گروه جهاد و مقاومت مشرق- حمید بناء، نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس، یادداشتی را در اختیار مشرق قرار داد، که متن کامل آن چنین است؛
تیم تولید برنامه با اجرای نجمالدین شریعتی کاری کردند کارستان. تا پیش از ویژه برنامه سحرگاهی «ماه من» و سی شب روایتگری سیرۀ شهدا در پرمخاطبترین شبکۀ تلویزیون ملّی، هیچ مدیر شبکه و تهیهکنندهای جرأت نداشتند اینقدر جسورانه و با سر بالا از شهدا حرف بزنند.
البتّه که بعد از این عزیزان هم کسی شجاعت این کار را ندارد. متأسفانه ما هنوز به این باور نرسیدهایم که گفتن از شهدا نیاز فوری و ضروری کشورمان است. این درد بزرگ ماست که راه درمانش خسته نشدن از جنگ است. راهی که استاد شهیدمان آقا سید مرتضی آوینی نشانمان دادند: «وقتی فرزندان ما در شهرها و خانهها و کوچههایی که همه چیز آن یادآور کربلاست، در دامن شیرزنانی مؤمن و در سایهی پدرانی جنگاور و در کنار برادرانی جوانمرد و خواهرانی زینبی در میدانهای رزم پرورش مییابند و از سیدالشهدا درس پایداری میآموزند، دیگر چه کسی و چگونه میتواند پشت ما را به خاک برساند؟ نه، ما از جنگ خسته نخواهیم شد.»
خدا کند که از جنگ خسته نشویم. حالا یا جنگ نظامی یا نبرد فرهنگی و یا حضور در هر میدانی که یک طرفش ماییم و سمت دیگرش دشمن قسم خوردهمان.
باور بفرمایید بسیاری از نابسامانیها، ناهنجاری های اجتماعی، افزایش جرائم، عدم خودباوری، ناامنی ها، عقب ماندگی صنعت، معضلات فرهنگی و چالشهای سیاسی اینروزهای جامعه، با الگوبرداری از منش و رفتار شهدا و رفتن بهسمت حال و هوای روزهای دفاعمقدس حل شدنی است. اگر منِ برنامه ساز رسانۀ ملّی به این نتیجه نرسیده ام، وای بر من!
بگذریم! میخواستم از نجمالدین شریعتی حرف بزنم که با لبخندهای اقتصادی و نگاه مهربانش روبروی راویان شناخته شدۀ سیرۀ شهدا مینشیند و با هر خاطره چنان به وجد میآید که مخاطب باور میکند این گفتگو یک آیتم فرمایشی و از روی اکراه نیست. اینکه مجری چهره و مشهور با ایمان و اعتقاد پای مکتب شهدا بنشیند و دنبال افاضه و منم بلدم! نباشد، پنجاه درصد مسیر انتقال محتوا به مخاطب طی میشود.
نگارندۀ این یادداشت حاضر است در محاکم قضایی دست روی قرآن بگذارد و قسم حضرت عباس علیهالسلام بخورد که سرمایۀ تمام نشدنی دنیای حماسه و جهاد و شهادت ، می تواند ما را به رفاه و امنیت و ثروت و بالندگی برساند.
یکبار هم که شده کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم آن جوانهای کالج نرفته و نهایتاً تا ترم شش درس خوانده، چه چیزی بیشتر از دکترها و کارشناس ها و مقاله نویسهای امروزی داشتند که آنها سرشان را میگذاشتند زیر آتش سنگین دشمن و پل بعثت میساختند و اینها دنبال حذف سربازی اجباری هستند؟ انگار که یک ارادهای جوانهای ما را به سمت طلبکار شدن از نظام و انقلاب سوق داده تا کسی به فکر حل مسائل مردم و کشورش نباشد.
شرمنده! دو کلام نشد بدون حاشیه دربارۀ ماه منِ نجم الدین شریعتی حرف بزنیم. غرض اینکه به رسم مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل، اینجانب در هوشیاری کامل و صحت عقل دست آقای مجری و تمام عوامل برنامۀ سحرگاهی «ماه من» را میبوسم که با روایتگری سیرۀ شهدا ، ثابت کردند کشاندن پای شهیدان به رسانۀ ملّی ، وحشتناک و مخاطب پران نیست.
نویسندۀ این یادداشت برنامههای مختلفی را سراغ دارد که در صدها ساعت برنامۀ هفتگی شان ، ده دقیقه هم از حماسه و جهاد و ایثار حرف نمیزنند. احتمالاً به نظر این بزرگواران شیوۀ پخت غذاهای سواحیلی و نحوۀ صحیح شستشوی اتومبیل گمشدۀ جامعۀ ماست نه روح جهاد و روحیۀ شهادت.
إنشاءالله برنامهسازان عزیز رسانۀ ملّی در عصر حاکمیت عمارها، از تولیدات کلیشهای و مسئول راضی کنِ ایثار و شهادتی دست برداشته و گنج و گوهر پنهان در سیرۀ رفتاری و اخلاقی شهدا و ایثارگران را به سینۀ مشتاق جامعه منتقل کنند.
شک نفرمایید که اگر درست حرف درست فرهنگ جهاد و پایداری و حماسه را برای مردم بیان کنیم، خیلی چیزها درست میشود.
حرف آخر اینکه: از نجمالدین و سازندگان ماه من متشکریم!