سبک زندگی در دفاع مقدس

هر اصطلاح علوم اجتماعی مانند سایر علوم در فضای مفهومی آن قابل درک است. اصطلاح سبک زندگی نیز به عنوان یکی از اصطلاحات علوم اجتماعی، پیوند مستقیم و وثیقی با مجموعه ای از مفاهیم آن دارد؛ مفاهیمی مانند: عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، شکل و محتوا، رفتار و معنا، اخلاق و ایدئولوژی و

سبک زندگی در دفاع مقدس

مقدمه

هر اصطلاح علوم اجتماعی مانند سایر علوم در فضای مفهومی آن قابل درک است. اصطلاح سبک زندگی نیز به عنوان یکی از اصطلاحات علوم اجتماعی، پیوند مستقیم و وثیقی با مجموعه ای از مفاهیم آن دارد؛ مفاهیمی مانند: عینیت و ذهنیت، فرهنگ و جامعه، فرهنگ عینی و ذهنی، شکل و محتوا، رفتار و معنا، اخلاق و ایدئولوژی و.... سبک زندگی اموری را شامل می شود که به زندگی انسان، اعم از بعد فردی، اجتماعی، مادی و معنوی او مربوط می شود. اموری نظیر بینش ها (ادراک ها و معتقدات) و گرایش ها (ارزش ها، تمایلات و ترجیحات) که اموری ذهنی یا رفتار درونی هستند و رفتارهای بیرونی (اعم از اعمال هوشیارانه و غیرهوشیارانه، حالات و وضعیت جسمی)، وضع های اجتماعی و دارایی ها که امور عینی هستند. سبک زندگی به عنوان تجلی عینی اندیشه ها و عقاید، تاثیر فراوانی نیز بر عقاید و اندیشه ها و بخصوص صفات انسانی دارد و از این رو شکلگیری خلق و خو و نگرش ها عموما بسیار متاثر از سبک زندگی است. هر مکتب فکری فلسفی متناسب با سبک خاصی از زندگی است. سبک زندگی کنونی در عالم ما یا مدرن است یا مدرن زده و بسیاری از آسیب های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی برآمده از همین سبک زندگی است. از شئون جنگ نرم، نقد سبک زندگی غربی و زمینه سازی جهت یک زندگی متناسب با حیات طیبه است.

سبک زندگی متناسب با دفاع مقدس

سبک زندگی متناسب با دفاع مقدس، به عنوان یک نمونه خوب برای کشورمان، سبکی قابل بهره برداری و اثرگذار خواهد بود. رجوع به جریانات آن دوران و بررسی سبک زندگی رزمندگان، دورنمای مناسبی در برابر ما از یک زندگی ساده و البته قابل الگوبرداری قرار خواهد داد. هر چند پرداختن به سبک زندگی در دفاع مقدس در این مجال، ممکن نیست اما اشاره ای گذرا با نیت فتح بابی در این موضوع، ضروری به نظر می رسد.

2-1- تفاوت سبک زندگی در دفاع مقدس با سایر دوران ها

دوران دفاع مقدس که به طور رسمی از 31 شهریورماه 1359 آغاز و 27 مرداد ماه 1367 با پذیرش قطعنامه و انجام عملیات پیروزمندانه مرصاد به پایان رسید، به عنوان پدیده ای بی نظیر یا اگر احتیاط کنیم کم نظیر در تاریخ، برای ملت و کشور ما، ساعت به ساعت دوران آموزشی و پرورش پُرفایده و با برکت بود.[1] بدیهی است که این دوران، با همه ویژگی های برتر خود، سبک زندگی خاصی را شکل داده باشد. سبکی با ابعاد مختلف اعم از فکری، روحی و رفتاری که با توجه به ظرفیت عظیم نهفته در خود، نمونه ای برای آن چه شایستۀ نظام جمهوری اسلامی است، به شمار می رود. نمونه ای که توجه به زوایای مختلف آن در برهه های حساس کشور، راهگشای کارآمدی خواهد بود.

«اگر بخواهید یک نمونه برای آن چه که شایستۀ ماست، پیدا کنید، نگاه کنید به دوران دفاع مقدس. ببینید آن جوان هایی که در جبهه بودند، آن پدر مادرهایی که این جوان ها را این جور می فرستادند، آن خانواده هائی که آن جور با شوق و ذوق جبهه را پشتیبانی می کردند، چه حالتی، چه احساساتی داشتند. آنها نمونه های خوبی است. البته نمی گوئیم نمونۀ اعلاست، اما نمونه های بسیار خوبی بود. ما باید به همان سیاق، با همان آهنگ و نواخت، پیش می رفتیم؛ ما پیش نرفتیم... این هشت سال [دفاع مقدس]، مظهری از برترین صفاتی است که یک جامعه می تواند به آن ها ببالد و از جوانان خودش انتظار داشته باشد. یعنی دفاع مقدس مظهر حماسه است، مظهر معنویت و دینداری است، مظهر آرمان خواهی است، مظهر ایثار و از خودگذشتگی است، مظهر ایستادگی و پایداری و مقاومت است، مظهر تدبیر و حکمت است.» (مقام معظم رهبری، 24/06/1388)

2-2- ابعاد سبک زندگی متناسب با دفاع مقدس

سبک زندگی در جنگ از ابعاد مختلفی قابل بررسی است. اما بطور کلی می توان برای آن سه بعد قائل شد: بعد فکری، که در آن اندیشه ها، بعد روحی، که در آن انگیزه ها و بعد جسمی و رفتاری، که در آن رفتارها مورد بررسی قرار می گیرد.

این تقسیم بندی در دسته بندی یکی دیگر از اندیشمندان علوم ارتباطات، چنین ارائه شده است:

- امور ذهنی رفتارهای درونی یا بینش ها (ادراک ها و معتقدات) و گرایش ها (ارزش ها، تمایلات و ترجیحات)

- امور عینی رفتارهای بیرونی (اعم از اعمال هوشیارانه و غیرهوشیارانه، حالات و وضعیت جسمی)، وضع های اجتماعی و دارایی ها

نکته قابل توجه این که هرچند، بخشهای مختلف با هم تفاوتهایی دارند؛ خصوصیات یک لشکر با لشکر دیگر متفاوت است. ولی روح کلی همه جا یکی است. سطوح مسئولیت ها نیز متفاوت است. یکی فرمانده لشکر است، یکی فرمانده تیپ، یکی فرمانده گردان، یکی هم رزمنده. یکی اطلاعاتی است، یکی عملیاتی، یکی هم تدارکاتی. ولی باز هم فضای همه آن ها یک رنگ است.

2-1-1- اول: بعد فکری

الف) اصول اندیشه ای: رزمندگان در دوران دفاع مقدس، از یک اصول اندیشه ای بهره می بردند هر چند شدت آن در افراد مختلف، بنا به ظرفیت هر فردی متفاوت بود. اما بهره مندی از آراء و اندیشه های حضرت امام خمینی، پایبندی به آن و حرکت در مسیر این اندیشه ها و در یک کلام الگوگیری از حضرت امام در آنان وحدت اندیشه ای ایجاد کرده بود. اصول اساسی و خدشه ناپذیر این اندیشه در قالب این سه محور خلاصه می شود:

خداباوری «همه بدانیم که تمام امور و از آن جمله فتح و نصر به دست خداست. و ما النصر إلا من عندالله العزیز الحکیم (آل عمران/126)»[2]

معادباوری شهادت طلبی و استقبال از خطرات یا همان مرگ آگاهی، ریشه در باور عمیق رزمندگان به این قول حق تعالی دارد که می فرماید: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً... (آل عمران/1)»

ولایت مداری به عنوان نگین اعتقادات و باورهای بچه های جنگ، از عوامل اصلی وحدت اندیشه و عدم سرگردانی در موضع گیری ها بوده است. مروری کوتاه بر خاطرات و وصیت نامه های شهداء، یک نکته برجسته را نمایان می سازد و آن توجه به مقام ولایت، فرمان پذیری از ولایت، دعا برای ایشان و تلاش در راه سربازی در مسیر ولایت است.

معادباوری و ولایت محوری حول تفکر خداجویی و دستیابی به مقام رضای حق، از ارکان اساسی باورها و اعتقادات ایشان بوده است.

ب) بصیرت و روشن بینی ایمان مدار: از جمله ویژگی های رزمندگان، تلاش در جهت کسب بصیرت و شناخت هر چه بیشتر شأن و جایگاه خود و انقلابی بود که برای حفظ و تداوم آن در صحنه ایستاده و آماده فداکاری همه جانبه برای آن بوده اند و همچنین تهدیدهایی که از ناحیه دشمنان، ایشان و آرمان هایشان را هدف گرفته بودند.

2-1-2- دوم: بعد روحی

توجه به مباحث معرفتی و خودسازی، اثر جدی بر زندگی روزمره بچه های جنگ داشت. اخلاص، فداکاری و ایثارگری، دوری از نفاق و ریا، اهلیت در عمل به فرائض دینی و... بخشی از صفات بارز ایشان بود. با توجه به روحیه و نشاط جوانانه رزمند گان، پویایی و امید به آینده در نگاه آرمان گرایانه آنان موج می زد و برای حاکمیت اسلام و عدالت، همت بلند خویش را مصروف می داشتند.

یکی از درس های مهم جنگ به رزمندگان، ملاک و معیار داشتن در انتخاب ها بود که اساس آن را تولی به دوستان اهل بیت و تبری از دشمنان اهل بیت تشکیل می داد. تکلیف مداری، ذره بین، معیار و ملاک انتخابشان بود. میزان درآمد، سطح و پرستیژ کار و... برایشان مهم نبود. اصل کار مهم بود. می خواستند کاری کنند که باری از دوش امام و انقلاب بردارند.

روضه و هیأت یکی از برنامه های ثابت خودسازی رزمنده ها بود. زیارت عاشورا، دعای توسل، دعای کمیل و.... برای برنامه دعا و روضه هم، نیاز به هیچ چیزی نداشتند جز دل شکسته و حس و حال معنوی.

در کنار توسل، توکل شان هم بالا بود و ایمان به امداد الهی، آنان را به حرکت در مسیرهای سخت زندگی تشویق می کرد.

 شعار بچه های جبهه، «هیهات منا الذله» بود. عملشان نیز همین طور. برای هیچ چیز و هیچکس سر خم نمی کردند جز فرمان الهی و فرماندهان جبهه حق. صداقت شرط اول رفاقت ها و کارهایشان بود.

2-1-3- سوم: بعد رفتاری و جسمی

تواضع، وجه غالب فرهنگ رفتاری ساکنان جبهه های جنوب بود، به طوری که در کلام و رفتارشان هم مشهود بود.

غالباً زیاد زحمت می کشیدند، کمتر می خوردند و کمتر می خوابیدند. فرهنگ حاکم بر جبهه فرهنگ کار و تلاش بود. هر کس نه فقط کاری را که به او سپرده بودند؛ بلکه هر کار مفیدی را که انجام آن به سود مجموعه بود, در حد توان و اجازه خود، انجام می داد.

غالب بچه ها لباس خاکی به تن داشتند. بعضی ها هم لباس سبز پاسداری. لباس پلنگی هم گاهی اوقات تن بعضی ها دیده می شد. ولی مدل همه اش خاکی بود. لباس خاکی عملاً سه فایده جدی داشت. یک؛ تفاوت های اجتماعی و طبقات مصرفی جامعه نمود خود را از دست می داد و همه در یک سطح از پوشش قرار می گرفتند. دو؛ استتار بود و سه؛ روشی برای دوری از تعلقات مادی بود. چفیه و پلاک هم جزو متعلقات هر فرد بود. چفیه به عنوان وسیله ای چندکاره اعم از حوله، سفره، زیرانداز، بادبزن، عرق گیر و... و پلاک هم به عنوان نشانی. مرور برنامه یک روز معمولی در جبهه می تواند بخشی از سبک زندگی روزانه در دفاع مقدس را نشان دهد:

چابکی و سرعت عمل در جبهه خیلی مهم بود. بعضی اوقات شب ها مهمان برنامه «خشم شب» بودند و باید بشمار3 آماده می شدند. چراکه قرار بود همیشه «منتظر» باشند. منتظر همیشه آماده ا ست.

یک ساعت به اذان صبح مانده، یک عده بیدار می شدند می رفتند توی محوطه یا حسینیه و تا اذان صبح مشغول نماز و دعا و قرآن می شدند. معمولاً همیشه نماز جماعت برپا بود. حتی اگر امام جماعت هم نبود، یکی از بچه ها جلوتر می ایستاد و بقیه پشت سرش. بعد از نماز جماعت صبح، معمولاً صبحگاه برگزار می شد. برنامه های صبح گاه، هم غالباً قرآن بود و دعا. بعضی جاها هم دعای «اللهم اجعل صباحنا صباح الابرار...» رسم بود.

روزهای معمولی، بعد از صبحگاه هرکس مشغول کار خودش می شد. یک عده در لشکر مسئولیت داشتند، یک عده نیروی آماده به کار بودند که اگر کاری باشد انجام دهند. اگر کاری نبود، معمولاً مطالعه می کردند. مطالعه در فضای جبهه، اجباری نبود. هر کس با توجه به سواد و سلائق خودش و نیازش مطالعه می کرد، ولی می گفتند حسن باقری فرمانده عملیات جنوب، فرمانده لشکرها را مجبور کرده بود تا برنامه منظم برای مطالعه بچه ها داشته باشند. مطالعات بچه ها در سه حوزه قابل دسته بندی بود:

1- درسی 2- قرآن و دعا 3- کتب اعتقادی و اخلاقی

بچه های جنگ به دو چیز حساسیت جدی داشتند: امام، بیت المال.

منش مدیریتی فرماندهان جنگ نیز بخشی از سبک زندگی در دفاع مقدس است. مدیریت میدانی، مدیریت اقناعی و دانایی محور، مدیریت بر قلوب نیروها و ظرفیت سازی در جهت پرورش فرهنگ بسیجی از مهم ترین شاخصه های مدیریت جنگ بود.

پی نوشت ها

[1] ر. ک: مقام معظم رهبری، 20 /08 /1385

[2] حضرت امام خمینی، صحیفه نور، 12/01 /1361

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان