دیدار نجدی با دوستداران بر کشتی میرزا کوچک

انزلی-ایرنا-"جمعه، پشت پنجره بود  " ، پشت دریچه های کشتی میرزا کوچک خان،  پهلو گرفته و سکان رها کرده در اسکله غربی انزلی ، و بیژن نجدی با "یوزپلنگانش" به دیدار دوستداران آمده بود.

دیدار نجدی با دوستداران بر کشتی میرزا کوچک

پانزدهمین گام پویش فرهنگی تو هم بخوان به خوانش داستانهای بیژن نجدی داستان نویس شهیر گیلانی و خالق اثر به یاد ماندنی " یوزپلنگانی که با من دویده اند " اختصاص داشت.

نجدی از پیشگامان داستان نویسی پست مدرن در ایران به شمار می رود. کتاب ارزشمند " یوزپلنگانی که با من دویده اند" سال 73 منتشر شد و در سال 74 جایزه ی قلم زرین و جایزه ادبی گردون را  خود اختصاص داد.

نویسنده خود در مصاحبه ای ” یوزپلنگ ” را استعاره‌ای از نسل ، نهاد ، آرمان و کسانی می‌داند که همانند ” نوع ” یوزپلنگ ، در آستانه‌ی انقراض و ” مورد هجوم ” هستند ؛ باورها ، هستی‌ها و کسانی که به گذشته‌های نزدیک یا دورتر ما تعلق دارند و شاید دیگربار در تاریخ تکرار نشوند. 

شایان میرزایی داستان روز اسب ریزی را برای حاضران خواند .  داستان تقابل آزادی و اسارت انسانها و پذیرفتن شرایط موجود و جور و ستم حاکمان ستمگر در قالب داستان زندگی یک اسب .  

"پاکار سوراخهای دولول را به طرف صورت اسب گرفت.صدایی مثل باران به طرف اصطبل آمد.بین سقف و شانه های اسب پر از ابر شد."

در ادامه نیلوفر متجدد از اعضای پویش تو هم بخوان انزلی از اهداف تو هم بخوان انزلی گفت . همراه کردن آدمها با کتاب و خواندن و تبادل آن ، از توجه دادن مردم به داشته های فرهنگی ، تاریخی و طبیعی شان و از پانزده گام طی شده تا بدینجا حکایت کرد.

قدم اول پای مناره یا همان فانوس دریایی و خوانش داستانهای اعضای انجمن هزار و یک شب انزلی ، دومین گام در موزیک جیگا و چخوف خوانی  ، ملاقات با ویرجینیاولف در موزیک جیگا، دیدار با شازده کوچولو در موج شکن، عاشقانه ها پای پلکان عشق بلوار انزلی، شنیدن از عزیز نسین، گرد آمدن بر پل غازیان و خوانش داستانهایی در باره انزلی همراه با محمد رضا پورجعفری ، داستان خوانی در جوار تالاب گمشده، قصه های زبان مادری بر اسلکه گرد بلوار ، بزرگداشت فردوسی ، همینگوی خوانی در جوار اسلکه صید کیلکا ، قصه گویی در سایه سار عمارت قدیمی هواشناسی ، گذری بر ادبیات جنگ، کتابخوانی معلولان  و سرانجام وعده ای با نجدی، نجدی عزیز.

در ادامه از کشتی میرزا میزبان این برنامه فرهنگی  بعنوان نخستین نماد مهم گردشگری دریایی در گیلان و شاید شمال کشور سخن به میان آمد.

کشتی میرزا کوچک خان اولین شناور مسافری و تفریحی در دریای خزر است که با هدف گردشگری دریایی وارد این عرصه شد . در سال 1971 در ژاپن ساخته شد و دارای 5 طبقه ، 74 متر طول، 12 متر عرض، 20 متر ارتفاع و 26 کابین درجه یک و دو و گنجایش 250 مسافر است. این کشتی سفرهایی به باکوی آذربایجان و آستاراخان روسیه داشت و بین بنادر ایرانی خزر نیز رفت و  آمد می کرد و اکنون در بندرانزلی رحل اقامت گزیده است.

و سپس زهرا میری هنرمند تئاتر و سینمای گیلان به خوانش  " سپرده به زمین " پرداخت . داستان مرد و زن سالخورده ای که کودک مرده ای را بعنوان فرزند خود پذیرفته و به خاک می سپارند.

"  پل و آن مرد و رودخانه دور زدند و از چشم‌های ملیحه رفتند. از جیپ فقط یک مشت خاک دیده می‌شد که به طرف دهکده می‌رفت. "

محمد کهنسال از فعالان اجتماعی و فرهنگی انزلی  داستان تاریکی در پوتین را خواند . حکایت مردی که پسرش را از دست داده و توان کنار آمدن با این فقدان را ندارد .

"همان شب پدر پوتین را به خانه اش برد و آن را روی طاقچه گذاشت. در اتاق را نبست. پرده را کنار نزد. رختخواب پهن کرد دراز کشید و با چشمهای باز خوابید. کمی بعد یا قبل از نیمه شب، رودخانه از لنگه های باز در به اتاق آمد و از روی پدر و پوتین رد شد."

آرمین صافدل بانی اصلی پویش تو هم بخوان انزلی در خاتمه برنامه به تلاش برای حفظ بافت قدیمی شهر و جلوگیری از ساخت و سازهای بدون ضابطه و مطالبه گری شهروندان در فاصله بین قدم چهاردهم تا پانزدهم این رویداد اشاره کرد و گفت :خوشحالم که حمایت شما تعیین کننده بود و حکم توقف ساخت بنای بلندمرتبه ساخته شده در حریم و منظر مناره صادر شد.

وی با بیان این که مسیر پیش رو تنگناهای بسیار دارد و باید این قضیه را در کل شهر در نظر بگیرید چرا که مشکلی ادامه دار است تاکید کرد :همه شما می توانید سفیری برای این پویش و پاسداری از  بافت تاریخی شهر خود باشید.

خوانش شعر وصیتگونه نجدی بخش جذاب دیگری از این برنامه با حضور همسر و فرزند زنده یاد بیژن نجدی بود:

" هر مزرعه و درخت/کشتزار و علف را/به کویر بدهید ، ششدانگ/به دانه های شن ، زیر آفتاب .
از صدای سه تار من/سبز سبز پاره های موسیقی/که ریخته ام در شیشه های گلاب و گذاشته ام/روی رف/یک سهم به مثنوی مولانا/دو سهم به " نی " بدهید .
و می بخشم به پرندگان/رنگها ، کاشی ها ، گنبدها/به یوزپلنگانی که با من دویده اند/غار و قندیل های آهک و تنهائی/و بوی باغچه را/به فصل هایی که می آیند/بعد از من." 

پویش " تو هم بخوان " انزلی با "یوز پلنگانی که با من دویده اند"  نجدی به پایان رسید تا خود آغازی باشد برای حرکتی دیگر ، که در آن کتاب چو نان برای همگان ارزشمند و واجب بشمار می آید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان