شناسه : ۱۸۱۱۷۶۱ - چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۹
ترامپ و تضعیف تاریخی اعتبار آمریکا
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، هر هفته شاهد یک دعوای سیاسی، رسوایی جدید یا پیام توییتری تکاندهنده هستیم که هر یک تهدیدی برای دموکراسی محسوب میشوند. عمق و تلخی آشکار اختلافات عمومی ایالات متحده برای دوستان و متحدانی که امریکا را رهبری قابل اعتماد میدانند ناراحتکننده است. برای توصیف ضربهای که ترامپ به اعتبار بینالمللی امریکا وارد کرده، اصلا نیازی به اغراق نیست. روسای جمهور امریکا پیش از این نیز در سطح جهان محبوبیتی نداشتند - مثلا جرج بوش پسر به خاطر حمله به عراق یا لیندون جانسون به دلیل حمله به ویتنام. اما از نظر محبوبیت جهانی، ترامپ در قعر جدول قرار گرفته است.
نظرسنجیها نشاندهنده تاثیر منفی وارد شده بر جایگاه امریکا در جهان است. بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو (یک اندیشکده امریکایی مستقر در واشنگتن دی سی) از 25 کشور مختلف در سال گذشته، 70 درصد پاسخدهندگان هیچ اعتمادی به رهبری ترامپ نداشتهاند. با وجود اینکه اکثریت مردم همچنان دیدگاه مطلوبی نسبت به امریکا داشتند، پس از پایان دوره باراک اوباما دیدگاههای نامطلوب بهشدت افزایش یافت. حدود 70 درصد میگویند ترامپ منافع دیگر کشورها را به اندازه کافی در نظر نگرفت و برای حل مشکلات بینالمللی کار زیادی نکرد.
ترامپ همیشه روی کار نمیماند. اما در بحث اعتماد، چنین سقوطی ممکن است اثرات بلندمدتی بر روابط امریکا و اروپا داشته باشد. بر اساس نظرسنجی از 60 هزار نفر در 14 کشور عضو اتحادیه اروپا که نتایج آن پاییز امسال از سوی شورای روابط خارجی اروپا منتشر شد، بیشتر مردم اروپا «معتقدند که امریکا دیگر نمیتواند ضامن امنیت آنها باشد». اروپا و امریکا در سال 2020 با خطر جدایی بیشتر روبهرو هستند. ترامپ مسبب همه این وحشت و نگرانی نیست. اما خصومت شخصی او با اتحادیه و برخی رهبران اروپا، بدنام کردن ناتو، دور زدن سازمانهای اطلاعاتی و وزارت امور خارجه، همکاری با ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه، و خیانت وی به وفاداری متحدانی چون کردهای سوریه بیشک ترسها را در مورد قابل اعتماد بودن امریکا در موضوعات امنیتی تشدید میکند. امید ترامپ به کسب یک «موفقیت» بزرگ در حوزه سیاست خارجی پیش از انتخابات 2020 بر خشم عمومی میافزاید. برخی از این ترسها ساختاری است. بیاحترامی ترامپ به اتحادیه اروپا و دیگر نهادهای تصمیمگیری چندجانبه و تمایل وی به نادیده گرفتن معاهدات بینالمللی باعث نگرانی مردم اروپا، از جمله بریتانیاییها شده است. میهنپرستی متعصبانه و یکجانبهگرایی او باعث تضعیف قدرت چانهزنی امریکا شده و بیاحترامی او به نظم مبتنی بر قوانین جهانی را نشان میدهد، نظمی که دموکراسی لیبرال غربی را در عصر پساجنگ حفظ کرده است. ترامپ بارها لب به تحسین رژیمهای استبدادی و رهبران «قدرتمندی» چون پوتین و رییسجمهور چین شی جین پینگ گشوده است. این اقدام در عصری که حکومتهای دموکراتیک در اقصی نقاط جهان مدام مورد انتقاد قرار میگیرند، این دیدگاه را تقویت کرده است که ترامپ میانهای با دموکراسی ندارد.
امریکا با رهبری مصیبتبار ترامپ نه تنها نفوذ و احترام خود را از دست میدهد بلکه به منبعی برای رنج ملتها و افزایش بیثباتی در جهان تبدیل میشود. با رویکرد یکجانبه و ملیگرایانه او باید منتظر عمیقتر شدن مشکلات در سال آینده باشیم.
موضوعات حل نشده درباره برنامههای هستهای ایران و کره شمالی یکی از بارزترین نقاط ضعف او در انتخابات 2020 خواهد بود. تلاش ترامپ برای آغاز مذاکرات نیز مسائل را بدتر کرده است. اکنون خشم و ناامیدی فزاینده در هر دو کشور میتواند تنشها را به بیشترین حد خود برساند. در مورد ایران، این تنش ممکن است به سرعت به عربستان سعودی، اسراییل و ترکیه نیز کشیده شود.
با توجه به نفرت ترامپ از پیمان آتلانتیک شمالی، اینکه ناتو تا چند وقت دیگر میتواند یک نیروی منسجم باقی بماند، پرسشی بیپاسخ خواهد بود. این مسالهای است که روسیه ضمن گسترش نفوذ خود در منطقه، توسعه توانمندیهای متعارف و هستهای خود و ارعاب همسایگانی چون اوکراین و کشورهای منطقه بالکان، مدام مورد آزمایش قرار میدهد.
از دیگر موضوعات مهم 2020 این است که آیا ترامپ میتواند با انتقام تجاری از چین، از وقوع یک رکود اقتصادی در جهان جلوگیری کند؟ مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا، به دنبال راهاندازی یک جنگ سرد جدید با پکن است. استفاده از کلمات ناگوار میتواند به سادگی تبدیل به ضرباتی شدید شده و به سوی هنگکنگ، تایوان و دریای جنوب چین روانه شود.