کدام غایت؟
هر مکتبی که ادعای عرفان و معنویت دارد لازم است قله ای را به عنوان هدف معنوی انسان مشخص کند. این قله معنوی هر چه باشد نشان می دهد که تعریفِ آن مکتب از انسان کامل چیست. وین دایر یکی از کسانی است که ادعای عرفان دارد اما غایت و هدفی را که نشان می دهد بی فایده و کم خاصیت است. این غایت کسب قوای غیر عادی در زندگی است.
وین دایر طوری وانمود میکند که گویی دستیابی به قدرت های غیرعادی (مکاشفه و کرامت)، برای سالک هدف است. این مطلب از نقل کرامتهای مختلف او در کتابهایش بهدست میآید. وی از کرامات و کارهای خارقالعادة خود در آثارش بسیار یاد می کند.
فهرست کارهای غیرعادی که وین دایر از زندگی خود برمیشمارد، به دهها مورد میرسد؛ از جمله: جان به در بردن از تصادف، موفقیت در دو ماراتن بر اثر مکاشفة معنوی؛ افتادن گل در دستانش در روزی که باد نمی وزد؛ شنیدن جملههایی از هاتف غیبی در حال مراقبه؛ دیدن رویای صادق؛ ظاهر شدن بر همسرش از راه دور و حتی ورود به رویای او و دیدن مشاهدات همسر در خواب؛ آرام گرفتن کودکان -که اصلاً بغل دیگری نمیروند- در آغوش دایر؛ بهطور معجزهآسا موجب هدایت دیگران شدن؛بداههگویی در هنگام سخنرانی؛ دست یافتن غیرمنتظره به کتابهایی که به آنها نیازمند است، سالم ماندن از سانحه هوایی و....( نگاه کنید به کتاب های وی از جمله عرفان، صص 261 و 348 ، 81 و 340؛؛ خود حقیقی صص 66 و 104. عرفان، صص اعجاز واقعی، صص 130 و 154 ، 113.، 206و 210)
وی تلاش میکند تمام همت مخاطبان خود را بر اینگونه امور متمرکز کند؛ گویا برای عرفان راستین، نشانهای گویاتر از کرامت یافت نمیشود! و حقیقتی فراتر از کرامت، در کائنات وجود ندارد!
پیام قوای خارق العاده چیست؟
در بین عرفای اسلامی افراد زیادی وجود داشته اند که در زمان حیاتشان کسی از کشف و شهود و توان خارقالعادة آنها اطلاعی نداشته و آنان به کتمان این امر اصرار داشتهاند؛ به گونه ای که دیگران بعد از مرگ ایشان، از قدرت آنان مطلع شدهاند؛ چنانکه عارف واصل مرحوم علّامه طباطبایی، صاحب تفسیر بزرگ المیزان میگوید: استاد ما (مرحوم قاضی) به ما توصیه میکردند که در سیر و سلوک به کرامات توجهی نکنید؛ زیرا سالک را از ادامه مسیر باز میدارد.
همچنان که بزرگان معرفت گفتهاند، اینگونه قدرتهای به ظاهر معنوی، به خودی خود، نه دلیل حقانیّت و عارف بودن است، نه دلیل باطل بودن. قدرتهای غیرعادی از نیروهای روح و ظرفیتهای نفس است، نه از آثار خداباوری و تقوا.
اندیشههای وین دایر ادامة معنویتهای دینستیز دنیای امروز است که از پیشخود، نسخههای سعادت ابدی و سلامت روانی را به بشر سرگردان امروز عرضه میکنند. تفکّر وین دایر نه یک اندیشه منسجم و برخوردار از جهانبینی منطقی، که ترکیبی از نظریّات دیگر دانشمندانِ معنویّتگراست
مرحوم علّامه محمد حسین تهرانی، از عرفای بزرگ معاصر، در حاشیه بر کتاب سیر و سلوک، مکاشفه را به پنج مرحله تقسیم و تصریح میکند که سه مرحله نخست قبل از ورود به عالم الهی و توحید محقّق میشود و مشترک بین کافر و مومن است:
1. مشاهدات طبیعیّه و مادیّه: در این مرحله، انسان امور مخفی دربارة امور طبیعی، ریاضی و... را مشاهده میکند.
2. مشاهدات قلبیّه: در این مرحله، سالک از عالم طبیعت عبور کرده، وارد عالم مثال میشود و تجسّم بعضی از معانی رامیبیند و میتواند در بیداری همانند خواب، عالم مثال را مشاهده کند.
3. مشاهدات روحیّه: در این مرتبه، انسان از عالم مثال عبور کرده، به عالم روح و عقل وارد میشود و میتواند طیالارض کند و افکار دیگران را بخواند و... .
4. مشاهدات سرّیه: این مکاشفات به عالم خلوص مربوط است و دراین مرحله رویت اسماء و صفات محقّق میشود.
5. مشاهدات ذاتیه: این مکاشفات به عبور از مراتب خلوص و وصول به مراتب توحید مطلق مربوط است (رساله سیر و سلوک ، ص 218).
بنابراین، آنچه وین دایر به عنوان نشانة عرفان آورده است، ملاکی مناسب بر مدعای وی نیست و کشف و کرامت، به خودی خود گویای چیزی نخواهد بود.
ریشه های افکار وین دایر
اندیشههای وین دایر ادامه معنویتهای دینستیز دنیای امروز است که از پیشخود، نسخههای سعادت ابدی و سلامت روانی را به بشر سرگردان امروز عرضه میکنند. تفکّر وین دایر نه یک اندیشه منسجم و برخوردار از جهانبینی منطقی، که ترکیبی از نظریّات دیگر دانشمندانِ معنویّتگراست. سیری کوتاه در کتابهای دایر روشن میکند که «وین دایر ملغمهای از اندیشهها و عرفانهاست.»
عارف نماهای دنیای امروز از سای بابا و کریشنا مورتی، دون خوان و کاستاندا، پاتانجلی، ماهارشی ماهش، مایکل برگ کابالایی تا روانشناسان، شخصیتها و دانشمندان علوم جدید، مثل انیشتین، اریک فروم، شکسپیر، ویلیام جیمز، یونگ، نلسون ماندلا، تا شخصیتها و عرفای اسلامی، مانند مولوی، خیام و حافظ هرکدام در اندیشه های دایر سهمی دارند و وی اندیشه های این افراد را در کتاب های خود تبلیغ نموده است.( نگاه کنید به کتب راه حل معنوی، صص 38 و 47، 26، 31 و 86. ، 50 ، 32 و 33 ؛ ندای درونی، صص 9 و 113، 68 ؛ معنویت، ص 92 ، خود حقیقی، ص 124. اعجاز واقعی، صص190 و 285 )
بر خلاف آن چه که وین دایر تصور نموده است رسیدن به قوای غیر عادی هم با توحید سازگار است و هم با انکار خداوند. به عبارت دیگر آن چه که وین دایر به عنوان آب حیات به مخاطبان خود نشان داده است نه آب که سرابی است در مسیر سلوک. به همین جهت اگر کسی به این قدرت ها دست یابد اساسا قدمی به سمت خدا بر نداشته است و از معرفت الهی هم چنان بی بهره است
نتیجه اینکه معنویّت وین دایر، ترکیبی از آموزههای پراکنده و التقاطی است که افراد و مکاتب تاثیرگذار در آن، هیچگونه اشتراک مبنایی با هم ندارند.
در تمامی مکاتب بالا قدرت های غیر عادی به رهبران و بزرگان آن مکاتب نسبت داده می شود. شاید به همین علت است که همگی این مکاتب برای وین دایر جذاب و دوست داشتنی هستند. در حالی که در مکاتب بالا اختلاف های بنیادین و ریشه ای وجود دارد که جمع بین آن ها ناممکن است.
نتیجه گیری
بر خلاف آن چه که وین دایر تصور نموده است رسیدن به قوای غیر عادی هم با توحید سازگار است و هم با انکار خداوند. به عبارت دیگر آن چه که وین دایر به عنوان آب حیات به مخاطبان خود نشان داده است نه آب که سرابی است در مسیر سلوک. به همین جهت اگر کسی به این قدرت ها دست یابد اساسا قدمی به سمت خدا بر نداشته است و از معرفت الهی هم چنان بی بهره است.
منبع:
http://article.tebyan.net