به هم گره زدن دنیای ذهن گریزپای بشر به نیت تسلای خاطر، گرچه یک آرزوست اما همیشه میسر نیست. هر روزه با هزاران سؤال متضاد رو به روییم. چراها، آیاها و چگونه هاست دست از سر ما بر نمی دارند. جمع کردن این اذهان پریشان به سادگی عملی نیست. به نظر می رسد بشر در سال های اخیر به مدد تجربه دریافته که چون برطرف کردن آشفتگی های ذهن عملی نیست، پس بهتر است زندگی بی دغدغه در هیاهوی تعلیق را یاد بگیرد.
اما همه، این راه حل بر گرفته از آموزه های روان شناسانه را دوست ندارند. عده ای راه های دیگر را نیز می آزمایند. یکی از شناخته شده ترین راه هایی که انسان ها در پس قرون و اعصار تجربه کرده اند و جواب داده توسل به تئوری توطئه است. اعتقاد به وجود دست های پشت پرده، زد و بندهایی در سطوح عالی قدرت و وجود مافیاها و فراماسونرها از آن جمله است. یافتن سرنخ هایی از وجود توطئه از جمله کارهایی است که هم جست و جوگران آن را راضی می کند و هم آنان را در نظر دیگران همچون قهرمان نشان می دهد.
وودوارد و برنشتاین، خبرنگاران نشریه ی واشنگتن پست در فیلم همه ی مردان رئیس جمهور با چنان تلاشی به دنبال برملا کردن عمل غیراخلاقی رئیس جمهور نیکسون در کار گذاشتن دستگاه های شنود در جلسات مخالفان خود هستند که گویی رسالتی از این مهم تر در دنیا وجود ندارد.
شایعه های برگرفته از این دیدگاه همواره و در هر جامعه ای وجود داشته اند، اما هر بار بسته به شرایط روزگار لباسی جدید به آن ها پوشانده شده یک بار در قالب ترس از فراماسون ها - که در فرانسه طرفداران زیادی دارد- فئودال ها، مافیا- در آمریکا- و انگلیسی ها و بار دیگر دسیسه های آقازاده ها، نوکیسه ها و عالیجنابان رنگی.
تئوری توطئه همواره در هر جامعه ای وجود داشته، اما به نظر می رسد برخی جوامع به نحو اغراق شده ای جواب پرسش ها و گرفتاری های خود را به دسیسه گران نسبت می دهند. در این صورت شایعه هایی که چنین ذهنیتهایی را ایجاد می کنند در آن جوامع زیاد دیده می شوند.
تیم ملی فوتبال ایران خیلی امیدوار بود که در بازی آخرش با شکست دادن تیم ضعیف بحرین جواز حضور در مسابقات جام جهانی 2002 را به دست آورد. اما این پیروزی به دست نیامد و به جای ایران، در پایان بازی بحرینی ها در ورزشگاه دور افتخار زدند. پس از آن واقعه شایعه های فراوانی در خصوص این شکست بر سر زبان ها افتاد. از جمله مطرح شدن زد و بندهای پشت پرده برای بازنده شدن ایران و هراس نیروهای امنیتی از به خیابان ریختن مردم و جلوگیری از پیش آمدن مسائلی که چهار سال قبل به دنبال شکست تیم استرالیا در کشور پیش آمده بود!
کشوری که به باور همگان حداقل شاخصه های یک جامعه ی امن را دارد چه باکی از به خیابان ریختن عده ای خوشحال از یک برد ملی می توانست داشته باشد. و مگر در جشن شادی مردم پس از برتری بر
استرالیا اتفاقی افتاد؟ در گوشه ای از سرحدات کشور یاغیان به تاخت و تاز پرداختند؟ یا راهزنان جاده ها را ناامن کردند؟ با این که بطلان شایعه ها بدیهی می نمود، باز عده ای بودند که تا مدت ها حاضر نمی شدند اعتقادات خود را رها سازند.
جالب این جا بود که این شایعه ها چنان قدرتی داشتند که حتی برخی از بازیکنان تیم ملی بعدها اعلام کردند دست هایی در کار بوده که ما به جام جهانی نرویم. گرچه هیچ گاه معلوم نشد که این دست ها به چه کس یا کسانی تعلق دارند، اما دست کم این خاصیت را داشت که کسی به سوء مدیریت، فقدان برنامه ریزی، عدم هماهنگی میان بازیکنان و غرور کاذب آن ها فکر هم نکند؛ مبادا که این تسلسلِ باری به هر جهت بودن های هر چهار سال یک بار جایی قطع شود.
تئوری توطئه درایران طرفداران زیادی دارد. حتی بیشتر افراد تحصیل کرده اذعان دارند که این گفته ها حقیقت دارد. شاید چنین پدیده ای برای کشوری که زمانی از ابرقدرتهای جهان محسوب می شده اما پس از مدت کوتاهی و در طی قرون اخیر، انحطاط و شکست آن را درنوردیده چندان تعجب آور نباشد. مسلماً انداختن تمامی گناهِ افول یک تمدن کهن بر گردن دشمنانی قدرتمند، آسان تر از پذیرفتن مشکلات وخیم داخل کشور است. در این حال مردم به دلیل شکست های گذشته ( از جمله جدا شدن بخش های زیادی از شمال و غرب ایران طی عهدنامه های گلستان و ترکمانچای و پاریس ) خود را ناتوان از تعبیر اوضاع می دانند و فکر می کنند که دیگران هستند که
تقدیر و سرنوشت آنان را رقم می زنند.
نکته ی مهمی که وجود دارد این است که در بیگانگان گذشته هم در تصمیم گیری های دولتمردان ایرانی دخالت بسیاری داشته اند. از جمله در جنگ جهانی دوم دو کشور روسیه و انگلستان کار را به جایی رساندند طی قطعنامه ی 1907 حتی ایران را بین خود تقسیم نمودند.
منبع مقاله :
آتش پور، سید حمید؛ (1388)، اعتیاد به کار( روان شناسی معتادین به کار )، تهران: نشر قطره، چاپ اول