روایت بی‌ریشگی فرهنگی پهلوی؛

چرا در دوره پهلوی خیابان‌ها به اسم دیکتاتورها خورده بود؟

یکی از مهمترین عوامل این نامگذاری‌ها وابستگی شدید پهلوی‌ها به بیگانگان خصوصا انگلستان و آمریکا بود. استعمارگران خارجی ضامن بقای حکومت پهلوی بودند و همین باعث می‌شد که آن‌ها به صورت وحشتناکی از لحاظ فرهنگی واداده باشند. و الا هیچ حکومت و فرهنگی حاظر به پذیرش و تطهیر دیکتاتورها و حاکمان جنایتکار کشورهای دیگر نیست.

چرا در دوره پهلوی خیابان‌ها به اسم دیکتاتورها خورده بود؟

گروه فرهنگی-رجانیوز: نام‌گذاری خیابان‌ها و میدان‌های شهر ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ و آداب و رسوم مردم هر کشور دارد. معمولا برای انتخاب نام خیابان‌ها یا از آرمان‌های فرهنگی سیاسی یک ملت استفاده می‌کنند یا از مشاهیر و بزرگان آن ملت. در واقع همه چیز به فرهنگ عامه مردم باز می‌گردد. حال با این اوصاف نگاهی اجمالی به نامگذاری‌ خیابان‌ها در دوره پهلوی خود می‌تواند به تنهایی روشنگر بی‌ریشگی فرهنگی پهلوی‌ها باشد. 

به گزارش رجانیوز، بر کسی پوشیده نیست که دوران حکومت رژیم پهلوی از تاریک‌ترین دوران‌های تاریخ این سرزمین بوده است. پهلوی‌ها را دست استعمار در ایران به حکومت نشاند و این مهم‌ترین علت وادادگی و بی‌ریشگی فرهنگی پهلوی‌ها در برابر غربی‌ها بوده است. 
 
این وادادگی و بی‌ریشگیِ فرهنگی را می‌توان در انتخاب نام خیابان‌های تهران نیز مشاهده کرد. با یک بررسی ساده می‌توان متوجه این نکته شد که انتخاب نام خیابان‌ها در آن زمان هیچ قرابتی با فرهنگ مردم نداشته است. اصولا نام خیابان‌ها یا براساس نام فرزندان و القاب شاه گذاشته می‌شده و یا بر اساس نام دیکتاتورها و روسای جمهور وقت آمریکا.
 
تصور این مسئله که در آن زمان نام دشمنان این ملت و دیکتاتورهای جنایتکاری چون استالین، آیزنهاور، چرچیل، روزولت و ... بر روی خیابان‌ها گذاشته می‌شده، بسیار سخت و آزاردهنده است. نکته‌ی عجیب دیگر این است که این نام‌ها در زمانی انتخاب شده‌اند که این دیکتاتورها حکومت و قدرت را در دست داشته‌اند و تا توانسته‌اند جنایت کرده‌اند.
 
خیابان آیزنهاور!
خیابان آزادی در زمان پهلوی‌ها نام دیگری داشت. آیزنهاور! نام سی و چهارمین رییس جمهور ایالات متحده آمریکا بود که دولت او نقش مستقیمی هم در کودتای انگلیسی امریکایی 28 مرداد ایفا کرده بود.
 
 
نمایی از خیابان آیزنهاور(آزادی) در زمان شاه
 
آیزنهاور در 29 نوامبر 1952 در نخستین مصاحبه‌اش پس از انتخاب شدن به سمت رئیس‌جمهور آمریکا در خصوص ایران گفته بود:
«گمان نمی‌کنم منطقه‌ای مهم‌تر از ایران روی نقشه جغرافیایی جهان وجود داشته باشد؛ ایران؛ دارای نفت است و هم در چهار راه جهان واقع شده‌است [حایل میان قدرت‌های مطرح]... اگر روزگاری ایران و شوروی با هم کنار آیند، کره زمین جای امنی برای غرب (کشورهای عضو ناتو) نخواهد بود. همچنین نباید وضعیتی پیش آید که ایران به گذشته دور خود بازگردد و یک قدرت نظامی شود. وای به وقتی که نظامی‌گری ایرانی زنده شود؛ بروید تاریخ این کشور را بخوانید تا متوجه حرف من بشوید.»
 
 
آیزنهاور و محمدرضاپهلوی
 
 
آیزنهاور و دولت او تا توانسته‌اند به ملت ایران ضربه‌زده و حامی رژیم دست نشانده پهلوی بوده‌اند؛ برای همین هم پهلوی‌ها نام آیزنهاور را بر روی یکی از خیابان‌های مهم تهران گذاشته بودند.
 
خیابان چرچیل
نوفل‌لوشاتو خیابانی در تهران هم‌نام روستای نوفل‌لوشاتو در پاریس است. سفارت بریتانیا، سفارت روسیه، سفارت فرانسه، سفارت ایتالیا و سفارت واتیکان در کنار این خیابان جای دارند. تا پیش از انقلاب اسلامی، نام این خیابان خیابان چرچیل بود. 
 
 
چرچیل در تهران!
 
 
 
وینستون چرچیل در طول جنگ جهانی دوم نخست وزیر بریتانیا بود. او را یکی از جنایتکارترین سیاست‌مداران دنیا می‌شناسند. 
 
نام وینستون چرچیل در تاریخ ایران ذهن هر ایرانی را به‌اشغال کشورش در جنگ‌جهانی دوم و کودتای ‌28 مرداد ‌1332 سوق می‌دهد. اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی در سپتامبر ‌1941 (شهریور ‌1320) و وقوع کودتای ‌28 مرداد ‌1332 (‌19 اوت ‌1953) در دوره‌ دوم نخست‌وزیری وینستون چرچیل به‌همراهی آمریکا، از وی چهره‌ای منفور در تاریخ ایران ساخته است. چرچیل، رهبر حزب محافظه‌کار انگلیس بود و در واقع این مشرب را از خانواده‌ خود به‌ارث برده بود؛ چرا که پدر وی، لرد راندولف چرچیل یک سیاست‌مدار محافظه‌کار بود.
 
یکی دیگر از مهم‌ترین جنایاتی که چرچیل در دوران زندگی‌اش کرد را می‌توان به بمباران شهر درسدن آلمان نسبت داد. روزنامه آلمانی دی‌ولت در گزارشی درباره حمله به شهر درسدن، این فاجعه را این چنین بیان می‌کند:
«آن‌ها در درسدن، تنها در عرض یک شب جهنمی، صدها هزار نفر را نابود کردند و گنجینه‌های فرهنگی بی‌شماری را تخریب نمودند. زن‌هایی که در بیمارستان‌ها در حال وضع حمل بودند، از پنجره‌ها به بیرون می‌پریدند تا در آتش نسوزند. اما در عرض چند دقیقه این زنان و کودکانشان که هنوز چشمانشان را به‌روی جهان باز نکرده بودند، به تلی از خاکستر تبدیل شدند. هزاران نفر که بمب‌های آتش‌زا آن‌ها را تبدیل به مشعل‌های متحرک کرده بود، به‌درون حوض‌های آب می‌پریدند اما فسفر حتی درون آب نیز آن‌ها را می‌سوزاند. حتی حیوانات باغ‌وحش نیز با بیچارگی به‌همراه انسان‌ها به‌سوی آب می‌دویدند. اما تمام این انسان‌ها و حیوانات به‌نام آزادی نابود شدند.»
 
نقل قول معروفی از چرچیل وجود دارد که خطاب به افسران جنگی بریتانیا گفته است:
«نمی‌خواهم در مورد چگونگی نابود کردن اهداف با اهمیت اطراف درسدن به‌من پیشنهاد دهید. من پیشنهاد‌هایی می‌خواهم در مورد چگونگی کباب کردن ششصدهزار پناهنده‌ای که از برسلاو به درسدن آمده‌اند.»
 
خیابان استالین
خیابان میرزا کوچک خان سال‎‌ها پیش نام دیگری داشت. استالین در زمان جنگ جهانی دوم رهبری شوروی را برعهده داشت و از جنایتکاران تاریخ محسوب می‌شد. در دهه 1930 استالین در شوروی تصفیه کبیر را آغاز کرد که به کمپینی از سرکوب سیاسی، دستگیری و قتل مخالفان معروف است. 
 
 
 
 
 
مصادره گندم و غذاهای دیگر توسط مقامات شوروی به دستور استالین از عوامل قحطی بین سال‌های 1932 تا 1934 بود (بخصوص در اکراین، قزاقستان و قفقاز شمالی) بسیاری از دهقانانی که با مصادره و کلکتیویزاسیون مخالفت می‌کردند با برچسب «کولاک» سرکوب و دستگیر می‌شدند.
 
قحطی مصنوعی که توسط استالین در اوکراین ایجاد شد و به هولودومور مشهور است، باعث مرگ تا 10 میلیون اوکراینی شد.
 
از طرفی مردم ایران نیز دل خوشی از استالین نداشتند. در میان جنگ جهانی دوم شوروی و انگلستان از شمال و جنوب به صورت زمینی و هوایی به ایران حمله کردند و دست به جنایت‌های بیشماری زدند.
 
علاوه بر آیزنهاور، چرچیل و استالین پهلوی‌ها خیابان‌هایی را نیز به نام‌های الیزابت( ملکه انگلستان)، کندی( رییس جمهور آمریکا)، بزرگراه آتاتورک، مارشال دوگل، و روزولت تغییر داده بودند. 
 
کرمیت روزولت(نوه‌ی روزولت رییس جمهور آمریکا) در کتابش با عنوان «کودتای متقابل: تلاش برای کنترل ایران» می‌گوید: 
«دیکتاتور ایران از این کودتا قدردانی کرد؛ «من پادشاهی‌ام را مدیون خدا، مردمم، ارتشم و شما هستم! منظور وی از شما، من و دو کشور ــ بریتانیا و آمریکا ــ بود که من نمایندگی‌شان را به‌عهده داشتم. همه ما قهرمان شده بودیم.»
 
یکی از مهمترین عوامل این نامگذاری‌ها وابستگی شدید پهلوی‌ها به بیگانگان خصوصا انگلستان و آمریکا بود. استعمارگران خارجی ضامن بقای حکومت پهلوی بودند و همین باعث می‌شد که آن‌ها به صورت وحشتناکی از لحاظ فرهنگی واداده باشند. و الا هیچ حکومت و فرهنگی حاظر به پذیرش و تطهیر دیکتاتورها و حاکمان جنایتکار کشورهای دیگر نیست.
 
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان