ترمیم در کبد
با آنکه سلولهای کبدی دارای عمری طولانی هستند ولی قدرت ترمیم (Regeneration) فوقالعادهای دارند. مطالعات نشان دادهاند که موشها قادرند 75 درصد کبد خود را طی یک ماه ترمیم کنند. با این وجود، ترمیم کبد در انسان محدود است. ترمیم کبد با توجه به نوع و شدت آسیب ایجاد شده با سه ساز و کار مختلف صورت میگیرد. اگر آسیب کبدی کم باشد، سلولهای کبدی موجود در منطقه شروع به تکثیر میکنند و با ایجاد سلولهای کبدی جدید، محل آسیب دیده را ترمیم میکنند.
در این نوع تقسیم، یک سلول کبدی به دو سلول کبدی مشابه سلول اولیه تقسیم میشود. اما اگر آسیب وارد شده وسیع باشد و سلولهای کبدی با تکثیر خود نتوانند آن را ترمیم کنند ساز و کار دومی برای ترمیم شروع میشود که در آن سلولهای بنیادی موجود در دیواره مجاری صفراوی فعال میشوند و شروع به تکثیر میکنند. شکل ظاهری این سلولها بیضی است و به همین دلیل با عنوان سلولهای بیضوی نیز شناخته میشوند.
تکثیر این سلولها به دلیل بنیادی بودن بسیار سریعتر از سلولهای کبدی است و به صورت نامحدود میتوانند تکثیر پیدا کنند. در حالی که سلولهای کبدی قدرت تکثیر محدودی دارند و زمان دو برابر شدن آنها طولانیتر است. تکثیر سلولهای بیضوی مستقیما سلول کبدی ایجاد نمیکند و لازم است این سلولها به سلولهای کبدی تمایز یابند. بنابراین این سلولها در هر بار تقسیم، دو سلول متفاوت ایجاد میکنند.
یکی از سلولها شبیه سلول مادری اولیه است که همچنان بنیادی میماند تا تکثیر بعدی را انجام دهد و سلول بعدی سلولی است که تا حدودی برای ایجاد سلولهای کبدی تمایز یافته است. قدرت سلولهای بیضوی نیز برای ترمیم آسیب ایجاد شده محدود است و اگر آسیب کبدی بسیار وسیع باشد و یا اینکه آسیب به صورت مزمن و همیشگی ادامه داشته باشد این ساز و کار قادر به ترمیم نخواهد بود و در نتیجه، ما شاهد سیروز کبدی خواهیم بود.
مشکل دیگری که در این ساز و کار وجود دارد این است که چنین سیستمی برای فعال شدن نیاز به زمان دارد و در آسیب حاد کبدی که مقدار زیادی از سلولهای کبدی به صورت حاد از بین میروند و یا کارایی خود را از دست میدهند دو ساز و کار یاد شده عملا غیرکارآمد خواهند بود و شخص نمیتواند آسیب کبدی را به سرعت ترمیم کند و در نتیجه میزان مرگ و میر در آسیب حاد کبدی وسیع بالا است. بنابراین در آسیبهای حاد کبدی، در آسیبهای مزمن و دائمی و همچنین در بیماریهایی که خود سلولهای بیضوی درگیر هستند و قادر به تکثیر نیستند، نیاز است ساز و کار ترمیمی دیگری وارد عمل شود.
بیشک ایجاد سلول کبدی جدید در بافتهای خارج کبدی امکانپذیر نیست چرا که سلول برای تمایز لازم است در کنار خود قرار گیرد. پس باید به دنبال منابعی باشیم که از این طریق بتوانیم ضمن فعال کردن سلولهای بنیادی موجود در کبد و یا همان سلولهای بیضوی، تعادل آنها را نیز افزایش دهیم و یا اینکه در صورت آسیب دیدن آنها را با سلولهای جدید و طبیعی جایگزین کنیم. هر چند هنوز منبع مشخصی برای جایگزینی سلولهای بیضوی کبد شناسایی نشده است ولی مطالعات اولیه نشان میدهد که منشا این سلولها احتمالا سلولهای بنیادی موجود در گردش خون است که این منبع با سلولهای بنیادی که از طریق مغز استخوان وارد آن میشوند تقویت میشود.
مطالعات در عضوی مانند قلب نشان میدهد که بعد از یک سکته وسیع، سلولهای قلبی موادی را داخل خون ترشح میکنند که باعث میشود سلولهای بنیادی مغز استخوان وارد خون شوند و حدس زده میشود که چنین ساز و کاری در آسیب سلولهای کبدی نیز وجود داشته باشد. به هر حال این احتمال که مغز استخوان میتواند منشاء سلولهای بیضوی موجود در کبد باشد زمانی قوت گرفت که دانشمندان متوجه شدند در کبد زنانی که پیوند مغز استخوان از دهنده مرد شده بودند، در کبد خود حاوی سلولهایی هستند که منشاء مردانه دارند.
همچنین مردانی که کبد را از یک دهنده زن دریافت کرده بودند در کبد خود سلولهایی داشتند که از نظر ژنتیکی مردانه بود. براساس همین مشاهدات و با توجه به اهمیت بیماریهای کبدی، مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی متعددی برای بررسی اثر سلولهای بنیادی مغز استخوان در ترمیم آسیبهای کبدی صورت گرفت و امروزه ما شاهد استفاده از سلولهای بنیادی مغز استخوان در ترمیم آسیبهای کبدی در مطالعات انسانی هستیم.
بنابراین در بحث سلول درمانی، حداقل دو منبع برای ترمیم و جایگزینی سلولهای کبدی آسیب دیده وجود دارد. منبع اول، سلولهای کبدی جدا شده از بافتهای کبدی است و منبع دوم میتواند سلولهای بنیادی مغز استخوان باشد. متاسفانه به دلیل تعداد بسیار کم سلولهای بیضوی (1 درصد تا 2 درصد کل سلولهای کبدی) در حال حاضر امکان جداسازی و تکثیر آنها در آزمایشگاه برای پیوند سلولی وجود ندارد.
برای خواندن بخش اول- درمان سیروز کبدی- اینجا کلیک کنید.