آنکه رای نمی دهد به اندازه آن که رای می دهد مسئولیت دارد

زمانی این مقاله منتشر می شود که دیگر روند رای گیری برای انتخاب رئیس جمهوری و نمایندگان شوراها و ... دیگر شروع شده.

آنکه رای نمی دهد به اندازه آن که رای می دهد مسئولیت دارد

در بسیاری از کشورهای مدعی دمکراسی میزان معمولی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری حدود سی چهل درصد است.

در آمریکا برای اولین بار و به صورت بی سابقه در انتخابات اخیر میزان مشارکت به 60% رسید.

در ایران معمولا میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری بیش از شصت درصد است و حال امسال ممکن است به دلیل دلسردی مردم از شرایط اقتصادی از یکسو و کرونا از سوی دیگر ان درصد مشارکت پایین بیاید اما به هر صورت طبق قانون اساسی هر درصدی از مردم در انتخابات شرکت کنند باز هم انتخابات صحیح است و چیزی به عنوان سقف حد اقلی شرکت در انتخابات برای مشروعیت بخشیدن به آن وجود ندارد.

برخی تصمیم خود را برای رای دادن گرفته اند و برخی دیگر تصمیم خود را برای رای ندادن.

برخی باور دارند که با رای ندادن اعتراض خود را می خواهند نشان دهند.

نظرشان محترم

ولی اعتراضشان به کی و به چه؟

ایران جزو کشورهایی به حساب می آید که حق رای برای شهروندان اختیاری است و هیچ اجباری در رای دادن وجود ندارد.

همچنین ایران جزو کشورهایی به حساب می آید که همه شهروندان آن حق رای دارند و حق رای هیچ شهروندی را نمی توان سلب کرد.

این در حالی است که در برخی کشورها رای دادن اجباری می باشد و همچنین در برخی کشورهای دیگر که مدعی دمکراسی نیز می باشند، مانند ایالات متحده، بخش بزرگی از شهروندان به دلایل مختلف می توانند حق رای خود را از دست بدهند یا اینکه اصلا حق رای نداشته باشند.

در برخی کشورها که مشارکت بیش از 90% ثبت می شود و رئیس جمهوری با کمتر از 95% آرا اصلا قبول ندارد انتخاب شود.

هیچ کس هم در جهان نه به آنهایی که میزان مشارکت شان بالای 90% است خورده می گیرد نه آنهایی که سی درصد است.

پس از اینکه رئیس جمهوری انتخاب شد همه سران کشورهای دیگر که با آن کشور رابطه دارند برایش تبریک می فرستند و تا زمانی که روابط سیاسی دو کشور خوب باشد برای کسی مهم نیست که رئیس جمهوری با چند درصد آرا انتخاب شده یا چند درصد رای دهندگان کلا در رای گیری شرکت کردند.

قانون اساسی هر کشوری هم در دوره های بسیار قدیم نوشته شده، دوره هایی که شاید با شرایط امروز جامعه سازگار نباشد اما به هر حال همه باور دارند که بودن قانون اساسی و بودن قانون به از نبودن آن است و باید همه به قانون اساسی پایبند باشند.

اما نکته ای که همه در آن مشترک می باشند این است که آنهایی که رای داده اند هم می توانند خود را شریک پیشرفت کشور بدانند هم اینکه شریک پسرفت چون انتخاب آنها بوده که کشور را به سمت و سویی برده.

ولی آنهایی که رای نمی دهند قطعا شریک پسرفت کشور هستند و نه پیشرفت.

بسیاری در کشور ما افسوس می خورند که مثلا چرا فلان روز گول وعده های فلان کاندیدا را خوردم و به او رای دادم یا اینکه حواسم نبود که این وعده ها دروغ است و امکان ندارد محقق گردد، اما به حال بسیاری از موقعیت های زندگی انتخاب است، ممکن است شما یکبار مسیر درست را انتخاب کنید و یکبار دیگر مسیر غلط را، به هر حال یک مسیری را انتخاب کرده اید که حتی اگر غلط هم باشد به شما می آموزد که دیگر این مسیر را انتخاب نکنید.

اما آنکه انتخاب نمی کند مانند کسی است که سر دوراهی ایستاده و از ترس اینکه مبادا راه غلط را انتخاب کند حاضر نیست از جای خود تکان بخورد و حتی از شانس خود برای رسیدن به هدف و انتخاب راه صحیح استفاده کند.

امروزه بزرگترین چالشی که در مقابل مردم ایران وجود دارد انتخاب فردی است که توانمندی مبارزه با فساد سیستماتیک را داشته باشد.

این فساد در حدی است که شاید چند برابر تحریم ها به مردم و مملکت ضرر زده.

قطعا این انتخابات مانند انتخابات قبلی برگزار می شود و قطعا یک رئیس جمهوری جدید برای ایران انتخاب خواهد شد و سکان اداره کشور به رئیس جمهوری جدید تحویل داده خواهد شد.

اگر مردم فرد صحیح را انتخاب کنند می توانند امیدوار باشند که طی چهار سال آتی و شاید هشت سال آتی شاهد شرایطی باشند که فساد کاهش یابد و شرایط زندگی و اقتصادی مردم بهتر شود اما اگر فرد صحیح را انتخاب نکنند یا اینکه در انتخابات شرکت نکنند ممکن است فردی وارد صحنه شود که شرایط را به مراتب بد تر از شرایط موجود کند.

به هر حال در پایان هم باید گفت باز انتخاب با خود مردم است.

 

نکات مطرح شده در این مقاله، نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده بوده و الزاماً عقاید هیئت تحریریه اسپوتنیک را بازتاب نمی دهد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان