معاد جسمانی است یا روحانی؟

یکی از مهم‌ترین موضوع اعتقادی همه ادیان مسأله معاد بوده است. همه ادیان به اینکه عالم دیگری ماورای عالم دنیا و طبیعت وجود دارد. معتقدند و این مسأله از جمله مسائلی است که فطرت هر انسانی به آن اذعان می‌کند. اما درباره اینکه معاد جسمانی است یا روحانی؛ وفلسفه آن، اختلاف اساسی است.

یکی از مهم‌ترین موضوع اعتقادی همه ادیان مسأله معاد بوده است. همه ادیان به اینکه عالم دیگری ماورای عالم دنیا و طبیعت وجود دارد. معتقدند و این مسأله از جمله مسائلی است که فطرت هر انسانی به آن اذعان می‌کند. اما درباره اینکه معاد جسمانی است یا روحانی؛ وفلسفه آن، اختلاف اساسی است.
معاد جسمانی است یا روحانی؟

یکی از مهم‌ترین موضوع اعتقادی همه ادیان مسأله معاد بوده است. همه ادیان به اینکه عالم دیگری ماورای عالم دنیا و طبیعت وجود دارد. معتقدند و این مسأله از جمله مسائلی است که فطرت هر انسانی به آن اذعان می‌کند. اما درباره اینکه معاد جسمانی است یا روحانی؛ وفلسفه آن، اختلاف اساسی است.

 

معاد جسمانى یعنی که همین بدن انسان در قیامت محشور خواهد شد و پاداش ها و کیفرهایى که مربوط به قواى حسى است با همان بدن تحقّق خواهد یافت، و معاد روحانى نیز به این معنا است که برخى از آلام و لذات، جنبه حسى ندارد بلکه محل آن روح انسان است، مانند: اندوه و غم و غصه و حسرتى که در قیامت براى کافران و گناه کاران تحقق خواهد یافت.آیا معاد تنها روحانی است، یا روحانی و جسمانی و با پذیرش جسمانی بودن، آیا این جسم عنصری و مادی است، یا جسم برزخی و مثالی؟ اینها مسئله ای نیست که از راه براهین عقلی بتوان آن را ثابت نمود؛ به همین جهت گروهی از متکلمان معاد را تنها جسمانی دانسته و به وجود روحی به غیر از جسم و مکانیسم بدن معتقد نیستند.

 

عده ای از فلاسفه به ویژه پیروان حکمت مشاء تنها به معاد روحانی معتقدند و می گویند پس از مرگ علاقه روح به بدن قطع می گردد، اما از آن جا که روح موجود پیراسته از ماده است فنا و نیستی در آن راه ندارد و پس از قطع علاقه از بدن، باقی و جاوید خواهد ماند. از آیات قرآن سوره بقره آیه 25 در رابطه با بهشت و نعمت هایش و آیه56 سوره نساء عذاب دردناک ،صریحاً استفاده مى شود که معاد جسمانى است، و آنچه را فلاسفه درباره معاد مى گویند و یا آیات و روایات را توجیه مى نمایند مورد قبول قرآن مجید نیست.

 

خداوند در پاسخ کسانى که نسبت به معاد جسمانى شک دارند و یا مطالب براى آن ها حل نشده، نمونه معاد جسمانى و شیوه برانگیخته شدن در قیامت را در همین دنیا به تصویر کشیده، تا هم رفع شبهه و ایجاد اطمینان براى سؤال کننده باشد و هم اثبات قدرت به زنده نمودن مردگان و موجوداتى که وجود آن ها از بین رفته و یا تبدیل به چیز دیگرى شده است، کند. مانند حکایت پیامبری درآیه «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى یُحْیِیْ هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِاْئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَبِثْتَ مِاْئَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامَکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ کَیْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ» (بقره / 259)

 

یا چون آن کسى که به دهکده اى گذر کرد، در حالى که دیوارهاى آن بر روى سقف هایش فرو ریخته بود [و اجساد ساکنانش پوسیده و متلاشى به نظر مى آمد] گفت: خدا چگونه اینان را پس از مرگشان زنده مى کند؟ پس خدا او را صد سال میراند، سپس وى را برانگیخت، به او فرمود: چه مقدار [در این منطقه ] درنگ کرده اى؟ گفت: یک روز یا بخشى از یک روز درنگ کرده ام. [خدا] فرمود: بلکه صد سال درنگ کرده اى! به خوراکى و نوشیدنى خود بنگر که [پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه ] تغییرى نکرده، و به دراز گوش خود نظر کن [که جسمش متلاشى شده، ما تو را زنده کردیم تا به پاسخ پرسشت برسى و به واقع شدن این حقیقت مطمئن شوى ]، و تا تو را نشانه اى [از قدرت و ربوبیّت خود] براى مردم [در مورد زنده شدن مردگان ] قرار دهیم، اکنون به استخوان ها [ىِ دراز گوشت ] بنگر که چگونه آن ها را برمى داریم و به هم پیوند مى دهیم، سپس بر آن ها گوشت مى پوشانیم.

 

چون [کیفیتِ زنده شدنِ مردگان ] بر او روشن شد، گفت: اکنون مى دانم که یقیناً خدا بر هر کارى تواناست. وآیات دیگر ... البته ما معاد روحانى محض را قبول نداریم، چون در معاد روحانى محض بحثى از جسم مطرح نیست ولى در قرآن می فرماید: بَلى قادِرِینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ (قیامت /3-4) . ما قادریم که سر انگشتان دست مردم را با همین کیفیت و صورت و حالت و نقشه در قیامت بیاوریم . مرحوم علامه مجلسى مى گوید: معاد جسمانى از امورى است که همه صاحبان ادیان درآن اتفاق نظر دارند واز ضروریات دین محسوب مى شود و منکران آن از زمره مسلمین خارجند.

 

درست است که کانون پاداش و کیفر و لذّت و ألم، روح است، ولى روح، بسیارى از لذّت ها و آلام را از طریق جسم دریافت مى کند. بعضى ها جسمانى بودن معاد را به معناى این مى دانند که جسم انسان با همین خصوصیات مادى که براى این دنیا خلق شده وپیوسته درتحول است که گاهى استخوانش مى شکند، احتیاج به تخلیه و دفع فضولات دارد، سرما مى خورد، گرمازده مى شود، خسته مى شود، پیر مى شود در آخرت هم با همین خصوصیات زنده خواهد شد.اما جسمانى بودن به معنای قابلیت براى بقا وجاودانگى نیست.جسمى که در دنیا بود با همان وضعیت بر نمى گردد، بلکه منظور بازگشت آن به گونه دیگر خواهد بود به طورى که از جهت شباهت، مثال آن است.

 

به طورى که هر کسی این قالب را ببیند بگوید این فلانى است، به تعبیر دیگر مادى بودن درقیامت مادیتى خواهد بودکه باقوانین مربوط به آنجاسازگار باشد به نحوى که قابلیت خلود وجاودانگى داشته باشد. آیات قرآن هم دلالت براین معاد جسمانی دارند که روح به بدنى مثل این بدن تعلق مى گیرد ومحشور مى شود. «وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ»(حج،7) «یَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِکَ حَشْرٌ عَلَیْنا یَسیرٌ»(ق،44) «أَیَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ ، بَلى قادِرینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ »(قیامه،3-4) «وَ فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فیها خالِدُونَ»(زخرف،71) «عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَکُمْ وَ نُنْشِئَکُمْ فی مَا لا تَعْلَمُونَ»(واقعه،61) مراد از بعث وحشر وامثال وانفس درآیات مربوط به همان جسم است که البته با اطوار عالیه محشور مى شود نه باآن مادّیت و کثافات دنیوی که قابلیت پوسیدگی داشت. بنابراین انسان در بهشت وجهنم با جسم وروح خواهد بود،امّا جسمانیتى است که با قوانین آخرت سازگار باشد و انسان از نعمت هاى آن جا به تناسب نیازها با جسم مثالی در بهشت استفاده مى کند.

 

برای مطالعه بیشتر به کتابهای زیر مراجعه نمایید:

1. کتاب معاد، نوشته شهیدآیت الله دستغیب
2. کتاب معاد،نوشته محسن قرائتی
3. منازل الآخره، (خانه های آخرت) ازشیخ عباس قمی
4. کتاب مرگ و فرصت ها از استاد انصاریان 
5. قیامت درقرآن تالیف آقای سید محمد ضیاء آبادی



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان