بالکانیزاسیون یعنی چه؟

هدف از بالکانی کردن، جلوگیری از ایجاد یک کشور باثبات و یا از بین بردن چنین کشوری است تا خطر تهدید آن علیه کشور یا کشورهایی که این سیاست را اعمال می‌کنند، از بین برود.

   عصر ایران - اصطلاح «بالکانی کردن» یا «بالکانی شدن» (Balkanization) پس از تجزیه و اضمحلال امپراتوری اتریش-مجارستان در سال 1918 وارد ادبیات سیاسی جهان شد.

   در پایان جنگ جهانی اول، امپراتوری اتریش-مجارستان به کشورهای کوچک و فاقد ثبات سیاسی تقسیم شد. این کشورها عمدتا در منطقۀ بالکان قرار داشتند که شبه جزیره‌ای است در جنوب شرقی اروپا که از شرق به دریای سیاه، از غرب به دریای یونان، از جنوب به دریای مدیترانه و از شمال به کوه‌های آلپ محدود می‌شود.

   امپراتوری اتریش-مجارستان در واقع یک "پادشاهی دوگانه" بود و از سال 1867 تا پایان جنگ جهانی اول بر اروپای مرکزی سیطره داشت.

   سلطۀ امپراتوری اتریش-مجارستان بر اروپای مرکزی، طبیعتا مطلوب بریتانیا و فرانسه و روسیه نبود؛ سه کشور قدرتمندی که در غرب و شرق این امپراتوری قرار داشتند و در جنگ جهانی اول در قالب "متفقین" با بخش قابل توجهی از این امپراتوری درگیر جنگ بودند.

   با پیروزی متفقین در جنگ جهانی اول، سیاست تجزیه و نابودی امپراتوری اتریش-مجارستان در دستور کار دولت‌های فاتح جنگ قرار گرفت و از آن پس منطقۀ بالکان واجد کشورهای بی‌ثبات متعددی شد که هیچ کدام به تنهایی خطری برای بریتانیا و فرانسه و روسیه نبودند.

 

«بالکانیزاسیون» یعنی چه؟

   در واقع هدف از بالکانی کردن، جلوگیری از ایجاد یک کشور باثبات و یا از بین بردن چنین کشوری است تا خطر تهدید آن علیه کشور یا کشورهایی که این سیاست را اعمال می‌کنند، از بین برود.

   اما پس از فروپاشی یوگسلاوی در فاصلۀ سال‌های 1992 تا 1996، عبارت «بالکانی کردن» با نسل‌کشی و پالایش قومی هم آمیخته شده است.

بالکانی شدن به هر دو معنا، متضمن وقوع جنگ داخلی در محدودۀ یک دولت چندقومیتی است؛ جنگی که آن دولت را تجزیه و تکه‌تکه می‌کند. چه در مورد یوگسلاوی، چه در مورد امپراتوری اتریش-مجارستان چنین وضعیتی حادث شد.

   یوگسلاوی که خود محصول بالکانی شدن امپراتوری اتریش-مجارستان بود، به تدریج در بین کشورهای سر بر آورده در منطقۀ بالکان به قدرت و نفوذ قابل توجهی رسید ولی نهایتا خودش نیز در دهۀ 1990 مشمول وضعیتی شد که مصداق بالکانی شدن بود.

   در دولت‌های چندقومیتیِ غیردموکراتیک، تلاش اقوام برای تحقق فدرالیسم پیش از تحقق دموکراسی، معمولا زمینه‌ساز بالکانی شدن آن دولت می‌شود.

   امروزه واژۀ یوگسلاویزاسیون مترادف بالکانیزاسیون است.

   بالکانی شدن در واقع محصول ناتوانی مردمان یک سرزمین در حل‌وفصل مسالمت‌آمیز مشکلات سیاسی و تاریخی‌شان است. این ناتوانی گاه در اثر نقش‌آفرینی نیروهای خارجی تشدید می‌شود.

    شش سال پس از اتمام جنگ جهانی اول (1924)، امپراتوری عثمانی نیز مثل اتریش-مجارستان بالکانیزه شد و آخرین مظهر مهم نظریۀ "خلافت اسلامی" نیز از بین رفت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان