منابع مقالہ : کتاب عرفان اسلامى ج 5 نوشتہ : حضرت آیت اللہ حسین انصاریان
قرآن مجید بار دیگر براى کمک گیرى از استقامت و نماز براى حل مشکلات مى فرماید:
[یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ] «1».
اى اهل ایمان از صبر و نماز [براى حل مشکلات خود و پاک ماندن از آلودگى ها و رسیدن به رحمت حق ] کمک بخواهید؛ زیرا خدا با صابران است.
و در جاى دیگر در عظمت سود نماز مى فرماید:
[اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ] «2».
آنچه را از این کتاب به تو وحى شده است، بخوان و نماز را برپا دار، یقیناً نماز از کارهاى زشت، و کارهاى ناپسند باز مى دارد.
بدون شک بین نمازگزاران واقعى و حتى آنان که با نماز برخوردى عادى دارند، ولى تا اندازه اى شرایط ظاهرى آن را رعایت مى کنند و بین بى نمازان و سبک انگاران نماز، در تمام برنامه هاى ظاهرى و باطنى فرق است.
نمازگزار به خاطر وجوب نمازهاى یومیه ناچار است از تمام آلودگى هاى ظاهر و در حدى از آلودگى هاى باطن خود را حفظ کند، ولى بى نماز خود را ملزم به رعایت بهداشت و ترک بسیارى از گناهان نمى داند.
نمازگزار به خاطر آب وضو یا غسل یا خاک تیمم و به خاطر لباس و مکان، ناچار است از محرمات و لگدکوب کردن حق مردم چشم بپوشد و در حقیقت خود را از فحشا و منکرات ظاهرى و باطنى حفظ کند، اما بى نماز خود را ملزم به این امور نمى داند.
نمازگزار علم دارد که خداوند مهربان نماز احدى را با آب حرام، لباس حرام، مکان حرام، روح بى تقوا قبول نمى کند، از این جهت بر خود لازم مى بیند که پاکى ظاهر و باطن را حفظ کرده و در صراط مستقیم الهى ثابت و پایدار بماند.
البته، این نکته در تمام عبادات و واقعیت هاى اسلامى ملاحظه شده، به این معنى که اسلام، قسمت مهمى از عبادات را جهت حفظ حقوق مردم و رام شدن نفس سرکش و طبیعى ماندن امیال و غرائز و حالات و شهوات قرار داده است.
البته یک دین جامع و کامل باید چنین باشد، خودخواهى منشأ تمام مفاسد است، باید در مرحله اول ریشه عموم بیمارى هاى روحى را چاره کرد، هم چنان که اساس همه ترقیات معنوى و روحى و اصلاحات فردى و اجتماعى، خداشناسى و خداپرستى است و خودخواه و خودپرست، نمى تواند خداجوى و خداپرست باشد؛ پس امید صلاح و اصلاح تا زمانى که در چاه خودپرستى است نباید از او داشت!
نماز، علاج خودپرستى
نماز- که جامع بسیارى از عبادات است- از جمله علل علاج خودپرستى و هواپرستى است. نمازگزار واقعى خدا را دوست دارد و خدا هم او را دوست دارد؛ آیا دوستى خدا با خودخواهى و افراط در حب مال و جاه که اصل هر گناه و خطایى است قابل جمع است؟
نمازگزار در نمازش خدا را به دو صفت رحمان و رحیم مى ستاید، اگر از نمازش غافل نباشد قهراً در مقام کسب این صفت الهى و تخلق به اخلاق خدایى خواهد کوشید و مهربان ترین مردم خواهد شد و از سنگ دلى و بى رحمى و بى مهرى پاک خواهد ماند.
نمازگزار واقعى مى داند که خداوند در سوره مؤمنون خطاب به پیامبران فرموده که:
اول از مال حلال و پاک بخورید، سپس به عبادت قیام کنید «3».
نمازگزار مى داند که پیامبر عزیز اسلام صلى الله علیه و آله فرموده:
خداوند را بر فضاى بیت المقدس فرشته اى است که هر شب ندا مى کند: هر کس از مال حرام بخورد، واجب و مستحبى از او قبول نمى شود «4».
و مى داند که پیامبر صلى الله علیه و آله فرموده:
کسى که لباسى را به ده درهم خریده و در پول آن لباس درهمى از حرام باشد، خداوند در آن لباس نماز را نخواهد پذیرفت «5».
نمازگزار مى داند که امام صادق علیه السلام فرمود:
کسى که دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه؟ ببیند آیا نمازش او را از فحشا و منکرات باز مى دارد یانه، به اندازه اى که نمازش توان نگهدارى نمازگزار را از آلودگى ها داشته باشد، مورد قبول است «6».
ملت نمازگزار، ملتى پاک و کشور با نماز، کشورى است نمونه، در آن مملکتى که همه اهل نمازند از دزدى و غارت و چپاول خبرى نیست، در آن مرز و بوم که مردمش در رابطه با نمازند از دادگسترى هاى عریض و طویل و عرض حال هاى بى محتوا و پرونده هاى جنایى و جزایى اثرى نیست، در آن آب و خاک که نماز سایه افکن است، از نزاع و جنگ و جدل و طلاق هاى فراوان و شکایات مردم و فحشا و منکرات سراغى نگیرید.
کشور با نماز چرا براى حفظ مال و ناموس مردم احتیاج به ادارات و مأموران با آن همه خرج گزاف داشته باشد؟ اگر همه ملت به حقیقت اهل نماز باشند زندان و زندانى براى چه؟ در میان ملت با نماز، کسى از کسى آزار نمى بیند، بدهکار مال مردم را مى دهد و طلبکار از دست بدهکار آسایش و امنیت دارد.
عاشق نماز در حقیقت عاشق خداست و عاشق خدا، امر مولا را به کیفیتى که مولا از او خواسته اجرا مى کند.
راستى نماز، عالى ترین محرک انسان به سوى حقایق و واقعیت ها است و سودى که در دنیا و آخرت از نماز به آدمى مى رسد از برنامه دیگر متوجه انسان نیست.
تاریخ حیات نمازگزاران، تاریخ پر نور، پر حقیقت، پر منفعت و پر سودى است و آنان که حقیقت توحید را یافته بودند و حفظ آن را در گرو عمل صالح مى دانستند، عاشقانه با نماز برخورد داشتند و در احوالات آن بزرگواران آمده که اى کاش همه عالم یک شب بود و آن شب را به نماز سپرى مى کردند!!
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- سوره بقره (2): 153.
(2)- عنکبوت (29): 45.
(3)- مؤمنون (23): 51.
(4)- محجة البیضاء: 3/ 204، کتاب الحلال والحرام.
(5)- محجة البیضاء: 3/ 204، کتال الحلال والحرام.
(6)- بحار الأنوار: 16/ 204، باب 9.