در روزهای گذشته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست سخنی را بر زبان آورد که فعالان محیط زیست سال هاست آن را فریاد می کشند. اینکه الگوی توسعه در چند دهه گذشته، وضعیت محیط زیست کشور را به چنان روزی انداخته که احتمالا باز گشت از راه رفته بیش از هر زمانی ناممکن به نظر میآید. عیسی کلانتری در بیستمین همایش ملی صنعت و خدمات سبز با اشاره به اینکه «توسعه کشور طی چهار دهه گذشته یک قربانی به نام محیط زیست داشته است، گفت: نمیتوانم از عملکرد محیط زیست دفاع کنم.»
به گزارش به نقل از روزنامه همدلی ،به زعم فعالان محیط زیست و برخی اقتصاددانان مستقل وضعیت فاجعهبار امروز محیط زیست ایران معلول در پیشگیری الگوی توسعه به هربهایی از دهه 50 به بعد است.
در ایران سیاستهای توسعهای آن هم به سبک آمریکایی اش ( که به زعم بسیاری از اقتصاددانان رویکردی آمریکایی در موضوع توسعه است) تا آنجا به هربهایی انجام شد که به گفته عیسی کلانتری حتی برای احداث یک نیروگاه مهندسان ایرانی جهت وزش باد( به عنوان مولفه ای اساسی)را در نظر نگرفته اند!
اینجاست که رفتهرفته ابعاد فاجعه بیش از هر زمانی قابل لمس می شود. هر چند به گفته کلانتری در 40 سالگی انقلاب کشوردر بخشهای مختلف از جمله بهداشت، صنایع، خدمات و ...توسعه پیدا کرده است و توسعه مناسبی در حوزههای مختلف به شکل متناسب نسبت به عمر انقلاب رخ داده است اما تنها حوزهای که در آن نه تنها وضعیت بهبود نیافته بلکه قربانی توسعه نیز شده ، محیط زیست است.
آنچه در سخنان کلانتری جالب است اینکه هرچند عمر متوسط ایرانیها حدود 20 سال اضافه شده و بیسوادی تقریبا محو شده است، با این حال کشور ما بعد از روسیه در صدرکشورهایی است که بیشترین هدر رفت انرژی را در جهان دارند!
عیسی کلانتری در این نشست همه حرفش را در این جمله کوتاه و به صریح ترین شکل ممکن بیان کرد: اینکه نمیتواند از عملکرد محیط زیست کشور دفاع کند. هرچند که در حوزه های دیگر در کشور شاهد افزایش نیروی انسانی متخصص، بهبود وضعیت ارتباطات و... بوده باشیم.
این جمله عیسی کلانتری نمی تواند از عملکرد محیط زیست دفاع کند، کمی از زهر و تلخی ماجرا را می گیرد. سازمان محیط زیست و همه سازمان های مربوطه باید توضیح دهند که در شرایطی که خاک کشور دچار فرسایشی مزمن و پیش رونده شده (12 تن فرسایش خاک) و در شرایطی که سال گذشته یکی از بدترین سالهای آبی 50 سال را از سر گذراندیم، چه برنامه و استراتژی مبتنی بر پیشگیری از عمیق تر شدن فاجعه را در دستور کار خود دارند؟
به عبارتی بیش از اظهار پشیمانی سازمان محیط زیست باید به شکلی اقناعی توضیح دهد که آیا طرح و راهکاری برای جلوگیری از کچلی جنگل های هیرکانی شمال را دارند. نهادهای مربوطه باید توضیح دهند که چگونه می خواهند ماشین تخریب توسعه! را مجاب کنند تا شاید اندکی بتوانند از آلودگی های کشنده امروز کلانشهرها جلوگیری کنند. البته همه ما مردم نیز در ایجاد چنین وضعیتی مسئول هستیم و نمی توانیم به راحتی شانه خالی کنیم.
بر اساس گفته های کلانتری شدت انرژی در ایران ضریب 0.23 دارد و در روسیه ضریب شدت انرژی 0.32 است بنابراین کشور ما بعد از روسیه بدترین وضع را در زمینه بهرهوری انرژی دارد.
این در حالی است که حتی از کشوری مثل عربستان نیز در بخش انرژی کمبهره ورتر هستیم.ضرورت بررسی سخنان عیسی کلانتری شاید به این خاطر است که میتواند حامل نوعی شناخت محیط زیستی از بحرانهای پیدا و پنهان امروز را هوایدا سازد.
به عبارتی آنچه ماجرای فاجعه محیط زیستی کشور را ترسناک میکند توجه به این بخش از سخنان عیسی کلانتری است که درباره تولید محصولی به نام سوخت مازوت حرف می زند!
احتمالا بسیاری از مردم تا کنون حتی نام « سوخت مازوت» را نشنیده و از کارایی اش چیزی نمی دانند اما حالا کلانتری می گوید «تولید مازوت کشور را با یک مساله جدید محیط زیستی مواجه و بحران ایجاد کرده است. مازوت احتمالا یکی از آن ده ها دلیل پنهان فاجعه باشد!»
کلانتری در این باره گفت: «تولید 440 هزار بشکه مازوت توسط پالایشگاههای کشوراست. «در سال های گذشته پالایشگاهها یکی از آن مراکزی بودند که در آلودگی های زیست محیطی مسئول شناخته شده اند. در سال های گذشته از محل احداث این مراکز گرفته تا عملکرد و سیاستهای مجموعه مدیریتی این مجموعهها در برخی نقاط کشور مورد نقد فعالان محیط زیستی کشور بوده است. آن طور که کلانتری گفته: بشکههای مازوت یا در وزارت نیرو مورد استفاده قرار میگرفته یا صادر میشده است اما امروزه تولید سوخت مازوت حداقل در نیروگاههای حاشیه کلان شهرها ممنوع اعلام شده است.با همه این نقاط تاریک و منفی اما اتفاقات کوچک خوب هم رخ داده است اینکه کیفیت هوای کلانشهرها طی سال جاری نسبت به سال گذشته بهتر از سال قبل شده است. به نحوی که هوای تهران امسال نسبت به پارسال 35 روز هوا پاکتر بود.
همچنین امسال با همت وزارت نفت تولید گازوئیل با سولفور بالا تا حدی کنترل شد.شاید یکی از مشکلات اساسی در حوزه محیط زیست عدم هماهنگی نهادهای سیاست گذار و اجرایی باشد.
چرا باید بودجه پیشبینی شده3/1میلیارد دلار سال گذشته در بخش پسماند در مجلس حذف و به بخش دیگری اختصاص یابد؟کلانتری در پایان سخنانش به شکلی هوشمندانه سوالی مهم را مطرح می کند اینکه آب کشور، جنگلها، تالابها و انرژی همه قربانی توسعه ناپایدار یا همان الگوی توسعه مبتنی بر تخریب شده اند حال سوال این است که در چنین شرایطی چه کسی خسارت میدهد؟
مردم این سرزمین خسارت وضعیت نامناسب محیط زیست را پرداخت میکنند. چه کسی در گرد و غبار جنوب غرب و جنوب شرق کشور زندگی میکند غیر از هم وطنان ما؟ اما چه کسی از این وضعیت سود میبرد؟ هیچ کس، حتی سرمایه گذار هم قربانی توسعه ناپایدار است.
این سوال را باید همه ما شهروندان و مجموعه حاکمیت پرسید.
اینکه تک تک ما انسان ها در قبال محیط زیست مسئولیم و هیچ کس حتی آنکه برای سود بیشتر جان طبیعت را می مکد در آخر از ویران شدن این پس زمینه و بگراند هستی مان سودی نخواهد برد و همه بازنده خواهیم بود. تلخ است وقتی که کلانتری می گوید: دستاورد محیط زیستی ما در 40 سال گذشته منفی بوده است...