عباس عبدی: تخم‌مرغ زندگی در سبد ورزش؟

هر نتیجه‌ای که از این بازی به دست آید تأثیری بر سرنوشت جامعه ایران یا روابط بین‌الملل آن ندارد. نه در سویه مثبت و نه منفی. پس از این مسابقات این ما هستیم و ادامه زندگی و کوشش برای ساختن این زندگی.

عباس عبدی در رورنامه اعتماد نوشت: به ظاهر تردیدی در این نیست که فوتبال در برزیل بیش از هر کشور دیگری با زندگی مردم عجین شده و حتی به نوعی تبدیل به یک مناسک مذهبی شده است. مناسکی که منبع درآمد و قدرت آنان هم شده است. کشوری که موفق‌ترین تیم‌ها را در جام جهانی داشته است و انتظار داشتند که جام جهانی 2014 را در کشور خود نیز به دست آورند، و در حقیقت شانس اول مسابقات هم بودند. آنان تا نیمه نهایی با موفقیت پیش رفتند و در این مرحله باید از سد آلمان می‌گذشتند تا به فینال برسند. نتیجه غیر قابل تصور بود، 7 بر 1 شکست خوردند، بدترین شکست برزیل در دوران جدید فوتبال، آن هم جلوی چشم ده‌ها هزار تماشاگر خود در استادیوم بزرگ و شاید چند صد میلیون نفر در جهان. 
 
آنان که آن بازی را دیدند وضعیت روحی این تیم را به یاد دارند. حتی در دل خود می‌گفتند که آلمانی‌ها، قدری رعایت کنند و این نتیجه را تحقیرآمیزتر نکنند، بد نیست که حرمت صاحبخانه را نگه دارند و کمتر گل بزنند. به نظر می‌رسید که آلمانی‌ها نیز همین گونه رفتار می‌کردند، شاید می‌توانست نتیجه بدتر از این باشد که شد.
 
آن رویداد چه عوارضی داشت؟ قطعاً مردم برزیل مدتی ناراحت شدند، دقیقاً مثل روزهایی که پیروزی‌های چشمگیری داشتند و مدتی را خوشحال بودند و پایکوبی می‌کردند و می‌رقصیدند. روشن است که پیروزی بر شکست و خوشحالی بر ناراحتی ترجیح دارد ولی این طبیعت زندگی است، گاهی این و گاهی آن را نصیب ما می‌کند. مهم این است که این پیروزی‌ها و شکست‌ها را حیثیتی نکنیم، و مفهومی اضافه بر مفهوم مرسوم بر آنها بار نکنیم. اینها پیروزی‌های عادی و شکست‌های عادی است. شادی آنها مثل ناراحتی آنها کم‌عمق است. و مهم‌تر اینکه آن را نباید به سایر حوزه‌ها تسری داد.
 
اواخر دیشب بازی مهم ایران و آمریکا نیز انجام شد، طبیعی است که این متن پیش از بازی نوشته شده است و تمامی آنچه که گفته شد، باید در شرایط پیش از مسابقه مورد قبول باشد. اگر بازی آلمان و برزیل 7 بر 1 به سود برزیل هم تمام می‌شد، تأثیری بر سرنوشت امروز مردم دو کشور نداشت. فقط حسی را در تیم شکست خورده برای کسب انتقام فراهم می‌کرد. 
 
مردم از پیروزی تیم خود خوشحال می‌شوند و این ویژگی دنیای امروز و ورزش قهرمانی است، ولی تمامی تخم‌مرغ‌های زندگی خود را در سبد ورزش قهرمانی نمی‌گذارند، حتی اگر این سبد فوتبال و جام جهانی باشد. 
 
البته باید پذیرفت که گریزی از توجه به شرایط سیاسی پیرامون مسابقه دیشب نیست. تقابل دو تیم ایران و آمریکا و در مرحله آخر مقدماتی که نتیجه بازی در تعیین تیم صعودکننده تأثیر دارد و هم‌زمان مواجهه سیاسی داخلی و بین‌المللی پیرامون عملکرد تیم، موجب شده که این مسابقه بسیار حساس شود. با این حال معتقدم که چند نکته را می‌توانیم رعایت کنیم.
 
ابتدا سعی شود بازیکنان تیم و کادر مربیگری فارغ از هر نتیجه‌ای که گرفتند، از میدان سیاست و نتایج آن خارج شوند. بازیکنان به صفت فردی می‌توانند تعلقات و سوگیری سیاسی داشته باشند، ولی در تیم ملی باید به عنوان یک عضو حاضر باشند. مگر اینکه از ابتدا این را نپذیرند و نیایند که این نیز حق آنان است.
 
دوم اینکه هر نتیجه‌ای که از این بازی به دست آید تأثیری بر سرنوشت جامعه ایران یا روابط بین‌الملل آن ندارد. نه در سویه مثبت و نه منفی. پس از این مسابقات این ما هستیم و ادامه زندگی و کوشش برای ساختن این زندگی.
 
و نکته سوم اینکه هر اقدامی از هر سو که معطوف به دو قطبی‌سازی جامعه و مردم باشد و بخواهند از نتیجه این بازی برای چنین هدفی بهره‌برداری کند، پیشاپیش محکوم است. جامعه توسعه‌یافته جامعه‌ای است که نباید یا نمی‌تواند مسایل و کارکرد نهادهای گوناگون را جانشین یکدیگر کند.
 
به نظرم نتایج نظرسنجی ایسپا نشان‌دهنده نکات مهمی است. هم برای مخالفان و هم برای موافقان. فرصتی بود تحلیل آن را می‌نویسم.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان