و زنجیری که نه توسط دیگران بلکه با اراده خودم بر من نهاده شده بود. دشمن، اراده مرا کنترل می کرد و همراه با آن زنجیری بر من نهاده بود و مرا در بند کرده بود. از اراده ای منحرف، شهوت زاده شده بود؛ از تسلیم شدن به شهوت، عادت به وجود آمده بود و ایستادگی نکردن در برابر عادت، باعث اجتناب ناپذیر شدن بسیاری از رفتارها میشد. خداوندا! این فیض را عطا کن تا آنچه را فرمان داده ای به جا آورم و آنچه را می خواهی فرمان بده. (اعترافات 1 : 1، 1 : 2، 9 : 7، 508، 29 : 10 )

  بیشتر بخوانید :   الاهیات امید

اگرچه دیدگاه های اوگوستین در این زمینه، در سال 397 به پختگی و کمال رسید، مناظره های وی با پلاگیوس باعث شد تا وی به شرح و بسط این دیدگاه ها بپردازد. آوگوستین در حدود بیست سال، با سیاستهای کلیسایی و غیر کلیسایی و مهم تر از همه، با نگارش های خود به شدت با پلاگیانیستها مبارزه کرد. وی بر این باور بود که همه انسانها «در آدم» گناه کردند و در نتیجه این امر، همه (از جمله کودکان گناهکار بوده، تمایل به گناه دارند. این تمایل شکل شهوت و میل شدید را به خود می گیرد که بر کل بشریت حکمرانی می کند (که شهوت جنسی شکل بارز آن است. انسان سقوط کرده، در این وضعیت غم انگیز قرار دارد که به شکل اجتناب ناپذیری گناه کند، اما به هر حال، او آزادانه یا با اراده خود گناه می کند؛ بدین معنی، که او دارای این مسئولیت و آزادی است که آنچه را می خواهد اراده کند، اما او آزاد نیست تا آنچه را باید بخواهد اراده کند.
 
خدا در رحمانیت خود، بعضی و نه همه را برای نجات برگزیده است. وی این کار را با فیض خود انجام می دهد. در وهله اول «فیض عمل کننده» وجود دارد. این فیض به وجود آورنده هر اراده نیکو در انسان است. این فیض، فیضی کارآمد و مؤثر بوده، به شکل شکست ناپذیری هدفی را که در پی آن است، یعنی تغییر و تبدل اراده انسانی را، متحقق می سازد. البته این فیض، اراده آزاد انسانی را مضمحل نمی سازد. خدا به یک معنی ساحر شکست ناپذیر است؛ وی بر روح انسانی غلبه می یابد و آن را به دست می آورد اما این کار را به طریقی انجام می دهد که روح انسانی آزادانه و با شادی به او واکنش نشان می دهد. هنگامی که اراده تغییر و تبدل می یابد قادر می گردد تا با فیض همکاری کند. «فیض همکاری کننده»
 از نظر آوگوستین، نجات به تمامی، نتیجه عملکرد فیض خدا بوده، آغاز و نیز تداوم آن متکی به فیض خداست. فیض به همگان بخشیده نمی شود؛ در نتیجه، همه نیز ایمان نمی آورند. فیض به کسانی داده می شود که خدا آنان را انتخاب کرده است؛ یعنی به برگزیدگان او. نه از خواهش کننده و نه از شتابنده است، بلکه از خدای رحم کننده» . آوگوستین در سال 397 به چنین دیدگاههایی رسید. این دیدگاهها در نتیجه شناخت عمیق تر وی از طبیعت انسانی و مطالعه عمیق تر او از رسالات پولس رسول حاصل شد. پس از آن، وی کتاب اعترافات خود را به نگارش در آورد که در آن به شرح وقایع زندگی خود تا زمان مرگ مادرش که مدت زمان کوتاهی پس از ایمان آوردنش به مسیح رخ داد، پرداخت.
ضروری است؛ زیرا اراده تغییر و تبدل یافته انسانی کماکان ضعیف بوده و بدون کمک خدا ممکن است به سرعت سقوط کند. برای اینکه انسان تا به آخر نجات خود را داشته باشد، فیض دیگری نیز مورد نیاز است که «عطای مداومت» نام دارد. این فیض به همه کسانی که زندگی مسیحی را آغاز می کنند داده نمی شود، بلکه تنها به برگزیدگان بخشیده می شود.
 
خدا نه به این علت که انسانها او را می شناسند، بلکه به این دلیل که انسانها او را بشناسند، آنان را از رحمت خود برخوردار می سازد. او انسانها را از عدالت خود برخوردار می سازد و توسط آن، اشخاص بی دین را عادل می گرداند و این کار را نه برای اینکه آنان قلبی پاک دارند، بل به این علت که ایشان قلبی پاک و مقدس داشته باشند انجام می دهد... اگر به جهت ترس از مجازات به حکمى الاهی عمل شود، نه برای عشق به عدالت، این حکم با روحیه بردگی اطاعت شده است نه به شکلی آزادانه، و می توان گفت که در حقیقت به این حکم عمل نشده است؛ زیرا تنها در صورتی می توان ثمره ای را نیکو دانست که از ریشه محبت روییده باشد. اگر بخواهیم بدانیم چه کسی در طریق عدالت پیشرفت بسیاری کرده است باید به شخصی بنگریم که دریافته است هنوز چقدر از کمال عدالت فاصله دارد. (روح و حرف 11، 26، 64 )
 
در کنار همه این آثار، آوگوستین دو اثر مهم دیگر را نیز به نگارش درآورد. بین سالهای 399 و 419 وی بزرگ ترین اثر مبتنی بر اصول ایمانی خود یعنی تثلیث را به نگارش درآورد. در این اثر، وی دستاوردهای پدران اولیه کلیسا را یکجا جمع آوری کرد و به بیان نظامدار آموزه تثلیث پرداخت اما خود را صرفا به بیان این آموزه قانع نساخت.
 
بیایید به تثلیث شخصیت هایی که به طور متقابل با یکدیگر رابطه دارند و به اتحاد ذات ا واحد این شخصیتها ایمان داشته باشیم؛ و بیایید در پی درک این امر باشیم و دعا کنیم تا از کسی که در پی درک او هستیم، مدد دریافت کنیم... ایمان کنکاش می کند، درک و فهم می یابد. به همین دلیل نیز اشعیای نبی می گوید: «اگر باور نکنید هر آینه ثابت نخواهید ماند» (اشعیا 9 : 7).( تثلیث 109، 2 : 15 )
 ضروری است؛ زیرا اراده تغییر و تبدل یافته انسانی کماکان ضعیف بوده و بدون کمک خدا ممکن است به سرعت سقوط کند. برای اینکه انسان تا به آخر نجات خود را داشته باشد، فیض دیگری نیز مورد نیاز است که «عطای مداومت» نام دارد. این فیض به همه کسانی که زندگی مسیحی را آغاز می کنند داده نمی شود، بلکه تنها به برگزیدگان بخشیده می شود.
ما به آموزه تثلیث بر مبنای مرجعیت و اقتدار کتاب مقدس (آنگونه که کلیسا آن را درک و تفسیر می کند) ایمان داریم؛ یعنی به این امر که خدا سه شخص با یک ذات واحد است، اما این جمله چه معنایی دارد؟ عقل در پی درک آن چیز است که ایمان باور دارد. آوگوستین سعی می کند این امر را با به کارگیری قیاس تشبیها تحقق بخشد. وی قیاس تشبیه را در وجود انسانی که به صورت خدا آفریده شده است جستجو می کند. ولی مجموعه ای از قیاس های تشبیه ممکن را مورد بررسی قرار می دهد و عمدتا با تکیه بر وحدت سه گانه بودن، شناختن، و اراده کردن که در وجود انسانی دیده می شود به این کار می پردازد. بهترین و آخرین قیاس تشبیهی که وی به کار می گیرد، ذهن انسانی است که خدا را به یاد می آورد، او را درک می کند و محبتش می نماید. آوگوستین با بررسی رابطه بین حافظه، درک، فهم و محبت به خدا سعی میکند تا حقایقی را در مورد رابطه شخصیت های تثلیث مکشوف سازد. اما در نهایت، وی به این نتیجه می رسد که حتی بهترین قیاس تشبیه نیز ناقص است؛ زیرا اینک ما در آینه به طور معما می بینیم» (اول قرنتیان 12 : 13) بین سالهای 413 و 427 آوگوستین طولانی ترین اثر خود شهر خدا را به نگارش در آورد. در سال 410 شهر روم به دست مهاجمان بربر سقوط کرد. مسیحیت علت این فاجعه بی سابقه معرفی می شود، بدین معنی که از نظر بعضی رومیان چون خدایان قدیمی دیگر مورد پرستش قرار نمی گرفتند، بر روم غضبناک شده بودند. آوگوستین توسط بزرگ ترین اثر دفاعیاتی کلیسای اولیه، در برابر این بحران واکنش نشان داد. در نخستین بخش از کتاب خود، آوگوستین در مورد این موضوع بحث می کند که خدایان قدیمی باعث بهروزی و سعادت دنیوی و آسمانی نبوده اند. از نظر آوگوستین، مسیحیت موفقیتی گذرا و موفق را ارزانی نمی کند. این دیدگاه بر خلاف دیدگاه امیدهای بزرگ بود که برای مثال از سوی ائوسبیوس اهل قیصریه پس از ایمان آوردن قسطنطین مطرح شد.) انجیل آرامش درونی و تقدیری ابدی را ارزانی می دارد. آوگوستین در بخش دوم کتاب خود از ابتدای پیدایش تا ابدیت، سرگذشت و خصوصیات دو نوع شهر یا دو نوع جامعه را ترسیم می کند؛ یعنی، شهر خدا و شهر شیطان، یا به شهر آسمانی و دنیوی یا به اورشلیم و بابل می پردازد. این دو گروه را نمی توان دو ملت رقیب و یا دو سازمان (برای مثال، در سازمان کلیسا و دولت دانست. این دو شهر با دو نوع محبت از یکدیگر متمایز می شوند؛ یعنی محبت به خدا در برابر محبت به خویشتن یا نفس و نیز محبت به امور ابدی در برابر محبت به امور فانی و گذرا۔ این دو شهر، بر اساس دو نوع محبت به وجود آمده اند: شهر دنیوی به واسطه محبت به نفس به وجود آمده که به تحقیر و نادیده انگاشتن خدا منجر می شود و شهر آسمانی به واسطه محبت به خدا به وجود آمده که به تحقیر و نادیده انگاشتن نفس می انجامد. شهر دنیوی به خود فخر می کند، اما شهر آسمانی به خداوند فخر میکند... در یک شهر، حاکمان با عشق به حکومت کردن بر کسانی که تحت حاکمیت آنان هستند حکومت می کنند، در شهر دیگر، حاکمان و اشخاص مطیع آنان با عشق و محبت به یکدیگر خدمت می کنند و این عشق و محبت در اطاعت مطیعان و مراقبت حاکمان از آنان متحقق می شود. این دو شهر، در جامعه متفاوت انسانی هستند. یک شهر از پیش مقرر گشته تا در ابدیت با خدا سلطنت کند و شهر دیگر نیز مقرر گشته تا با شیطان مجازات ابدی را متحمل گردد... اشخاص با طبیعتی که آلوده به گناه است در شهر دنیوی به دنیا می آیند، اما تولد آنان در شهر خدا، توسط فیضی که ایشان را از گناه آزاد می سازد، ممکن می شود. (شهر خدا 28 : 14 _ 15: 2 )
 
آوگوستین در سال 430، هنگامی که ارتش مهاجم بربرها در حال اشغال شهر هیپو بود، چشم از جهان فروبست. در این زمان، تمدن غربی روم در حال نابودی و اضمحلال بود. اما آوگوستین در اثر خود شهر خدا فرهنگ کلاسیک را برگرفته و آن را به درون یک فرهنگ جدید مسیحی انتقال داد. این کتاب که یکی از بزرگ ترین آثار کلیسای اولیه بود، در بسیاری از ابعاد به دستورالعمل و راهنمایی برای قرون وسطا تبدیل گشت.
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1393)

  بیشتر بخوانید :
  آگوستین پدر الاهیات لاتین
  شورای واتیکان دوم
  سورن کی‌یرکگارد و تفسیر او از رابطه انسان با خدا

 
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان