اشتباهاتی که والدین خوب نیز مرتکب می‌شوند

مسلما هیچ پدر و مادری بدون نقص نمی‌باشد. اشتباه کردن بخشی از پدر و مادر بودن است، بنابراین برخی از جالب‌ترین تجربه‌ها از اشتباهاتی که مرتکب می‌شویم حاصل می‌شوند.

اشتباهاتی که والدین خوب نیز مرتکب می‌شوند

نیلوفر انصاری

آیا می‌دانید چگونه می‌توانیم به عنوان یک مادر یا پدر خوب رفتار‌های خود را اصلاح کنیم؟ در اینجا به برخی از بیشترین اشتباهات والدین اشاره می‌کنیم.

باج دادن

چرا این روش اشتباه است؟

باید اعتراف کرد که در مواقعی آنچنان خسته می‌شویم که به فرزندمان می‌گوییم در صورت دست برداشتن از کاری که در حال انجامش می‌باشد به او بستنی و یا هر چیز دیگری خواهیم داد و یا از او می‌خواهیم اسباب بازی‌هایش را جمع کند و در ازای این کار به او قول تماشای کارتون مورد علاقه‌اش را می‌دهیم.

باج دادن به کودکان برای مدت زمانی کوتاه کارساز می‌باشد اما در عین حال مشکل بزرگ‌تری را ایجاد می‌کند.

در صورتی که به این روند ادامه دهید فرزندتان به زودی به این نتیجه می‌رسد که با گریه کردن، غر زدن و یا ادامه رفتار اشتباهش می‌تواند به هدف خود برسد.

توانایی درک این موضوع چیزی است که می‌خواهیم فرزندمان داشته باشد اما در عین حال دوست نداریم آن را علیه خودمان استفاده کند.

والدینی که به فرزندان‌شان باج می‌دهند به آنان قدرت زیادی نیز می‌دهند. این امر به کودک اجازه می‌دهد با رفتار بد و یا بدخلقی بسیاری از موقعیت‌ها را کنترل کند و به مرور زمان انتظاراتی بیشتر و غیر منطقی داشته باشد و در صورت نرسیدن به خواسته‌های خود رفتار‌های اشتباهش را بیشتر ادامه خواهد دهد.

در مواقعی شما از هدیه و یا پاداش دادن به منظور شکل دادن به رفتار فرزندتان و بهتر شدن آن استفاده می‌کنید. برای مثال هنگامی او کاردرستی انجام داده است.

اما هنگامی که شما در ازای پایان یک حرکت نادرست به فرزند خود پاداشی دهید، در واقع به او باج داده‌اید و باج دادن ضعف شما را نشان می‌دهد.

اگر شما این رویه را در پیش گرفته‌اید و باج دادن از کنترل‌تان خارج شده است، به فرزندتان یادآورشوید که دیگر به او باج نخواهید داد. در نظر داشته باشید که او شما را برای اطمینان از صحت آنچه گفته‌اید امتحان خواهد کرد و در این شرایط باید سر حرف خود بایستید.

هنگامی که فرزندتان کار اشتباهی انجام می‌دهد، به جای توجه بیش از اندازه سعی کنید عمل زشتش را نادیده بگیرید و تنها در صورتی که کار خطرناکی از او سر می‌زند، توجه کنید.

برای مثال، هنگامی که گریه می‌کند، برایش توضیح دهید که علاقه ای به گوش کردن به گریه‌های او نداشته و تنها در صورتی صحبت‌هایش را می‌شنوید که دست از گریه بردارد.

به این ترتیب شما به مرور زمان کنترل موقعیت را بدست خواهید آورد.

به همان اندازه که بی‌توجهی هنگام بدرفتاری فرزندتان اهمیت دارد، هنگامی که فرزندتان کار درستی انجام می‌دهد، او را در آغوش گرفته و برایش توضیح دهید از کاری که انجام داده است خوشحال شده اید.

انتقاد کردن

انتقاد کردن از کودک به میزان مشخص و به همراه تمجید از او، به خصوص در مواقعی که کار درستی انجام می‌دهد، کمک خواهد کرد. اما متاسفانه بعضی از والدین به اندازه‌ای انتقاد کردن می‌پردازند که این امر دیگر مفید واقع نمی‌شود.

با وجود اینکه قصد والدین از انجام این کار خوب است اما نتیجه ای معکوس خواهد داشت.

به واسطه انتقاد بیش از اندازه، فرزندانمان به جای یادگرفتن از ما، پس از مدتی دست از توجه و یا گوش دادن به حرف‌های کشیده و در مواردی شاید حتی مخالف آنچه را از او خواسته‌ایم انجام دهد.

به میزان نظرات مثبت و منفی خود در روز دقت کنید. به صورت ایده‌آل شما باید بیشتر به صحبت‌ها و نظرات مثبت را با فرزندانتان به اشتراک بگذارید.

در صورتی که بیشتر نظرات شما منفی باشد و یا شما مدام در حال نقد کردن فرزند خود باشید، مشکلی وجود دارد.

یکی از علت‌هایی که والدین به ظاهر، رفتار و عملکرد خود توجه بیش از اندازه می‌کنند این است که فرزندان‌شان را انعکاسی از خود می‌دانند.

به همان اندازه که هنگام صورت گرفتن عملی درست از جانب فرزندمان بیش از اندازه خوشحال می‌شویم، در صورت رخ دادن عمل اشتباهی از جانب او نیز بیش از اندازه خجالت‌زده شده و واکنش غیر منطقی‌ای را مرتکب می‌شویم.

یکی از راه حل‌های موجود، توجه به رفتار  فرزندان دوستان‌مان و به یادآوردن این موضوع است که شما بیشتر رفتارهای اشتباه فرزندان آنان را فراموش کرده و دوستان‌تان را را براساس رفتار‌های غلط فرزندان‌شان قضاوت نمی‌کنید.

همچنین از خود سوال کنید، در صورتی که رفتاری فردی با خود شما چنین رفتار انتقادآمیزی را داشته باشد، چه واکنشی نشان می‌دهید؟

پس سعی کنید تعداد جملات مثبتی را که در روز به فرزندتان می‌گویید افزایش دهید، این کار خود به تنهایی رابطه شما با فرزندتان را تغییر خواهد داد، و او راحت‌تر آنچه را می‌خواهید انجام خواهد داد.

داد کشیدن

در مواردی فریاد زدن می‌تواند مثبت باشد، برای مثال هنگامی که او در خطر است، نظراو را به شما جلب خواهد کرد. اما در بیشتر موارد نتیجه معکوس خواهد داشت.

هنگامی که صدای شما بلند می‌شود، کودک وحشت کرده و نمی‌توانند کلمات شما را با صدای بلند تشخیص دهد. شما نیز در بیشتر مواقع بعد از فریاد زدن دچار احساس عذاب وجدان می‌شوید.

هنگامی که فریاد زدن از کنترل خارج می‌شود به جای توجه و تمرکز کردن برروی مشکلات، تمرکز بر روی کودک می‌باشد.

این کار فقط وضعیت را بدتر خواهد کرد، مخصوصا که فرزندتان در جواب فریاد شما، برای دفاع از خود ممکن است همین کار را انجام دهد.

سعی کنید احساساتی که عوامل فریاد زدن شما هستند را کاهش دهید و بیاموزید چگونه قبل از رخ دادن این عمل از آن جلوگیری کنید.

مسلما شما در شرایط خاص، از جمله زمانی که خط قرمز‌های‌تان توسط کودک زیرپا گذاشته می‌شوند و یا هنگام بی‌توجهی کودک فریاد می‌کشید.

در این صورت نقاط ضعف و خط‌های قرمز خود را پیدا کرده و هنگام بی‌توجهی کودک به آنها خود را کنترل کنید. از طرفی دیگر در بسیاری از موارد شاید فریادی که شما بر سر کودک می‌کشید حاصل اشتباه بزرگی از جانب او نباشد.

در خیلی از موارد والدین به علت خستگی مفرط بعد از کار‌، گرسنگی و یا مشکلات اقتصادی سر کودکان خود داد می‌کشند.

از طرفی قدم زدن به هنگام عصبانیت را مدنظر قراردهید. این کار شما را آرام کرده و احتمال فریاد زدن را کاهش می‌دهد.

این کار همانند این است به خود مدتی زمان داده اید تا انرژی کافی و روحیه خود را بازیابید و به عمل اشتباه فرزندان به گونه‌ای سازنده واکنش نشان دهید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان