حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم معصومی- عضو هیات مدیر انجمن علمی مهدویت حوزه و دبیر علمی گروه مطالعات راهبردی مجمع جهانی- در یادداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار ایسنا قرار داده است، به جریان سیاسی و اجتماعی قیام امام حسین(ع) و علت وقوع عاشورا به صورت سلسهوار پرداخته است.
در بخش دوم این یادداشت آمده است:
ریشههای سیاسی وقوع عاشورا
همانطور که مطرح شد عاشورا دردناکترین رویدادی بود که در سال 61 هجری در جهان اسلام اتفاق افتاد. (1) البته زمینهها و علل وقوع آن را باید از دهههای قبل، حتی از زمان حیات پیامبر اسلام جریان شناسی کرد اشراف قریش و سران شرک که سالیان متمادی با پیامبر اسلام(ص) در جنگ بودند تا بتوانند دین اسلام را که تازه متولد شده بود خاموش کنند لذا برای رسیدن به اهداف خود از هیچ تلاشی دریغ نکرده و جنگهای مختلفی از جمله: بدر، احد، احزاب و ... را بر پیامبر(ص) تحمیل کردند.
اما در این راه موفق نبودند و به ناچار به صورت ظاهری اسلام آورده و نیتهای پلید خود را در دلهایشان مخفی کردند، البته بر اساس شواهد تاریخی برخی موارد از جمله واقعه غدیر(2)، اقدام به ترور پیامبر(ص) بعد از غزوه تبوک(3) و انتساب هذیان گویی به پیامبر اسلام(ص) (4) و... نیتهای خود را آشکار میساختند.
لذا ضروری است برای فهمیدن علل وقوع عاشورا در سال 61 کمی به عقب برگشته و اتفاقات بعد از فوت پیامبر اسلام(ص) را مورد کنکاش قرار داد تا نقاط عطف مولفههای سیاسی- اجتماعی انحرافات در جامعه اسلامی برای وقوع عاشورا را شناسایی کرد در این سپهر دو مورد از مولفههای مهم سیاسی و اجتماعی از جمله: انحراف از اصل ولایت و جریان سقیفه و دیگری بازگشت به جاهلیت بعد از فوت پیامبر اسلام(ص) مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1) انحراف از اصل ولایت
واقعه غدیر در سال 11 هجری در آخرین سال عمر مبارک پیامبر اسلام در حجه الوداع (آخرین حج پیامبر اسلام) یا حجه البلاغ (یعنی حجی که آیه یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُوَاللَّـهُیَعْصِمُکَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَبر پیامبر اسلام(ص) نازل شد) اتفاق افتاد و از طرف خداوند آیه فوق نازل شد و به پیامبر(ص) امر کرد که جانشین خود را به عنوان امام امت اسلامی معرفی نماید. پیامبر(ص) نیز در بین مسلمانان که از حج برگشته بودند آیه تبلیغ را بر مردم خواند و امام علی به نصب الهی بعد از خود به عنوان امام المسلمین و امیر امومنین معرفی کردند و مسلمانان با امام علی بیعت کردند و ایشان به عنوان امام و خلیفه مسلمین بعد از پیامبر(ص) منصوب شدند. سپس آیه اکمال دین(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ/ مائده 3) بر پیامبر نازل شد و خداوند کامل شدن دین اسلام را در روز غدیر اعلام کرد.
اما بعد از حجه الوداع و مریضی پیامبر(ص)، جامعه اسلامی رگههای انحراف را در خود نمایان میکرد در این میان برخی از صحابیون که تمایلی با امامت و خلافت امام علی نداشتند آتش هیزم انحراف را شعله ورتر میکردند و عملا از دستور پیامبر(ص) در اموری مانند، همراهی سپاه اسامه و کتابت وصیت نامه توسط پیامبر(ص) سرپیچی کردند و تهمت هذیان به پیامبر اسلام(ص) زدند و این امر باعث شکسته شدن اتحاد جامعه اسلامی و حرکت به سمت قهقری شد.
مهمترین و نامبارکترین اتفاق بعد از فوت پیامبر(ص) این بود که وقتی عدهای فهمیدند که پیامبر اسلام(ص) روز 28 صفر از دنیا رفته است و بنی هاشم علی الخصوص امیرالمومنین (همان شخصی که چند ماه قبل در منطقه حجفه (غدیر) به امامت منصوب شده است.) در حال تجهیز و تدفین پیامبر است در محله سقیفه بنی ساعده جمع شدند و مهاجر و انصار بر سر خرقه خلافت به مشاجره پرداختند و در نهایت قرشیها (مهاجر) بر انصار پیروز شده و یکی از مهاجرین بر کرسی خلافت تکیه زد و این اولین انحراف در جامعه اسلامی بعد از پیامبر(ص) بود که باعث شد امام علی(ع) 25 سال خانه نشین شود و تمامی زحماتی که پیامبر(ص) برای امت اسلامی کشیده بود در سه دوره خلافت و در ابعاد؛ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به عصر جاهلیت برگشت، لذا انحراف در انتخاب امام و رهبر جامعه، مسیر اصلی بینش مردم را تغییر داد و این تغییر بینش بعد از 50 سال خود را در بستر اجتماعی کوفه بروز داد و باعث شد در مقابل امام زمان خویش صف آرایی کنند و ایشان را به مذبح ببرند.
منابع:
1 . بلاذری، انسابالاشراف، ج3، ص407-408 / مفید، الارشاد، 1399ق، ج2، ص111-112؛ خوارزمی، مقتلالحسین(ع)، ج2، ص35؛ ابنشهرآشوب، مناقب، ص111. / مفید، الارشاد، 1399ق، ج2، ص111-112. / خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج2، ص34. / بلاذری، انسابالاشراف، ج3، ص203؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج5، ص448؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج4، ص75؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ج2، ص110. / دینوری، اخبارالطوال، ص258؛
2 .طبرسی، الاحتجاج، 1403ق، ج1، ص56؛ طوسی، تهذیب الاحکام، 1407ق، ج5، ص474؛ طبری، تاریخ الطبری، 1387ق، ج3، ص148. / حلبی، السیرة الحلبیة، 1427ق، ج3، ص368، 369. / مفید، الارشاد، 1413ق، ج1، ص171. / نسائی، سنن الکبری، 1411ق، ج5، ص135. / عیاشی، کتاب التفسیر، 1380ق، ج1، ص4. / خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، 1417ق، ج8، ص284؛ مفید، الارشاد، 1413ق، ج1، ص177. / مفید، الارشاد، 1413ق، ج1، ص176.عیاشی، کتاب التفسیر، 1380ق، ج1، ص332. / عیاشی، کتاب التفسیر، 1380ق، ج1، ص329. / شعیری، جامع الاخبار، المطبعة الحیدریة، ص10.
3 . منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السلام (فارسی)، جلد1، صفحه 230 – 229 / حیات القلوب، المجلسی، جلد 4، صفحه 1257 / تاریخ پیامبر اسلام، صفحه 634 – 633 / الإحتجاج، جلد 1، صفحه 110 – 106 / الإحتجاج، جلد 1، صفحه 118
4. بخاری، صحیح البخاری، 1401ق، ج1، ص37، ج4، ص66، ج5، ص137-138، ج7، ص9؛ مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج5، ص75-76؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالصادر، ج2، ص242-245. / ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، 2008م، ج2، ص45؛ بیهقی، السنن الکبری، دارالفکر، ج9، ص207. / شرف الدین، المراجعات، المجمع العالمی لاهل البیت، ص527. / ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، 1378ق، ج12، ص 20-21.