علامه محمدتقی مجلسی

همانطور  که زبور و انجیل  از سوی خداوند بر زبان  داود و عیسی جاری شده ،  صحیفه هم از سوی  خداوند  بر زبان  امام سجاد جاری  گردیده است

همانطور  که زبور و انجیل  از سوی خداوند بر زبان  داود و عیسی جاری شده ،  صحیفه هم از سوی  خداوند  بر زبان  امام سجاد جاری  گردیده است.[1]   وی در جایی دیگر  می گوید : از آنجا صحیفه سجادیه  به انجیل اهل بیت و زبور آل محمد صلوات الله علیهم  لقب گرفته  است که صدور ان  از توانایی بشر خارج  است  و مشابهت با  اسلوب  وحی  و الهام  دارد [2].
بی شک صحیفه کامله سجادیه اثر مولایمان سید الساجدین است. چرا که محتوای آن و فصاحت و بلاغتش و اشتمالش بر علوم الهی به گونه است که جز معصوم نمی تواندگوینده آن باشد . خدای رب العالمین را سپاس و ستایش می کنیم بر این نعمت جلیل و عظیمی که به ما شیعیان اختصاص یافته است.  
وی در کتاب روضه المتقین خود می نویسد : عبارات صحیفه نشانگر آنست که گوینده آن بشر عادی نیست و هر صاحب بصیرتی که از تعصب عاری باشد حکم می کند که فوق کلام الهی است و احتمال می دهد که  از زمره کلمات خداوند سبحانه است که بر زبان پیامبر جاری شده است [مراد حدیث قدسی است ][3]
بهترین و کامل ترین دعاهای صباح و شام دعای صحیفه کامله است که حضرت سیدالساجدین می خواندهاند.در هر صبح وشام سایر دعاها که اکمل ادعیه است.اصل صحیفه از تفضلات الهی است به شیعیان که عامه از آن محرومند و خود اعتراف نموده اند و در کتب خود آورده اند که شیعیان دعاهای بسیاری از ائمه معصومین صلوات الله علیهم روایت کرده اند پس اگر کسی دعا های اهل سنت رابخواهد به کتب ایشان از جمله کتب غزالی رجوع کند[4]
ایشان نقل می کند:در جوانی طالب دعا و یاد خدا بودم ، دقیقه ای را از ذکرو یاد حق غافل نبودم شبی بین خواب و بیداری مولایم حجه بن الحسن را در مسجد جامع قدیم اصفهان نزدیم باب طین -که اکنون محل تدریس من است- ایستاده اند. به ایشان سلام کردم خواستم به پای مبارک ایشان بوسه بزنم مانع شده و نگذاشتند و مرا گرفتند. من هم دست مبارک وی را بوسیدم. اجازه خواستم مسائلی را که در آنها اشکال داشتم سوال کنم . از جمله آن مسائل این بود که به حضرت عرض کردم من در نمازهایم گرفتار وسوسه می شوم و با خود    می گویم آن طور که از من خواسته اند آنها را ادا نکرده ام. لذا در وقت نماز شب بهجای آن قضای نمازهایم را به جا می آورم. از شیخ بهایی سوال کردم شیخ بهایی گفت نماز ظهر و عصر و مغرب را [که 11 رکعت است] را در هنگام شب هم به نیت قضاء وهم به نیت  نماز شب بجای آور. من همین کار را کردم. از حضرت پرسیدم که آیا نماز شب را [جداگانه] هم به جای آورم ؟ حضرت فرمودند: نماز شب رابخوان اما قضای صلوات را ترک کن . سوالات دیگری را هم پرسیدم که از خاطرم رفته است .به حضرت عرض  کردم همیشه برایم میسر نیست که حضورتان شرفیاب شوم از این رو کتابی را به من معرفی کنید که پیوسته به آن عمل کنم . فرمودند :کتابی را به مولا محمد تاج داده ام به تو بدهد در آن حالت متوجه شدم که او را می شناسم. سپس حضرت فرمودند: (( رح فخذ منه برو از او بستان))
کتابی را که حظی بود به من داد دیدم که کتاب دعا است آن را بوسیدم و بر دیدگانم نهادم .خدمت امام زمان برگشتم که ناگهان از خواب بیدار شدم و کتاب را نزد خود           نیافتم .به خاطر از دست دادن کتاب تا صبح گریه کردم. زمانی که نماز و تعقیبات را به پایان بردم به خاطر آوردم که مولی محمد تاج همان شیخ بهایی است که به خاطر اشتهارش در بین علما به تاج معروف شده است .هنگامی که به محل تدریس ایشان واقع در جوار مسجد جامع آمدم او را مشغول مقابله صحیفه یافتم. قرائت کننده صحیفه سید صالح امیر ذوالفقار گلپایگانی بود. لحظه ای نشستم تا آن مقابله را به پایان برد . ظاهراً وی مشغول قرائت سند صحیفه بود اما به خاطر حسرتی که در دل داشتم کلام ایشان را نمی فهمیدم به گریه افتادم و نزد شیخ رفتم و در حال گریه ماجرای رویای خود را باز گفتم شیخ فرمود : به تو علوم الهی و معارف معارف یقینی و جمیع انچه در طلب انی بشارت می دهم . بیشترین صحبت من با شیخ در رابطه با عرفان بود که شیخ مایل به آن بود اما با این سخنان آرامش نیافتم . به حالتی گریان و اندیشناک از محضرش خارج شدم و در دلم افتاد که به سمتی بروم که حضرت را در خواب دیده بودم وقتی به دارالبطیخ رسیدم مرد صالحی به نام آقا حسن ملقب به تاج را یافتم و بر او سلام کردم وی به من گفت: تعدادی کتب وقفی نزد من است. طلبه ها این کتاب ها را در اختیار می گیرند اما به شرایط وقف عمل نمی کنند. اما تو این شرایط را رعایت می کنی بیا و این کتاب ها را ببین و هر کدام را خواستی بردار همراه او به کتابخانه اش رفتم نخستین کتابی که به من داد همان بود که در رویا دیده بودم به محض دیدن کتاب به گریه افتادم و گفتم همین مرا بس است. یادم نیست که آیارویای خود را برای او تعریف کردم یا نکردم.
نزد شیخ بهاءالدین عاملی آمدم و به مقابله این کتاب با نسخه ای که جد پدری وی از روی نسخه شهید نوشته بود پرداختم. شهید نسخه اش را از روی نسخه عمیدالروساء و ابن سکون نوشته و آن را نسخه ابن ادریس و با واسطه یا بدون واسطه مقابله کرده بود. نسخه ای که حضرت صاحب به من عطا فرمود بود. نیز از روی خط شهید کتابت شده بود و کاملا مطابق با آن نسخه بود و حتی در حواشی ؛بعد از فراغت یافتن از کار مقابله دیگران نیز از روی نسخه من مقابله کردند و برکت عطیه حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه صحیفه کامله د رهمه بلاد منتشر شد و همانند خورشید فروزان در تمامی خانه ها بویژه منازل مردم اصفهان وارد شد . اکثر ایشان جزء صلحاء و اهل دعا قرار گرفته و بسیاری از انها مستجاب الدعوه شدند
این آثار و برکات معجزه ای از حضرت صاحب الامر بود. علومی را که خداوند به سبب این صحیفه به من عنایت فرمود نمی توانم بر شمرم. این از فضل خداوند بر ما و بر مردم است و الحمدلله رب العالمین . [5]



--------------------------------------------------------------------------------

[1] بحاالانوار  110 / 61

[2] فوائد الطریفه ، علامه مجلسی ، تحقیق  سید مهدی  رجائی مکتبه علامه مجلسی ، تاریخ 1407 ، ص 4
[3] روضه المتقین ج14 ص 419 بنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور سال 141
[4] شرح لوامع صاحبقرانی ،محمد تقی مجلسی ،ج4ص215
[5] روضه المتقین ج 14/ 419- 422 ت 1413بنیاد فرهنگک اسلامی حاج محمد کوشانپور

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان