ماهان شبکه ایرانیان

سلام بر اهل بیت (ع)

شرح و تفسیر زیارت بلند جامعه که یک دوره کامل امام شناسی است محور بحث ما بود.

شرح و تفسیر زیارت بلند جامعه که یک دوره کامل امام شناسی است محور بحث ما بود.

در دو مقاله گذشته به شرح مقدمه این زیارت پرداختیم و در این مقاله به شرح اولین فراز زیارت جامعه می پردازیم.

«السلام علیکم یا اهل بیت النبوة »

جمله فوق اولین فراز زیارت جامعه و برخی زیارت های دیگر است، یعنی سلام بر شما ای خاندان نبوت.

سخن پیرامون این فراز در دو بخش مطرح می شود:

1- سلام چیست؟

2- اهل بیت نبوت کیانند؟

تفسیر سلام

واژه سلام مصدر باب تفعیل است مانند کلام در اصل به معنای صحت و عافیت و دوری از آفت و اذیت است. براین اساس است که سلام یکی از نام های ذات مقدس ربوبی است «هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام...» (1) و خدایی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست. از هر عیب و نقص پاک و مبراست. سلام است همه از ناحیه او در سلامتند.

اصولا دعوت او به سوی سلامت است «والله یدعوا الی دار السلام » (2) هدایت او نیز متوجه به سلامت می باشد «یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام » (3)

و قرارگاهی که برای مؤمنان فراهم ساخته نیز خانه سلامت است «لهم دار السلام عند ربهم » (4)

هر ملت و آئینی آدابی مخصوص به هنگام دیدار یکدیگر دارند، این آداب گاه به صورت الفاظ و عبارات صورت می پذیرد، گاه به صورت عملی نقل شده است، تحیت نصاری هنگام ملاقات یکدیگر کلاه از سر برداشتن، تحیت یهود با انگشت اشاره کردن و تحیت ایران قبل از اسلام خم شدن و تعظیم کردن بوده است و تحیت عرب جاهلی «انعم صباحا و انعم مساءا» (صبحت توام با راحتی باد، یا عصرت توام با راحتی باد)

اسلام ادبی را که در این رابطه مطرح می کند، آن است که دیدار با یکدیگر را با «سلام علیکم » آغاز کنید.

در این ادب هم ذکر خداوند هست چون معنای سلام این است که «سلام الله علیکم » یعنی درود خداوند بر تو باد و هم در آن اعلام دوستی و صلح و صفا و صمیمیت است.

سفارش اکید اسلام به رعایت این ادب است. تا آن جا که قرآن کریم بعد از آمدن این ادب، به کار بردن تحیت های جاهلیت را نشانه نفاق می داند «... و اذا جاؤک حیوک بما لم یحیک به الله » (5) و هنگامی که نزد تو می آیند تو را تحیتی می گویند که خدا نگفته است. این آیه شریفه به کار بردن تحیت جاهلی را از نشانه های نفاق می داند.

در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «من بدء بالکلام قبل السلام فلاتجیبوه » کسی که پیش از سلام آغاز به سخن کند پاسخ او را نگوئید. (6)

در روایتی آمده است شخصی به دیدار سیدالشهداء امام حسین (ع) آمد و بدون آن که سلام کند گفت: «کیف انت عافاک الله » حال شما چطور است؟ خداوند سلامتتان بدارد. امام حسین (ع) به او فرمود: «السلام قبل الکلام عافاک الله » سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است خدا سلامتت بدارد! سپس فرمود: «لاتاذنوا لاحد حتی یسلم » به کسی اجازه سخن ندهید مگر آن که ابتدا سلام کند. (7)

در این زمینه سخن فراوان است خوشبختانه کتابی مستقل به زبان عربی در این زمینه نوشته شده، تحت عنوان «السلام فی القرآن والحدیث » کتاب مفیدی است، مناسب است به فارسی ترجمه شود.

با توجه به معنای سلام اینک باید دید که معنای جمله «السلام علیکم یا اهل بیت النبوة » چیست؟

یعنی سلام و درود خداوند بر شما خاندان نبوت.

این جمله می تواند معنای دیگری هم داشته باشد و آن این که سلام کننده می گوید هان ای خاندان نبوت از ناحیه من آسیبی به شما نمی رسد! آیا بعد از شهادت امامان (ع) هم می توان آسیبی به آنان رساند؟ آری از آن جا که امامان (ع) شاهد و ناظر بر رفتار شیعیان هستند رفتار نادرست، آنان را آزرده می کند و زائر اهل بیت می گوید که از ناحیه من رفتار نادرستی که اسباب اذیت خاطر شما را فراهم سازد صادر نمی شود.

اهل بیت کیانند؟

واژه اهل در اصل به معنای خانواده و خاندان است و در اصل به معنای کسانی است که با او در یک خانه زندگی می کنند. فیومی گوید: «والاصل فیه القرابة و قد اطلق علی الاتباع » (8) اصل معنای اهل به معنای خانواده است و گاه بر پیروان هم گفته می شود. در قرآن مجید این واژه در موارد متعددی به کار رفته است:

اهل الکتاب، (9) اهل الانجیل (10) ، اهل القری (11) ، اهل المدینة (12) ، اهل البیت (13) ، اهل الذکر (14) ، اهل هذه القریة (15) ، اهل النار (16) ، اهل التقوی (17) و اهل المغفرة (18) .

اما مراد از «اهل بیت » که در آیه تطهیر (19) آمده است فقط «خمسه طیبه » یعنی پیامبر (ص) امام امیرالمؤمنین (ع)، حضرت فاطمه (س) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است. دلیل آن روایات فراوانی است که در این زمینه رسیده است بخشی از این روایات از زبان همسران پیامبر (ص) است. آنها تصریح کردند که این آیه در خانه ام سلمه نازل شده و اختصاص به آن انوار تابناک دارد. شخصی می گوید از «عائشه » در مورد امام علی (ع) پرسیدم: او گفت تسئلنی عن احب الناس کان الی رسول الله (ص) و زوج احب الناس، کان الی رسول الله (ص) لقد رایت علیا و فاطمة و حسنا و حسینا علیهم السلام و جمع رسول الله (ص) بثوب علیهم ثم قال اللهم هؤلاء اهل بیتی و حامتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا قال فقلت یا رسول الله (ص) انا من اهلک قال تنحی فانک الی خیر.» (20)

از من در مورد کسی می پرسی که محبوب ترین مردم نزد پیامبر (ص) بود. از کسی می پرسی که همسر محبوب ترین مردم نزد رسول خدا بود. من با چشم خود علی (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) را دیدم که پیامبر آنها را در زیر لباس جمع کرده بود و فرمود خداوندا اینها خاندان منند و حامیان من، رجس را از آنها ببر و از آلودگی ها پاکشان فرما. من عرض کردم ای رسول خدا آیا من هم از آنها هستم فرمود: دور باش تو بر خیر و نیکی هستی (اما جزء این جمع نیستی)

این مضمون در سه روایت از عائشه نقل شده است. (21)

در پانزده روایت این مضمون از ام سلمة نقل شده او می گوید که آیه تطهیر در خانه من نازل شده و اختصاص به «خمسه طیبه » دارد. (22)

در سی و دو روایت اصحاب پیامبر (ص) از وجود نازنین پیامبر (ص) نقل کرده اند که مقصود از اهل بیت «خمسه طیبه اند» برخی از اینان عبارتند از: ابوسعید خدری، انس بن مالک، براء بن عازب، جابر بن عبدالله انصاری، زید بن ارقم، عبدالله بن عباس و... و... (23)

نویسنده کتاب «شواهد التنزیل » که سنی مذهب است در کتابش بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است.(24)

نویسنده و محققان کتاب «احقاق الحق » اختصاص داشتن اهل بیت به «خمسه طیبه » را از بیش از هفتاد منبع از منابع اهل سنت و بیش از هزار منبع از منابع شیعی آورده است. (25)

در بخشی از روایات آمده است که پیامبر اکرم (ص) بعد از نزول آیه فوق مدت شش ماه یا هشت ماه یا نه ماه برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه می گذشت و صدا می زد: الصلوة یا اهل البیت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. هنگام نماز است ای اهل بیت، خداوند می خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک سازد. (26)

این رفتار بدان جهت است که مطلب را کاملا مشخص کند تا در آینده تردیدی برای هیچ کس باقی نماند. (گرچه متاسفانه پرده تعصب های کور و لجاجت ها این تلاش پیامبر را ناکام گذاشت.)

خودی ها از دیدگاه پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)

آن چه تاکنون گفته شد معنای حقیقی اهل بیت بود. لکن نکته گفتنی در اینجا این است که کسانی را به طور کلی و برخی را با نام روایات به اهل بیت ملحق کرده اند که ما آن ها را «خودی » نامیدیم.

از دیدگاه پیامبر و اهل بیت (ع) همه آنان که برای خدا حریم نگه دارند و محب واقعی اهل بیت باشند خودی بوده و ملحق به اهل بیت می باشند در روایتی پیامبر (ص) فرمود: «آل محمد کل تقی » (27) هر انسان متقی آل پیامبر (ص) محسوب است.

در روایتی از امیرمؤمنان علی (ع) روایت شده است که:

«ان ولی محمد صلی الله علیه و آله من اطاع الله و ان بعدت لحمته و ان عدو محمد (ص) من عصی الله و ان قربت قرابته » (28) دوست محمد (ص) کسی است که خدا را اطاعت کند هر چند پیوند خویشاوندی او دور باشد و دشمن محمد کسی است که خدا را نافرمانی کند هرچند خویشاوند نزدیک او باشد.

در روایتی از امام باقر (ع) آمده است:

«من احبنا فهو منا اهل البیت قلت جعلت فداک منکم؟ قال (ع) منا والله اما سمعت قول ابراهیم فمن تبعنی فانه منی » (29)

آن کس که ما را دوست داشته باشد از ما اهل بیت محسوب می گردد راوی با تعجب پرسید قربانتان گردم از شما محسوب می گردد؟ ! امام (ع) فرمود به خدا قسم از ما محسوب می شود! آیا سخن حضرت ابراهیم را نشنیده ای که هر کس از من پیروی کند از من است.

در این دیدگاه همه آنان که روش و منش آنان، منش و رفتار اهل بیت (ع) باشد از آنان محسوب می شود. (30)

در روایات مشخصا کسانی از «اهل بیت » شمرده شده اند: به عنوان نمونه:

الف - سلمان این چهره مخلص همیشه وفادار به اسلام و اهل بیت (ع) .

پیامبر (ص) : در مورد او فرمود: سلمان از ما اهل بیت است «سلمان منا اهل البیت.» (31)

ب - ابی ذر این نماد صداقت و غیرت.

پیامبر (ص) در مورد او فرمود: «یا اباذر انک منا اهل البیت » (32) ای ابوذر به درستی تو از ما اهل بیتی.

ج - فضیل بن یسار، از چهره های مخلص یاران امام صادق (ع) حضرت در موردش فرمود: «رحم الله الفضیل بن یسار هو منا اهل البیت » (33)

خداوند فضیل بن یسار را رحمت کند او از ما اهل بیت محسوب می شود.

اینها برخی از چهره هایی هستند که ملحق به اهل بیت می باشند. برخی چهره های دیگر هم از اهل بیت محسوبند که ما جهت اختصار نقل نکردیم. (34)

غیر خودی ها از دیدگاه پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)

از سوی دیگر کسانی را اهل بیت (ع) از خود طرد کرده و غیر خودی دانسته اند. اهل بیت (ع) اینان را با ویژگی هایی معرفی کرده اند. برخی از این ویژگی ها عبارتند از:

1- آنها که ذلت پذیر بوده، مواضع ذلیلانه برمی گزینند، اینان غیر خودی اند.

پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود:

«من اقر بالذل طائعا لیس منا اهل البیت » (35) کسی که با رغبت و اختیار خویش زیر بار ذلت برود، از ما اهل بیت محسوب نیست.

2- آنان که حریم پیش گامان در دین را نگاه نداشته و به کوچکترها رحم نکنند.

امام صادق (ع) فرمود:

«لیس منا من لم یوقر کبیرنا و لم یرحم صغیرنا» (36)

از ما نیست آن کس که بزرگ ها را احترام نکرده و کوچک ها را مورد رحم قرار ندهد.

3- آنان که با همسایه بدرفتاری می کنند.

پیامبر اکرم (ص) فرمود:

«لیس منا من لم یامن جاره بوائقه » (37)

از ما نیست کسی که همسایه اش از شرش در امان نباشد.

4- آنان که اهل فریب اند .

امام صادق (ع) فرمود:

«لیس منا من غش مسلما» (38)

آن کس که مسلمانی را فریب دهد از ما نیست.

5- آنان که اهل خیانت در امانتند چه امانت های مالی و چه غیر آن همانند مسئولیت ها، مجالس خصوصی و... که در روایات امانت معرفی شده است.

امام صادق (ع) فرمود: «لیس منا من اخلف بالامانة » (39) از ما نیست آن کس که در امانت تخلف کند.

6- آنان که اهل حسابرسی از خود و رفتار خویش نبوده مراقب خود نباشند.

امام کاظم (ع) فرمود:

«لیس منا من لم یحاسب نفسه کل یوم فان عمل حسنا استزاد الله و ان عمل سیئا استغفر الله منه و تاب الیه »(40)

از ما نیست کسی که هر روز از خود حسابرسی نکند تا اگر کار خوبی کرده از خداوند زیادتی آن را بخواهد و اگر کار بدی کرده استغفار کرده و توبه نماید.

7- آنان که اعتدال بین دنیا و آخرت را رعایت نکرده، دنیا را فدای آخرت، یا آخرت رافدای دنیا نمایند.

امام صادق (ع) فرمود: «لیس منا من ترک دنیاه لآخرته و لا آخرته لدنیاه » (41) از ما نیست کسی که دنیایش را برای آخرت، یا آخرتش را برای دنیا ترک کند.

8- آنان که در عمل مطیع اهل بیت (ع) نبوده و آن گونه که آنها می خواهند نباشد.

امام صادق (ع) فرمود: «لیس من شیعتنا من وافقنا بلسانه و خالفنا فی اعمالنا و آثارنا» (42) از شیعیان ما نیست آن کس که در زبان با ما موافق باشد اما در اعمال و آثارمان با ما مخالفت کند.

9- آنان که علاوه بر انجام واجبات، اهل انس ویژه با خداوند یا «نماز شب » نباشند.

امام صادق (ع) فرمود:

«لیس منا من لم یصل صلوة اللیل » (43)

از ما نیست آن کس که اهل نماز شب نباشد.

10- آنان که در محلی که زندگی می کنند زبانزد پاکی و تقوی و ورع نباشند.

امام صادق فرمود:

«لیس منا و لا کرامة من کان فی مصر فیه ماة الف او یزیدون و کان فی ذلک المصر احد اورع منه » (44)

از ما نیست و کرامتی ندارد آن کس که در یک شهر صد هزار نفری یا بیشتر زندگی کند و یک نفر از او با ورع تر باشد.

اینها برخی از ویژگی های غیر خودی ها از دیدگاه اهل بیت (ع) بود. با این ویژگی ها مشخص می شود که صرف انتساب به اهل بیت (ع) نمی تواند مایه نجات باشد. بلکه این انتساب آنگاه امتیاز محسوب می شود که همراه با رفتار اهل بیت پسند باشد. امید که چنین باشیم.

به یاری خداوند در مقالات آینده شرح دیگر فرازهای زیارت جامعه را پی می گیریم.

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان