مسعودی رجوی به در بسته خورد /برنامه متوهم‌ترین لشکر تاریخ برای فتح ۲ روزه تهران

روزنامه جوان نوشت: ۳۳ سال پیش در چنین روزی، متوهم‌ترین لشکر تاریخ خود را آماده می‌کرد تا کاری را که ارتش مجهز صدام طی هشت سال نتوانسته بود انجام دهد، دو روزه به انجام برساند.

مسعودی رجوی به در بسته خورد /برنامه متوهم‌ترین لشکر تاریخ برای فتح 2 روزه تهران

منافقین که در آخرین عملیات خود (بخوانیم آخرین خیانتشان) علیه کشور و ملت ایران، مهران بدون سکنه را موقتی اشغال کرده بودند، حالا به صرافت افتاده بودند تا دو روزه خود را به تهران برسانند! اما این توهم چگونه ایجاد شده بود؟

شلوارهای جین

31 تیرماه 1367 در حالی که عراق در خلف وعده‌ای آشکار به رغم پذیرش قطعنامه 598 مجدداً به ایران حمله کرده بود، در پادگان اشرف غوغایی برپا بود. رجوی طی فراخوانی که به هوادارانش در اقصی نقاط جهان صادر کرده بود، توانسته بود صدها نفر از منافقین و ضدانقلاب را از کشورهای اروپایی و غربی به عراق بکشاند.

بسیاری از این افراد با شلوارهای جین، کتانی به پا کردند و توهمی بر سر داشتند که مسعود رجوی برایشان ایجاد کرده بود. 8 شب 31 تیر ماه 67 منافقین همگی در سالن عمومی پادگان اشرف جمع شدند تا سخنرانی رئیس‌جمهور خودخوانده مسعود رجوی را گوش بدهند.

سخنرانی در اشرف

رجوی در سخنرانی پادگان اشرف گفته بود: «البته یکسری می‌گفتند برویم اهواز را بگیریم و یکسری می‌گفتند برویم کرمانشاه را بگیریم. ما نشستیم و فکر کردیم و دیدیم باید از طریق کرمانشاه برویم، زیرا اولاً تا حدودی وضع و شرایط مسیری که انتخاب کرده‌ایم نسبت به قبل مناسبت‌تر و بهتر است، چون عراق تا قصرشیرین و سرپل‌ذهاب پیش رفته است و این بار نیاز به خط‌شکنی نداریم و به راحتی می‌توانیم تا کرمانشاه برویم. ثانیاً نزدیک‌ترین نقطه مرزی برای رسیدن به تهران، کرمانشاه است.»

پس از اینکه منافقین در آخرین روزهای خرداد 67 توانسته بودند مهران را با کمک ارتش عراق به صورت موقت اشغال کنند، شعار «امروز مهران، فردا تهران» را سر دادند. البته این شعار را یکی از سناتورهای امریکایی در دهانشان انداخته بود و آن‌ها نیز از فرط تکرار باور کرده بودند.

48 ساعت تا تهران

یک ماه بعد از طرح شعار امروز مهران، فردا تهران وقتی ایران در 27 تیرماه 67 قطعنامه را پذیرفت، رجوی احساس کرد کشورمان در اوج ضعف قرار دارد و در چنین شرایطی اتمام جنگ به سود او نخواهد بود؛ لذا تصمیم گرفت در واپسین روزهای جنگ شانس خود را برای فتح تهران که تصور می‌کرد کار سختی نباشد، امتحان کند. وی چهار روز پس از اعلام پذیرش قطعنامه توسط ایران در بخش دیگری از سخنرانی پادگان اشرف گفته بود: «بر اساس تقسیمات انجام شده 48 ساعته به تهران خواهیم رسید. البته روی لشکر 84 و 88 شناسایی انجام داده‌ایم. اگر موقعیت سیاسی مثل قبول قطعنامه 598 شورای امنیت از طرف ایران پیش نمی‌آمد شاید فقط در همانجا (کرمانشاه) عمل می‌کردیم، ولی حالا ایران خیلی ضعیف شده است!»

توهم ضعف ایران

توهم ضعف ایران، نکته‌ای کلیدی بود که رجوی روی آن بسیار مانور می‌داد. او که سال‌ها برای کانالیزه کردن ذهن هوادارانش تلاش کرده بود، به راحتی توانست توهمات ذهنی خود را به آن‌ها انتقال دهد و به همین راحتی، لشکری با بیش از 4 هزار نیروی متوهم را به ایران اعزام کند.

آن‌ها در حالی که سودای فتح تهران را داشتند، بین روزهای چهارم تا پنج مرداد ماه 1367، در 35 کیلومتری کرمانشاه به چنان مهلکه‌ای افتادند که حداقل نیمی از آن‌ها به هلاکت رسیدند و نیمی دیگر مجروح و زخم‌خورده فرار را برقرار ترجیح دادند.

در پایان بخش دیگری از سخنرانی رجوی را که واضح‌ترین دلیل بر پوچی تفکرات منافقین است می‌خوانیم: «تصمیمی که ما گرفتیم تصمیم بسیار حساس و مشکلی بود و ما چاره‌ای جز عمل نداریم و اگر الان اقدام نکنیم، فرصت از دست خواهد رفت، زیرا بعد از اینکه بین ایران و عراق صلح شود، ما در اینجا قفل می‌شویم و دیگر نمی‌توانیم کاری انجام بدهیم و از لحاظ سیاسی تبدیل به فسیل می‌شویم. پس باید آخرین تلاش خودمان را هم بکنیم و یک بار دیگر کل سازمان را به صحنه بفرستیم و مطمئن هستیم که پیروزیم و از هم اکنون من این پیروزی را به شما و خلق قهرمان ایران تبریک می‌گویم!»

27215

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان