ماهان شبکه ایرانیان

تحلیل مجله تایم: شاه عقیده دارد که کارتر به او نارو زده است

با این‌که جیمی کارتر در روز جشن آغاز سال ۱۹۷۷ در کاخ نیاوران تهران جام خود را به سلامتی برادری زوال‌ناپذیر او و شاه نوشید، شاه شکایت می‌کرد که بعد از آن، آمریکا به طور دائم برای او تولید زحمت نمود.

تحلیل مجله تایم: شاه عقیده دارد که کارتر به او نارو زده است

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، چند روز پس از پیروزی انقلاب، مجله «خواندنیها» تحلیل هفته‌نامه آمریکایی «تایم» را درباره وقایع ایران بازنشر کرد. یکی از نکات قابل تامل در این تحلیل دلخوری شاه از کارتر بود و اعتقادش به این‌که او موجب شده که دست از تاج و تختش بکشد. در ادامه این تحلیل را به نقل از مجله خواندنیها به تاریخ 28 بهمن 57 می‌خوانید:

شاه ایران دور از غوغای کشورش و تهران، هفته دم (تعطیل) خود را که عده‌ای عقیده دارند دوری همیشگی شاه از ایران خواهد بود، با مشاهده ابنیه تاریخی در مصر و کشور مغرب گذرانید. اما به طوری که اطرافیان شاه گفته‌اند، حواس او متوجه ایران و فکرش معطوف به وضع آینده خودش بود. شاه بعد از این‌که وارد مغرب شد برنامه سفر خود را ناگهان تغییر داد چون قرار بود که به آمریکا برود و در منطقه «پالم اسپرینگز» ایالت کالیفرنیا، در ملک «والتر آننبرگ» [سرمایه‌دار و دیپلمات آمریکایی] که مردی است میلیونر و هم ناشر کتاب، سکونت کند و دولت آمریکا هم وسایل امنیت او را فراهم کرد؛ ولی شاه از رفتن به آمریکا منصرف شد.

در آغاز انصراف وی، اطرافیان شاه می‌گفتند خودداری او از رفتن به آمریکا ناشی از این است که می‌خواهد، در نقطه‌ای نزدیک ایران باشد تا بداند که آیت‌الله خمینی چه خواهد کرد و آیا به ایران بازگشت خواهد نمود یا نه؟

بعد از مراجعت آیت‌الله خمینی به ایران این دلیل از لحاظ خودداری شاه از رفتن به آمریکا، بدون ارزش شد چون پس از این‌که آیت‌الله خمینی به ایران مراجعت کرد، به قاعده شاه بایستی عازم آمریکا شود و در کالیفرنیا یا جای دیگر سکونت کند و او به آمریکا نرفت و گفته شد که یکی از کشورهای اروپایی را برای سکونت انتخاب خواهد کرد.

اطرافیان شاه باز گفتند علت خودداری شاه از رفتن به آمریکا این است که او فکر می‌کند که اگر به آمریکا برود و در آن‌جا سکونت کند در نظر دولت آمریکا مرتبه رئیس یک دولت را نخواهد داشت بلکه او را به چشم یک مهاجر ثروتمند خواهند نگریست.

ولی واقعیت این است که شاه عقیده دارد که حکومت جیمی کارتر از نظر سیاسی به او نارو زده است و نمی‌خواهد که آمریکا را پناهگاه خود قرار بدهد برای این‌که معتقد است حکومت جیمی کارتر او را مجبور کرد که دست از تاج و تخت بکشد.

شاه، شخص جیمی کارتر را به طور مستقیم مسئول از دست رفتن ایران از دست خود می‌داند و این مجله (تایم) اطلاع دارد که شاه به یکی از رجال بلندپایه خارجی که با او ملاقات کرد گفت که جیمی کارتر اظهار کرد که دیگر دولت آمریکا احتیاج ندارد که با شخص او یک پاسبان در خلیج‌فارس داشته باشد.

با این‌که جیمی کارتر در روز جشن آغاز سال 1977 در کاخ نیاوران تهران جام خود را به سلامتی برادری زوال‌ناپذیر او و شاه نوشید، شاه شکایت می‌کرد که بعد از آن، آمریکا به طور دائم برای او تولید زحمت نمود و پس از این‌که بحران ایران وسعت به هم رسانید وی اطمینان نداشت که اگر برای از بین بردن بحران اقدامات جدی کند، آمریکا از وی پشتیبانی نماید و مخالفان شاه در ایران، که دیدند وی از مبادرت به اقدامات جدی خودداری می‌کند آن را دلیل بر ضعف وی دانستند و هنگامی که شاه در مورد ملت ایران گذشت‌هایی کرد و اعتراف به اشتباهات گذشته نمود، بر مخالفان شاه محقق شد که او ضعیف است.

در آن موقع آمریکا به شاه فشار آورد که از سلطنت استعفا بدهد ولی او مایل به استعفا نبود و پس از این‌که بر آمریکا محقق شد که شاه مایل به استعفا نیست به سازمان سیا دستور داد که پایه‌های تخت سلطنت وی را خالی کند.

شاه بعد از این‌که با ملکه وارد مصر شد نقشه‌های خاورمیانه را مقابل انور سادات گشود تا این‌که وضع خاورمیانه را برای وی تشریح کند و گفت آمریکا از مقاصد سیاسی دولت اتحاد جماهیر شوروی آگاه نیست و نمی‌داند که بعد از این‌که من از سلطنت ایران برکنار شدم، وضع خاورمیانه چگونه خواهد شد و به احتمال زیاد، اظهاراتی که بعد انور سادات در جلسه مشترک دو مجلس شورای ملی مصر و سودان کرد و راجع به «توطئه‌ها در تاریکی» از طرف دولت شوروی در «شاخ آفریقا» صحبت نمود از اظهارات شاه الهام گرفته بود.

در مصر، انور سادات از شاه و ملکه‌اش که به طور دائم سیگار می‌کشید با شکوه و صمیمیت پذیرایی کرد و هتل «اوبروی» واقع «اسوان» را برای استراحت آن‌ها اختصاص داد.

به طوری که اطرافیان شاه می‌گویند در مذاکراتی که شاه با انور سادات نمود از مشاوران خود و کسانی که با وی کار می‌کردند، خیلی شکایت نمود و گفت که آن‌ها به ظاهر نسبت به من ابراز وفاداری می‌کردند بین من و ملتم یک دیوار به وجود آورده بودند به طوری که من از واقعیت‌ها هیچ اطلاع نداشتم و نمی‌دانستم که در کشور من چه می‌گذرد و اطرافیان و مشاورین من مرا در یک خواب عمیق، و بی‌اطلاع از اوضاع کشور فرو برده بودند و هنگامی که از آن خواب بیدار شدم متاسفانه ملت خود را از دست دادم.

بعد شاه با تاثر به انور سادات گفت از وضع من پند بگیرید و نگذارید که یک چنین وضعی برای شما به وجود بیاید.

در کشور مغرب، سلطان حسن دوم پادشاه آن کشور مثل انور سادات از شاه با شکوه پذیرایی نکرد برای این‌که از مخالفان خود در داخل مغرب بیم داشت و می‌دانست که اگر از شاه با شکوه پذیرایی کند در بعضی از کشورهای عربی که شاه را منفور می‌دانند انعکاس نامطلوب خواهد داشت و در مغرب این‌طور شهرت دادند که شاه یک یا دو روز برای شرکت در یک «کنفرانس» در آن‌جا به سر خواهد بود و هنگام ورود شاه نگذاشتند که خبرنگاران روزنامه‌ها به وی نزدیک شوند و با او مصاحبه کنند و برای محل سکونت شاه و ملکه کوشک و باغ جنان‌الکبیر را (که به معنای باغ بزرگ است) تعیین کردند.

شاه هم درصدد برنیامد که در مغرب خود را به مردم نشان بدهد و فقط یک بار حکومت مغرب اجازه داد که خبرنگاران داخلی و خارجی از شاه عکس بگیرند و شاه چند نفر از خبرنگاران خارجی را شناخت ولی آن‌ها نتوانستند با شاه مصاحبه کنند برای این‌که مامورین امنیت مغرب خبرنگاران را دور کردند و لذا مصاحبه مطبوعاتی صورت نگرفت.

یک روز شاه در مغرب به اطرافیان خود گفت من امیدوارم که یک شانس دیگر به من رو نماید و من به سوی ملتم بروم و اگر این شانس به من رو کند دیگر ملت من از دیدار من پشیمان نخواهد شد.

259

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان