سقوط ۵ هزار دلاری درآمد ایرانی‌ها

۶ سال قبل، درآمد سرانه دلاری خانوار ایرانی ۹ هزار و ۳۲۱ دلار بود، اما در سال ۱۴۰۰ این مقدار به چهار هزار و ۴۹۶ دلار کاهش یافت

به گزارش تابناک، هم‌میهن نوشت: این روزها شهروندان ایرانی به سختی امرار معاش می‌کنند. تلاش برای حفظ وضع موجود به اولویت خانوار ایرانی تبدیل شده، اما آمارها نشان می‌دهد که این تلاش چندان موفق نبوده و حالا بحران سبد غذایی مردم را نشانه رفته است. تورم سبک زندگی مردم را تغییر داده است. کاهش هزینه‌های زندگی ابتدا از تفریح و آموزش شروع شد، اما درآمد همچنان کافی نبود و مردم به اجبار کمیت و کیفیت سبد غذایی خود را هر روز بیش از دیروز کم کردند. این روزها قشر وسیعی از جامعه به سختی می‌توانند نیازهای اولیه زندگی را حتی با کیفیت پایین تامین کنند. افرادی که برنج ایرانی می‌خرند کم شده‌اند و قشر وسیعی از جامعه به برنج پاکستانی و حتی هندی اکتفا می‌کنند. سرانه مصرف گوشت برای هر فرد به چهار کیلوگرم در سال رسیده و این درحالی‌ست که این سرانه در کویت به ازای هر فرد 67 کیلوگرم در سال است. حتی سرانه سالانه مصرف گوشت در جیبوتی 15 کیلوگرم به ازای هر فرد است. این یعنی هر شهروند کویت، سالانه بیش از 16 برابر و هر شهروند جیبوتی بیش از 3.5 برابر هر ایرانی، گوشت مصرف می‌کند.

روزگاری که خیلی دور نیست، همین 6 سال قبل، درآمد سرانه دلاری خانوار ایرانی 9 هزار و 321 دلار بود، اما در سال 1400 این مقدار به چهار هزار و 496 دلار کاهش یافت. یعنی در این سال‌ها درآمد سرانه ایرانیان نزدیک به 5 هزار دلار سقوط کرد. وقتی درآمدها را به ریال محاسبه کنیم، در این سال‌ها رشد اتفاق افتاده، اما وقتی به دلار محاسبه کنیم متوجه آب رفتن شدید درآمدها می‌شویم. در سال 95 میانگین قیمت دلار سه هزار و 400 تومان بود، اما این مبلغ در سال 1400 به 25 هزار تومان رسید. جالب اینجاست که درآمد سالانه هر خانوار در سال 1400 بیش از 80 میلیون تومان نسبت به سال 95 رشد کرده است، اما این رشد باز هم جوابگوی رشد دلار نبود و درآمد سالانه خانوار ایرانی در طول این پنج سال، تقریبا نصف شد. درآمد سرانه چهار هزار و 496 دلاری خانوار ایرانی در سال 1400 درحالی‌ست که حقوق ماهانه یک کارگر آمریکایی در ماه آوریل سال 2022 حدود چهار هزار و 400 دلار بود. این یعنی یک کارگر آمریکایی سالانه 11.5 برابر یک خانواده ایرانی درآمد دارد.

صفحه اجتماعی روزنامه هم‌میهن در شماره 163 خود گزارشی در رابطه با تاثیر چشمگیر تورم و افزایش معنادار سوءتغذیه در خانوار ایرانی نوشت. در تکمیل این گزارش، این بار بررسی هزینه درآمد خانوارها انجام شد که روند 10 ساله آن نشان از سقوط درآمد سرانه ایرانیان دارد.

از سال 90 تا 93

براساس گزارش‌های مرکز آمار ایران، هزینه سالانه خانوار شهری کشور در سال 90 حدود 13 میلیون و 271 هزار تومان، اما درآمد خانوار در همین سال 13 میلیون و 30 هزار تومان بود. این یعنی هزینه خانوار ایرانی در این سال حدود 240 هزار تومان از درآمدهایش بیشتر بود. میانگین قیمت دلار در این سال 1600 تومان بود و درآمد سرانه دلاری هر ایرانی با احتساب دلار 1600 تومانی بیش از 8 هزار و 100 دلار در سال بود. سال 91 درآمد خانوار از هزینه‌ها بیشتر شد، اما اختلاف درآمد و هزینه بسیار اندک بود. درآمد خانوار در این سال به 16 میلیون و 724 هزار تومان و هزینه‌ها به 16 میلیون و 428 هزار تومان رسید.

میانگین قیمت دلار در سال 91 حدود دو هزار و 600 تومان بود و این یعنی در این سال اگرچه درآمد خانوار نسبت به سال قبل افزایش پیدا کرده است، اما درآمد دلاری هر خانوار به دلیل رشد قیمت دلار، به 6 هزار و 423 دلار کاهش یافت. سال 92 درآمد دوباره کمتر از هزینه‌ها شد. درآمد سالانه خانوار در این سال به 20 میلیون و 454 هزار تومان، اما هزینه‌ها به 20 میلیون و 598 هزار تومان رسید.

میانگین قیمت دلار در این سال سه هزار و 450 تومان افزایش یافت و درآمد سالانه خانوار برحسب دلار، به پنج هزار و 928 دلار کاهش پیدا کرد. در سال 93 قیمت دلار تغییری نکرد و میانگین قیمت همان سه هزار و 400 تومان بود، اما درآمد سالانه خانوار ایرانی به 24 میلیون و 131 هزار تومان رسید. ثابت ماندن قیمت دلار باعث شد تا درآمد سالانه ایرانی‌ها براساس قیمت دلار، به شش هزار و 994 دلار افزایش پیدا کند.

از سال 94 تا 97

میانگین قیمت دلار در سال‌های 94 و 95 تغییر چندانی نکرد، اما درآمد سرانه خانوار ایرانی افزایش یافت و همین موضوع منجر به افزایش درآمد دلاری خانوار ایرانی در سال شد. سال 94 درآمد سالانه خانوار به 27 میلیون و 887 هزار تومان و هزینه‌ها به 26 میلیون و 239 هزار تومان رسید. افزایش درآمد و هزینه‌ها در سال 95 ادامه داشت. در این سال درآمد به 31 میلیون و 721 هزار تومان و هزینه‌ها به 28 میلیون و 482 هزار تومان رسید. با توجه به میانگین قیمت 3400 تومانی دلار در این سال‌ها، سرانه دلاری خانوار ایرانی در سال 94 به هشت هزار و 202 دلار و در سال 95 به 9 هزار و 321 دلار رسید.

از سال 96 روند نزولی درآمد سرانه دلاری خانوار ایرانی شروع شد. اگرچه درآمد سرانه خانوار ایرانی در این سال به 36 میلیون و 684 هزار تومان افزایش پیدا کرد، اما رشد قمیت دلار باعث کاهش سرانه دلاری خانوار شد. میانگین قیمت دلار در این سال 600 تومان نسبت به سال قبل افزایش پیدا کرد و به چهار هزار تومان رسید. درآمد سرانه دلاری خانوار ایرانی در این سال 150 دلار نسبت به سال قبل کاهش پیدا کرد و به 9 هزار و 171 دلار رسید.

درآمد سالانه خانوار ایرانی در سال 97 بیش از 18 درصد نسبت به سال قبل رشد کرد و به 43 میلیون و 490 هزار تومان رسید، اما رشد دلار هم در این سال شدت گرفت. میانگین قیمت دلار در این سال 9 هزار و 900 تومان بود. رشد بیش از دوبرابری میانگین قیمت دلار در سال 97 درآمد سرانه دلاری خانوار ایرانی را نصف کرد. درآمد سرانه دلاری خانوار در این سال به چهار هزار و 392 دلار سقوط کرد.

از سال 98 تا 1400

درآمد سالانه خانوار ایرانی در سال 98 به 54 میلیون و 100 هزار تومان رسید. روند صعودی میانگین قیمت دلار هم که از سال 96 شروع شده بود، در سال‌های بعد شدت گرفت و در سال 98 به 13 هزار تومان رسید. رشد سه هزار و 100 تومانی میانگین قیمت دلار در سال 98 نسبت به سال قبل باعث شد تا درآمد سرانه دلاری خانوار ایرانی به چهار هزار و 161 دلار نزول کند.

سال 99 میانگین قیمت دلار نسبت به سال 98 حدود 10 هزار تومان افزایش پیدا کرد و به 23 هزار تومان رسید. درآمد سالانه خانوار ایرانی در این سال به 74 میلیون و 676 هزار تومان رسید، اما رشد افسارگسیخته دلار باعث آب رفتن درآمد سرانه دلاری خانوار ایرانی شد. درآمد سرانه دلاری خانوار در سال 99 به سه هزار و 246 دلار سقوط کرد. روند صعودی دلار در سال 1400 ادامه داشت و میانگین قیمت این ارز به 25 هزار تومان رسید، اما درآمد سرانه خانوار ایرانی در این سال بیش از 37 میلیون تومان نسبت به سال گذشته رشد کرد و به 112 میلیون و 400 هزار تومان رسید. درآمد سرانه دلاری خانوار در این سال هزار و 247 دلار نسبت به سال گذشته رشد کرد و به چهارهزار و 496 دلار رسید.

هزینه‌های قطعی و درآمدهای احتمالی

جالب اینجاست که براساس گزارش‌های مرکز آمار ایران، فقط در سال‌های 90 و 92 هزینه سالانه خانوار ایرانی بیشتر از درآمد آن‌ها بود و در بقیه سال‌ها درآمد بیش از هزینه‌ها برآورده شده است. این درحالی‌ست که اقتصاد کشور در سال‌های اخیر آب رفته و آمارها حکایت از کاهش سرانه مصرف مواد غذایی از جمله گوشت در کشور دارند. اعداد و ارقام مرکز آمار نشان می‌دهد که مردم در سال 95 حدود 10 درصد از هزینه‌های غیرخوراکی خود را صرف تفریح و پوشاک کردند، اما این میزان در سال 99 نصف شده و به 5 درصد کاهش یافته است. همچنین خرج مسکن برای خانوار ایرانی در سال 95 حدود 44 درصد از هزینه غیرخوراکی بود، اما در سال 99 این میزان به 48 درصد افزایش پیدا کرده است.

با وجود آنکه درآمدها و هزینه‌ها در گزارش‌های مرکز آمار نزدیک به هم گزارش می‌شود، اما یک نکته مهم را در این آمار نباید از نظر دور داشت. تحلیلگران می‌گویند در بررسی هزینه و درآمد خانوار باید جنس آمارها را در نظر گرفت. جنس آمارها در بخش درآمدها با جنس آمار در بخش هزینه‌ها متفاوت است. درآمدها سه ویژگی بارز دارند، نسیه هستند، احتمالی بوده و دارای بیش‌برآوردند. یعنی درآمدهایی که برای خانوارها در نظر می‌گیریم بخشی از آن نسیه است و اغلب کاسب‌ها درآمدهایی که روی کاغذ نوشته‌اند در آینده دریافت می‌کنند. بخشی از درآمد آن‌ها هم احتمالی است و قطعیتی در کسب آن وجود ندارد، ضمن آنکه زمان محاسبه درآمد خانوارها بیش‌برآورد می‌شود و دست محاسبه‌گر به سمت بالا درآمدها را گرد می‌کند.

اما ویژگی‌های بارز هزینه‌ها نقد بودن، قطعی بودن و کم‌برآورد شدن آن است. اغلب هزینه‌های خانوارها به‌صورت نقد باید پرداخت شود. هزینه‌ها همچنین قطعی است و اغلب در محاسبه آن کم‌برآوردی صورت می‌گیرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان