ماهان شبکه ایرانیان

نقش و کارکرد حرم مطهر احمدبن موسی الکاظم شاه چراغ(ع) در تحولات سیاسی و اجتماعی شیراز در جنبش های تنباکو و مشروطیت

حرم مطهر احمدبن موسی(ع) از دیرباز به عنوان مرکز ثقل و کانون معنوی، فرهنگی و آموزشی دارالعلم شیراز همواره حائز نقش و کارکردهای ویژه ای در ساختار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این شهر بوده است

نقش و کارکرد حرم مطهر احمدبن موسی الکاظم شاه چراغ(ع) در تحولات سیاسی و اجتماعی شیراز در جنبش های تنباکو و مشروطیت

بیان مسأله

حرم مطهر احمدبن موسی(ع) از دیرباز به عنوان مرکز ثقل و کانون معنوی، فرهنگی و آموزشی دارالعلم شیراز همواره حائز نقش و کارکردهای ویژه ای در ساختار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این شهر بوده است. این پژوهش در نظر دارد که بر نقش و کارکردهای حرم مطهر احمدبن موسی(ع) در تحولات و رویدادهای سیاسی و اجتماعی شیراز و فارس در دوران معاصر و به ویژه در جنبش تنباکو و انقلاب مشروطیت بپردازد.

هدف پژوهش

یکی از مسایل اساسی در حوزه ی تحقیقات علمی تعیین اهداف تحقیق می باشد. نخستین هدف در این پژوهش پرکردن خلأ پژوهش های تاریخی و علمی در زمینه ی نقش حرم مطهر احمد بن موسی(ع) در تحولات سیاسی و اجتماعی شیراز به ویژه دو جنبش تنباکو و مشروطیت می باشد که تاکنون به طور دقیق و همه جانبه به آن پرداخته نشده است.

پرسش های تحقیق

1- حرم مطهر شاه چراغ در نیمه اول عصر قاجار حائز چه نقش هایی در ساختار زندگی شهری شیراز بوده است؟

2- نقش و کارکرد حرم مطهر شاه چراغ در خلال جنبش تنباکو و مشروطیت فارس و به ویژه شهر شیراز چه بوده است؟

روش یافته های پژوهشی

روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش مانند سایر تحقیقات تاریخی شیوه رایج کتابخانه ای است. فیش برداری از اطلاعات موجود، مطابق با طرح اولیه و با تکیه و تأکید بر منابع متنوع اعم از اسناد، تلگراف ها، مکاتبات، گزارش مطبوعات محلی و ملی، کتب تاریخی، خاطرات و سفرنامه ها و برخی نسخ خطی می باشد.

از حسن اتفاق انتشارمجموعه ی خاطرات، اسناد و کتب مرتبط با موضوع پژوهش طی یک دهه ی اخیر ظرفیت و بسترلازم را برای پردازش و بررسی دقیق موضوع فراهم می سازد. از سوی دیگر تنوع منابع اطلاعاتی موجود بر غنای این اثر می افزاید. نکته جالب آن که پژوهش حاضر برای نخستین بار با رویکرد و شیوه ای توصیفی و تحلیلی انجام می پذیرد.

مقدمه

پس از مهاجرت تاریخی امام علی بن موسی الرضا(ع) در اواخر سال 200 ه. ق و از آغاز قرن سوم هجری به بعد جمعی از برادران ایشان، وابستگان خاندان اهل بیت و سادات علوی رهسپار ایران شدند. در این مسیر گروهی از آنان به مناطق مختلف فارس وارد شده و مورد استقبال و تکریم ساکنان بومی قرار گرفتند. به دلیل فشار و محدودیت های حکام وقت، برخی از آنان در رویارویی با عوامل و مأموران ستمگر محلی به شهادت رسیده و در جای جای ایالت پهناور فارس و به ویژه شهر شیراز مدفون شدند.

فرزندان و نوادگان بزرگوار امام موسی کاظم(ع) از جمله سید میراحمد، سید میرمحمد، سید علاء الدین حسین وسید علی ابن حمزه از مهمترین شخصیت هایی هستند که در شیراز مدفون شدند و از نیمه قرن هشتم هجری (750 ه) به بعد توسط مردم و حکام محلی بقعه و بارگاه باشکوهی برای آنان ساخته شد. از آن پس بقاع متبرک این بزرگواران، به عنوان کانون کسب فیض معنوی و مرکز اصلی فعالیت های مذهبی، فرهنگی، اجتماعی گردید. به تدریج در جوار این بقاع متبرک به ویژه حرم مطهر احمدبن موسی(ع) محلات شهر و مراکز اقتصادی و تجاری شهر شیراز شکل گرفت.

از دوره صفویه همراه با گسترش تشیع در سراسر فارس، حرم مطهر شاه چراغ رونق و اهمیت بیشتری یافت و از آن پس این حرم مرکز تجمع های مذهبی و محل تحصن و بست نشینی افراد و گروه های معترض تبدیل گردید و نقش تازه ای در حیات مدنی شهر پیدا کرد. همچنین ارتباط و پیوند متقابل بخش های مختلف شهر اعم از مراکز آموزشی، اقتصادی و محلات مختلف شهر به ویژه در دوران صفویه بر نقش مرکزی و کانونی این حرم افزود.

در دوره زندیه احداث مجموعه بازار وکیل در مجاورت حرم مطهر شاه چراغ بر اهمیت و نقش مرکزی این حرم در زندگی شهری افزود و در کنار آن تاسیس مدارس و مراکز فرهنگی در جوار حرم مطهر اهمیت این مجموعه را دو چندان کرد. در دوره ی قاجار حرم مطهر شاه چراغ گسترش بیشتری یافته و در زمینه امور سیاسی و اجتماعی نقش آفرین شد. حرم مطهر شاه چراغ به تدریج به کانون فعالیت و پایگاه مرکزی اجتماعات سیاسی گردید. این نقش و کارکرد به خوبی و آشکارا در دو جنبش مردمی تنباکو و مشروطیت خود را نشان داد.

نقش حرم مطهر احمدبن موسی (ع) در جنبش تنباکو

بررسی جنبش تنباکو در آخرین سال های پادشاهی ناصر الدین شاه به عنوان سرآغازی بر حرکت های ضد استبدادی تاریخ معاصر ایران، حائز اهمیت خاصی است. زیرا این حرکت مردمی - دینی زمینه ساز و الهام بخش رویدادهای بعدی چون انقلاب مشروطیت گردید.

قرارداد انحصار خرید و فروش توتون وتنباکو در سومین سفرناصرالدین شاه به اروپا و در زمانی که وی سرگرم دیدار از انگلستان بود با شرایطی به سرمایه دار معروف انگلیسی ماژور تالبوت منعقد شد. به موجب این قرارداد انحصار خرید و فروش وصدورتمام توتون وتنباکوی تولیدی ایران به مدت پنجاه سال به کمپانی تالبوت واگذارشد. (کربلایی، 1361: 7-16).

هفده ماه پس از انعقاد قرارداد، هیأتی از سوی کمپانی با هدف شروع و اجراء قرارداد وارد تهران شدند. پس از امضای رسمی قرارداد در رجب 1308 قمری مفاد قرارداد به تمام ایالات ابلاغ شد. (دولت آبادی، 1371: 107) پس از آن مدیران کمپانی، مأموران خود را برای اجراء قرارداد به تمام شهرها و ایالات تنباکو خیز از جمله ایالت فارس گسیل داشتند. پس از تهران توجه کمپانی رژی بیش از سایر نقاط به ایالت فارس بود. زیرا که فارس مهم ترین منطقه ی تنباکوخیز ایران بود. بنابراین نخستین هیأت کمپانی مرکب از تعدادی از کارمندان ایرانی به همراه مأموران انگلیسی به سوی شیراز حرکت کردند. بر اساس گزارش های موجود نخستین واکنش ضد قرارداد در شیراز به اوایل شعبان1308 قمری باز می گردد.

«به واسطه کمپنی تنباکو میانه مردم خیلی گفتگو است و متزلزل هستند. تجار تنباکو فروش واهمه زیادی دارند. اغلب از وکالت خانه دولت بهیه انگلیس جویا می شوند، همه را استمالت نموده و دلخوشی از این فقره داده شده» (وقایع اتفاقیه، 1361: 374).

همزمان با شروع ماه مبارک رمضان و شکل گیری اجتماع گسترده ی مردم در مساجد، جنبش اعتراضی مردم شیراز علیه قرارداد رژی آغاز شد. در این هنگام خبر ورود قریب الوقوع کارکنان کمپانی در شهر پخش شد. بیشترین مخالفت بر ضد انحصار از سوی بازرگانان و تجار شیرازی شروع شد. که از این بابت دچار خسارت و زیان می شدند. اعتراض بازاریان با حمایت و پشتیبانی علما شاخص شیراز همراه شد. در این میان میرزا هدایت اله[دستغیب]، میرزا محمدعلی[محلاتی] و رهبری بلامنازع آیت اله سیدعلی اکبر فال اسیری چشمگیرتر بود.

«اول کسی که فضاحت آغازید آقای سیدعلی اکبر فال اسیری بود. در شیراز، شیرازه احترام دولت و سلطنت را گسیخت و آبروی حکومت ریخت» (امین الدوله، 1341: 146).

مخالفت سریع آیت اله فال اسیری طی سخنرانی هایش در ماه مبارک رمضان موجب تعطیل بازار وکیل شد. در پی تعطیل بازار و اجتماع بازاریان در مسجد وکیل، وی در پایان یکی از سخنرانی هایش شمشیری را از زیر عبا بیرون آورد و با قاطعیت اعلام کرد:

«موقع جهاد عمومی است. ای مردم بکوشید جامه زنان نپوشید. من یک شمشیر ودوقطره خون دارم. هر بیگانه ای که برای انحصار دخانیات بیاید شکمش را با این پاره خواهم کرد». (ملک آرا، 1355: 89)

روحیه ی انقلابی و قاطعیت فال اسیری موجب شد تا اقدامات و تلاش های معتمدالدولهمعتمد الدوله: فرهاد میرزا معتمد الدوله از ربیع الثانی 1293 ق تا ربیع الثانی1298ق به مدت پنج سال حکمرانی فارس را بر عهده داشت."/ حکمران فارس برای کنترل اوضاع متشنج شیراز بی نتیجه باشد. در شرایطی که به دنبال بسیج مردمی، امکان ورود کارکنان کمپانی و شروع فعالیت آنان نبود، محمدرضا خان قوام الملک طی تلگرافی به امین السلطان (صدراعظم) پیشنهاد کرد که برای بازگشت آرامش به شیراز و کنترل اوضاع، آیت اله فال اسیری را به عتبات تبعید کنند. دولت پیشنهاد تبعید فال اسیری را پذیرفت و در پایان ماه مبارک رمضان دستور اخراج وی را از شیراز صادر و قوام الملک سوم مأمور اجرای این فرمان شد. (وقایع اتفاقیه، 1361: 378) ماموران خشن قوام الملک آیت اله فال اسیری را پس از دستگیری به بوشهر اعزام کرده و پس از چند روز توقف از طریق کشتی به بصره فرستادند. وی از آنجا به عتبات به خدمت آیت اله میرزا حسن شیرازی مرجع بزرگ شیعه رسید.

اقدام تفگچیان قوام الملک به دستگیری آیت اله فال اسیری و اخراج توهین آمیز وی از شیراز در هشتم شوال 1308ﻫ. ق موجی از خشم و نفرت را در شیراز فراگرفت. با انتشار این خبر مردم شیراز بلافاصله واکنش نشان دادند. ابتدا مردم با حضور گسترده زنان و همراهی علما در منزل آیت اله فال اسیری تجمع کرده و سپس به طور دسته جمعی راهی شاه چراغ شدند. با حضور جمعیتی نزدیک به چهارهزار نفر تمام چهار بازار وکیل بسته و جمعیت حاضر در شاه چراغ یک صدا خواستار رهایی و بازگشت سید به شیراز شدند. (وقایع اتفاقیه، 1361: 378)

در ادامه اعتراضات گسترده مردمی و تجمع بی سابقه مردم در شاه چراغ، مأموران و تفنگ چیان قوام الملک به شکل بی رحمانه ای به سرکوب مردم پرداختند. آنان با تیراندازی و یورش به جمعیت تعدادی از متحصنین شاه چراغ را به خاک و خون کشیدند. مأموران خشن قوام با دستگیری و توقیف گروهی از معترضین سرانجام اقدام به پراکنده کردن جمعیت متحصن شاه چراغ کردند. (زنجانی، 1333: 9-38)

در حالی که مأموران قوام الملک، مانع حضور مردم در شاه چراغ بودند گروه های معترض مردم در نقاط دیگر شهر دست به تجمع زده و اعتراضات ادامه یافت. دو روز پس از حادثه خونین شاه چراغ، حمله بی رحمانه تفنگچیان به تجمع مردم در دهم شوال، موجب قتل چهارده نفر از اطفال و زنان شیرازی و زخمی شدن حدود شصت نفر شد. (وقایع اتفاقیه، 1361: 380)

اخبار مربوط به دستگیری و تبعید آیت اله فال اسیری، به عتبات و خشونت مأموران قوام الملک در شیراز در محافل داخلی و خارجی انعکاس وسیعی یافت. آیت اله میرزا حسن شیرازی مرجع بزرگ تشیع، طی تلگرافی به ناصرالدین شاه ضمن اعتراض به انعقاد قرارداد رژی نسبت به هتک حرمت به آیت اله فال اسیری، کشتار مردم در صحن شاه چراغ و هتک حرمت آن بقعه مبارک شدیداً اعتراض کرد. (ناظم الاسلام کرمانی، 1379: 24)

سرانجام با سرکوب خونین قیام مردم شیراز و ایجاد جو رعب و وحشت در شیراز، عوامل کمپانی به شیراز وارد شده و شروع به فعالیت کردند. پس از چندماه مبارزه پی گیر مردم و ادامه تظاهرات و اجتماع مردم در شاه چراغ، سرانجام با صدور فتوای تحریم تنباکو توسط آیت اله میرزا حسن شیرازی قرارداد به طور یک طرفه لغو شد. انتشار خبر لغو قرارداد، به معنای پیروزی آشکار مردم در برابر نظام استبدادی بود. انتشار خبر پیروزی در جمادی الاول 1309 ق موجی از شادی و نشاط را در شهر شیراز پدید آورد. آقا میرزا هدایت اله مجتهد برجسته شیراز، در صحن مطهر شاه چراغ اقدام به برگزاری جشن و چراغانی کرد و جشن پیروزی در شاه چراغ برگزار شد. در پی آن بازاریان در بازارهای منتهی به شاه چراغ مغازه های خود را چراغان کردند. (وقایع اتفاقیه، 1361: 395)

به این ترتیب حرم مطهر احمدبن موسی(ع) برای نخستین بار کانون بزرگترین تجمع مردمی به رهبری علما برای دستیابی به یک آرمان سیاسی، یعنی لغو قرارداد رژی بود. جنبش ضدرژی در شیراز مظهر ونماد پیوند مشترک دو طبقه ی علما و تجار بود که برای نخستین بار پیروزی بزرگی را رقم زد. پیروزی در جنبش رژی موجب افزایش اعتماد به نفس عمومی، گسترش روحیه ی انقلابی و تجربه ای موفق برای گام نهادن در مبارزات مشروطه خواهی بود. در این تجربه موفق حرم مطهر شاه چراغ کانون تجمع و مبارزات مردمی بود و از آن پس در صحنه های سیاسی شیراز به عنوان مرکز ثقل اجتماعات سیاسی و مذهبی و پایگاه مبارزاتی مردم شیراز به حساب آمد و در ساختار زندگی شهری به عنوان نقطه ی کانونی شهر، نقش فعال سیاسی ایفا کرد.

کارکرد نقش حرم مطهر احمد بن موسی (ع) در جنبش مشروطه خواهی فارس

پس از تهران و تبریز، شیراز از کانون های عمده جنبش مشروطه خواهی ایران است. در شرایطی که این ایالت در آستانه ی مشروطیت از جنبه اجتماعی و اقتصادی در اوج آشفتگی و بحران بود به هیچ روی آمادگی پذیرش و تحمل حکمرانی دوباره شعاع السلطنه[1] را نداشت؛ زیرا بیشتر مردم فارس از نخستین دوره حکمرانی او در سال 16-1318 ق خاطره بدی داشتند. (شفیعی سروستانی، 1390: 101) وی در این دوره ادعای مالکیت کلیه املاکی را داشت که از خاندان زندیه به قاجار رسیده بود و در اثر اعمال زور و دست اندازی به املاک مردم و رشوه خواری به ثروت زیادی دست یافت. سرانجام موج نارضایتی عمومی و نفرت از عملکرد شعاع السلطنه موجب برکناری و فرار شبانه او از شیراز شد. (اوژن اوبن، 1362: 326)

در پی برکناری علاء الدوله حکمران فارس در شوال 1321 ق شایعه بازگشت دوباره شعاع السلطنه با اعتراض علما و بزرگان فارس روبه رو شد. اما علی رغم نارضایتی عمومی و سابقه ی بد، در صفر1322 ق شعاع السلطنه رسماً به حکومت فارس منصوب و دوماه بعد به شیراز وارد شد. به همراه شعاع السلطنه سردار اکرم[2] به عنوان پیشکار و ریاست قشون فارس معرفی شد. او نیز به خشونت و بی رحمی شهرت داشت.

شعاع السلطنه پس از تثبیت موقعیت، دوباره ادعاهای قبلی خود را تکرار کرد. ابتدا با توسل به خشونت اقدام به ضبط چهار بازار وکیل، کاروانسراها و بناهای مربوط به آن کرد. پس از آن شاهزاده با گستاخی تمام به املاک اربابی در شهرها و نقاط مختلف فارس دست انداخت.

حکام محلی به دستور شعاع السلطنه املاک زیادی را با عنوان«خالصه جات» از چنگ صاحبان آنان درآورده و با زور به نفع شاهزاده تصرف کردند. آنان هر نوع اعتراضی را با شدت سرکوب و خاموش کردند. (مغیث السلطنه، 1362: 71) به این ترتیب شعاع السلطنه در مدتی کوتاه، قسمت وسیعی از املاک مرغوب فارس را تصاحب کرد. اقدامات غاصبانه شعاع السلطنه در کنار رفتار بی رحمانه سردار اکرم، موجب بروز نارضایتی عمومی گردید وزمینه ساز نخستین جنبش مردمی بر علیه شعاع السلطنه گردید.

در شرایطی که تهران با آغاز سال 1323 ق به دلیل رفتار توهین آمیز نوز بلژیکی به هیجان آمده بود، مردم شیراز و برخی شهرهای فارس در اعتراض به عملکرد شعاع السلطنه قیام کردند. آن چنان که ایالت فارس در جنبش تنباکو پیشگام بود در جنبش مشروطه خواهی نیز نقشی پیشرو داشت. بازاریان شیراز به ویژه بازار وکیل با تعطیل یکپارچه کسب و کار خود از اوایل محرم 1323 ق در حرم مطهر شاه چراغ اجتماع و مبارزه با شاهزاده ی ستمگر را آغاز کردند. بنابراین شیراز همزمان با تهران نخستین شهری بود که علیه ظلم و ستم حاکم قیام کرد. (قائم مقامی، 1359: 76)

رهبری حرکت و بسیج عمومی مردم شیراز در این مرحله بر عهده مجتهد برجسته فارس، آیت اله میرزا ابراهیم محلاتی بود. تلاش اولیه آیت اله محلاتی برای انصراف شعاع السلطنه از ادعاهای واهی و غاصبانه اش نتیجه ای نداشت. در موقعیتی که گروهی از کسبه قصد داشتند در اعتراض به شعاع السلطنه، در کنسولگری انگلیسی اجتماع کنند، آیت اله محلاتی ابتکار عمل را به دست گرفت و مردم را به اجتماع در حرم مطهر شاه چراغ فراخواند. (نهضت مشروطیت ایران بر پایه اسناد، 1361: 122)

اجتماع بزرگ شاه چراغ، نخستین و گسترده ترین مرحله از مبارزات مشروطه خواهی شیراز به شمار می آید. به دنبال تعطیلی گسترده شیراز به یک باره جمعیتی بالغ بر بیست هزار نفر در شاه چراغ حضور یافتند. جمعیت ناراضی با برپایی چادر در صحن، شبستان و حتی پشت بام های شاه چراغ یکصدا شعار «حیدر، حیدر» سر دادند. تمام حجره های شاه چراغ متراکم از جمعیت و در تمام صحن چادر برپا بود. حضور قشرهای مختلف در اجتماع بزرگ شاه چراغ جلوه بی نظیری داشت و صحنه های جدیدی خلق کرد. افراد مسلح بر پشت بام های شاه چراغ هر روز اقدام به تیراندازی هوایی می کردند (نیر، 1381: 9-88) یکی از اسناد موجود گزارش و تصویر جالبی از اجتماع شاه چراغ آشکار می کند:

«متجاوز ار سه هزار نفر از اطراف شهر و تفنگچی در شاه چراغ حاضر است. شب از صدای تیر کسی خواب ندارد. روزها دائماً حیدرعلی مدد می گویند. الان 20000 نفر در شاه چراغ هستند. اطراف شهر اغتشاش از حد گذشته، ارگ حکومتی در معرض تهدید و خطر و مأموران حکومتی از ارگ، دورترنمی روند» (فارس ازمشروطیت تا جنگ جهانی اول، 1389: 3-12).

احمدپژوه که خود شاهد اجتماع شاه چراغ بوده در گزارشی می نویسد: «همه روزه مردم بازاری وداش مشتی های قمه بند در صحن شاه چراغ گردآمده و روحانیون و منبریان در حرم امامزاده جلسه داشتند و روی منبر از بیداد و ستمگری حکمران[ شعاع السلطنه] سخن می راندند و مردم هیاهو می کردند. چه بسا از آشوب تهران هم الهام می گرفتند. (احمدپژوه، 1337: 497)

آیت اله محلاتی که در این شرایط رهبری قیام مردم شیراز علیه ستمگری شعاع السلطنه را بر عهده داشت با ارسال پیامی به ولیعهد (محمدعلی شاه) که در تبریز بود مواضع متحصنین شاه چراغ را به روشنی اعلام کرد.

«اکنون قریب پنجاه روز است به علم حضور و شهادت جمهور ارباب بصیرت ملت فارس به مرکز سلطنت قاهره تظلم نمودیم و تعدیات حاکم غیر محکوم مطلق خود را باز نمودیم... اکنون برای این توهین عظیم و ظلم مالایطاق حکومت این خادمین شریعت محمدیه و سکنه شهر و توابع شیراز در بقاع متبرکه شریعت مقدسه پناهنده ایم و تا آخرین شریان در جنبش است برای رفع فاعل این توهین به اسلام و رفع حاکم ظالم حاضریم. » (ناظم الاسلام کرمانی، 1379: 322)

ایستادگی وپافشاری مردم و علما و متحصنین در شاه چراغ حدود سه ماه ادامه یافت. ماه مبارک رمضان اوج حضور مردم در شاه چراغ بود. سرانجام مظفرالدین شاه تسلیم خواست مردم شد و از شعاع السلطنه خواست تا با عنوان معالجه از شیراز خارج شود تا پس از بازگشت آرامش دوباره او را به فارس بازگردانند.

با خروج خفت بار شعاع السلطنه از شیراز، سردار اکرم که نائب الحکومه او بود با بیرحمی اقدام به سرکوب اعتراضات مردم کرد. مردم از شدت فشار وظلم به شاه چراغ که محل بست و پناه مظلومین است متحصن گردیده سردار اکرم به بهانه ی برقراری نظم شهر دستور شلیک داد. مأموران او اجتماع مردم را به گلوله و سپس به توپ بستند. دهها نفر به قتل رسیده و عده زیادی مجروح شدند. (ناظم الاسلام کرمانی، 1379: 330) ترس و وحشت عمومی حاکم در شیراز در اواخر شوال 1323 ق گویای اوضاع وخیم این شهر است.

«از بعدازظهر جمعیت شاه چراغ زیاد شده جمع کثیری با اسلحه وارد شده به آنها ملحق گردیدند و بعد از ظهر تاکنون تیر و تفنگ زیادی بلند است. تمام مردم در وحشت و اضطرابند که چه شود». (قائم مقامی، 1359: 123)

روزهای بعد گروهی از علما در حمایت از مردم در مدرسه خان گرد هم آمدند و اوضاع آشفته شیراز را به تهران انعکاس دادند. علی اصغر خان اتابک صدراعظم ضمن تلگرافی به سردار اکرم وی را تهدید کرد که در صورتی که به سرعت به اعتراضات شیراز پایان ندهد وی امیربهادرجنگ را برای سرکوب مردم به شیراز اعزام می کند.

ادامه سیاست سرکوب و خشونت سردار اکرم به انسجام و اصرار مردم در مطالبه خواست خود و ادامه تجمع در حرم شاه چراغ منجر شد. دوباره شیراز به حالت تعطیل درآمد و اجتماع چندهزار نفری این بار بر علیه سردار اکرم-نائب الحکومه- درحرم شاه چراغ شکل گرفت. (حبل المتین کلکته، 20شوال1323: 7)

سرانجام ماهها ایستادگی و مبارزه پی گیر مردم به رهبری علما علیه استبداد شعاع السلطنه و نائبش به نتیجه رسید و مظفرالدین شاه تسلیم خواست مردم شد. دولت غلامحسین غفاری (وزیر مخصوص) را با هدف کنترل اوضاع شیراز و بازگرداندن آرامش مأمور حکومت فارس کرد. به این ترتیب جنبش مردم فارس با نقش محوری و مرکزی حرم مقدس احمدبن موسی(ع) به عنوان پایگاه اصلی مبارزه ضد استبدادی به ثمر نشست و با پایان حکمرانی شعاع السلطنه و عامل او سردار اکرم حرکت مردمی پیروز شد. (شفیعی سروستانی، 1390: 108)

پس از پیروزی قاطع مردم شیراز و ورود وزیر مخصوص به عنوان حکمران جدید اوضاع شیراز به وضعیت عادی درآمد و آرامش به شیراز بازگشت. به پاس ورود حکمران جدید چند گلوله توپ شلیک شد و آقایان علما و برخی بزرگان شهر به همراه گروهی از مردم در حرم مطهر احمدبن موسی(ع) جمع شده و مراسم شکرگزاری برگزار و سجده ی شکر به جای آوردند. به دستور علما نقاره خانه شاه چراغ به صدا درآمد و پس از آن مردم آماده برپایی جشن و چراغانی در سطح شهر شدند. (روزنامه مظفری، ش29، 25 ذی الحجه1323ق: 8)

اجتماع شاه چراغ با هدف مبارزه با استبداد محلی (1325 ق)

اخراج خفت بار شعاع السلطنه، دستاورد نخستین اجتماع بزرگ در شاه چراغ بود. پس از آن اجتماع تلگرافخانه شیراز به عنوان دومین مرحله از انقلاب مشروطیت فارس شکل گرفت. اجتماع تلگرافخانه شیراز در 20 ربیع الاول 1325 ق به مدت چهل روز در اعتراض به رفتار و عملکرد محمدرضا خان قوام الملک سوم به عنوان کانون استبداد محلی در ایالت بر پا شد. از نگاه مردم و رهبران مشروطه فارس قوام الملک حامی دستگاه استبداد ونماد استبداد محلی بود. در برابر اجتماع مشروطه خواهان در تلگراف خانه شیراز، حامیان و هواداران قوام الملک در مسجد نو شیراز صف آرایی کردند. صف آرایی دو جبهه مخالف در شیراز بازتاب گسترده ای درمحافل سیاسی، مطبوعات ملی و محلی و مذاکرات مجلس داشت. سرانجام در نتیجه پافشاری مردم بر خواست خود مبنی بر اخراج قوام الملک، حکم احضار قوام الملک و دو پسرش حبیب اله خان سالارالسلطان و محمدعلی خان نصرالدوله توسط وزیر داخله صادر شد. (شفیعی سروستانی، 1390: 162) به این ترتیب مشروطه خواهان فارس در این مرحله از مبارزه نیز پیروز شدند. برکناری و احضار قوام الملک و پسرانش پیروزی بزرگی بود که آنان را درادامه راه مصمم تر کرد.

علی رغم نارضایتی و تعلل قوام الملک برای خروج از شیراز، با ورود حسین قلی خان نظام السلطنه به حکمرانی فارس او و پسرانش تحت فشار مشروطه خواهان ناچار به ترک شیراز شدند. قوام الملک پس از ورود به تهران با دورویی تمام در حلقه مشروطه خواهان مرکز درآمد و پسرانش مزورانه با صرف مبالغی در جشن سالگرد پیروزی انقلاب مشروطه مشارکت کردند تا به این وسیله در بین رهبران مشروطه و کارگزاران دولتی کسب وجهه و اعتبار کنند. با تلاش های پی گیر اعضاء تبعیدی خانواده قوام الملک آنان موفق شدند با دستور مستقیم محمدعلی شاه مجوز بازگشت به شیراز را به دست آورند. (شفیعی سروستانی، 1391: 171) در این میان اعتراض و مخالفت قاطع نمایندگان مجلس مانع از بازگشت قوام الملک سوم شد. اما پسرانش به سرعت عازم شیراز شدند و در آغاز رمضان 1325 ق جناح مشروطه خواه شیراز ناباورانه شاهد بازگشت ورود پسران قوام بودند.

بازگشت پسران قوام الملک به منزله ی تقویت جناح مستبد در شیراز، تهدیدی تازه برای جبهه ی مشروطه خواه و عاملی مهم برای تضعیف موقعیت نظام السلطنه (حکمران فارس) بود. در واکنش به این شرایط رهبران انجمن اسلامی و مشروطه خواهان تصمیم گرفتند برای تقویت موضع خود از آیت اله سیدعبدالحسین لاری که اینک در لارستان حضور داشت جهت عزیمت به شیراز و رهبری جبهه انقلابی دعوت کنند. نکته جالب آن که عبدالحسین لاری دردشمنی و سرسختی با خاندان قوام الملک سابقه ی دیرینه داشت و در برابر آنان قاطع و سازش ناپذیر بود. با ورود آیت اله لاری به همراه تفنگچیان و نیروهای نظامی اش به شیراز توازن قدرت به نفع مشروطه خواهان تغییر کرد و تحرکات جدید قوامی ها را خنثی نمود. (شفیعی سروستانی، 1390: 172)

آیت اله لاری در پنجم رمضان 1325 ق در میان استقبال گسترده مردم از مسیر دروازه سعدی وارد شیراز شد. بلافاصله پس از ورود او اقدام به تأسیس تشکیلات سیاسی جدید به نام «انصار» کرد و نیروهای مشروطه خواه شیراز را در این گروه متشکل ساخت. (استخر، 1388: 50) با استقرار سید عبدالحسین لاری افراد و گروه ها و انجمن های مشروطه خواه شیراز گرد وی جمع شده و انسجام تازه ای یافتند. صولت الدوله ایلخان قشقایی که سابقه ی رقابت و دشمنی با قوام الملک داشت به این جبهه پیوست. نخستین واکنش دستگاه قوام الملک در برابر صف آرایی تازه مشروطه خواهان اقدام به تجمع در تلگراف خانه و ارسال شکایات متعدد به تهران و نمایندگان مجلس بود. (مستشار الدوله، 1362: 4-213) هنوز یک هفته از ورود آیت اله لاری به شیراز نگذشته بود که تنش و درگیری سخت میان دو جبهه رقیب آغاز شد و به اجتماع بزرگ مشروطه خواهان و تحصن سه ماهه آنان در حرم شاه چراغ منجر شد. اجتماعی که در نوع خود گسترده ترین عرصه ی قدرت نمایی مشروطه خواهان شیرازدر برابر استبداد محلی بود.

شکل گیری بزرگ ترین اجتماع مشروطه خواهان شیراز در حرم شاه چراغ

با آغاز ماه رمضان (1325 ق) و اوج گیری احساسات مذهبی فضای شیراز آماده تقابل و درگیری میان دو جناح مخالف بود. اینک شیراز آماده منتظر جرقه ای بود که خشم ونفرت خود را علیه قوامی ها شعله ور کند. تصمیم آیت اله سیدعبدالحسین لاری مبنی بر برگزاری نماز جمعه در شیراز، عاملی شتابزا برای شروع یک دوره درگیری خونین در شیراز بود. اعتصاب گسترده و طولانی بازاریان شیراز، درگیری خونین میان دو جبهه و بروز آشوب و اغتشاش به طور طبیعی موجب رکود شدید اقتصادی شد. در این شرایط نمایندگان مجلس به دلیل تشدید رویارویی با محمدعلی شاه توجه چندانی به حوادث فارس نداشتند. تنها نقطه امیدبخش ورود وزیر مخصوص (غلامحسین غفاری) به حکمرانی فارس موجب شد تا به طور موقت آشوب و اغتشاش در فارس کنترل شود. (شفیعی سروستانی، 1390: 180)

نقطه ی شروع و محرک اصلی اجتماع شاه چراغ، در این مرحله تصمیم آیت اله لاری برای برپایی نماز جمعه در مسجد وکیل بود که به طور معمول توسط شیخ یحیی امام جمعه وابسته به قوام الملک برگزار می شد. ماجرا از زمانی شروع شد که آیت اله لاری در صبح جمعه دهم رمضان 1325 ق برای انجام غسل جمعه به همراه هواداران خود به حمام«نقشک» در محله ی بازار مرغ شیراز رفت. در این زمان تفنگچیان در اطراف حمام مستقر شدند. شیخ یحیی که از این تصمیم باخبر شد بلافاصله راهی مسجدوکیل شد. در میان راه درگیری مسلحانه بین هواداران دو طرف وضع را متشنج کرد. آیت اله سید عبدالحسین لاری تصمیم گرفت به جای مسجد وکیل راهی حرم مطهر شاه چراغ شود و نماز جمعه را در آن جا برگزار کند. بزودی علما برجسته شیرازهمچون آیت اله شیخ محمدباقر استهباناتی (شهید رابع)، رهبران انجمن اسلامی شیراز و گروهی از تفنگچیان لاری و قشقایی به اجتماع متحصنین شاه چراغ پیوستند. تفنگچیان برای دفاع از متحصنین برپشت بام های شاه چراغ و حرم سید میر محمد سنگر گرفته و آماده دفاع و مقابله با حملات احتمالی عوامل قوام الملک بودند. (روزنامه استخر، ش1325: 1) (کتاب آبی، ج1، 1363: 12-111)

قوامی ها در واکنش به اجتماع شاه چراغ ابتدا در تلگراف خانه و سپس در مسجد نو تجمع کرده و آماده مواجهه و رویارویی با مشروطه خواهان شدند. اینک شهر شیراز در حالت بحرانی به دو جبهه متخاصم تقسیم شده بود. تمامی گروه های ضد قوام الملک و مشروطه خواهان تحت رهبری آیت اله لاری و آیت اله شیخ محمدباقر استهباناتی در شاه چراغ متحصن شده و مسجد نو در برابر شاه چراغ مرکز سنگربندی تفنگچیان و عوامل قوام الملک شد.

محمد حسین استخر که در این زمان شاهد حوادث شیراز بود در خاطراتش به تشریح جزییات اجتماع شاه چراغ می پردازد. وی اشاره دارد که تفنگچیان مستقر در شاه چراغ با ماموران قوام که در مسجد نو بودند شب و روز مشغول زد و خورد و تیر اندازی بودند. تفنگچیان قوام که از نظر تعداد چند برابر متحصنین بودند در یک مرحله با هجوم به شاه چراغ سنگر به سنگر پیش روی کردند. آنان اطراف صحن سید میر محمد و نقاره خانه شاه چراغ را تصرف و متحصنین را از چهار طرف محاصره کردند. متحصنین در حلقه ی محاصره قوامی ها که با کمبود شدید آذوقه و فشنگ روبرو شدند در ابتکاری جالب مقداری آذوقه و فشنگ را در تابوت گذاشته و از بیرون وارد شاه چراغ کردند. نیروهای قوام که پس از محاصره مشروطه خواهان با مقاومت آنان روبرو شدند. در توطئه ای خطرناک توسط عوامل نفوذی خود، آب سماور متحصنین را مسموم کردند که در نتیجه آن تعدادی مسموم و یک نفر در گذشت. (استخر، 1388: 60 -58)

در این شرایط سخت نظام السلطنه حکمران فارس که به دلیل فقدان نیروی کافی توان کنترل اوضاع را نداشت به یکباره در 25 رمضان استعفا و برای همیشه شیراز را ترک گفت. (نظام السلطنه مافی، 1362: 177)

ادامه ی تنش و درگیری در مرکز ایالت و نبود حکمران ایالتی موجب افزایش ناامنی و بی ثباتی در راه ها و جاده های بازرگانی و به تبع آن کاهش مبادلات تجاری شد. تعطیلی بازار و رکود اقتصادی خسارت فراوانی را به بازاریان وارد کرد. آنان طی تلگراف های متعدد به مجلس شکایت کردند.

«ما بیچاره ها چند ماه است راحتی نداریم. عیال و اطفال ما جرئت بیرون آمدن ندارند. دیگر قوه کاسبی نداریم اگر قوه مجریه هست پس کو؟ اگر مجلس دادخواهی می نماید چرا نمی نماید؟.... ما چیزی نمی خواهیم مگر امنیت. اصناف شیراز» (مذاکرات مجلس دوره اول، 1325: 5-384)

با استعفاء و خروج نظام السلطنه از فارس، وزارت داخله تصمیم به اعزام علاءالدوله به حکمرانی فارس گرفت که با مخالفت شدید رهبران مشروطه شیراز روبه رو شد. آیت اله سید عبدالحسین لاری به نمایندگی از متحصنین شاه چراغ در تلگرافی خطاب به علما تهران، مجلس و انجمن های تهران اعتراض خود را نسبت به انتخاب علاء الدوله به حکمرانی فارس اعلام کرد (مستشار الدوله، 1362: 90-189). موضع گیری و مخالفت قاطع متحصنین شاه چراغ نتیجه داد و دولت از اعزام علاء الدوله به فارس صرفنظر کرد. در ادامه متحصنین شاه چراغ با ارسال نامه ها و تلگراف های متعدد به تهران خواسته های خود را اعلام کردند. در یکی از این تلگراف ها آیت اله لاری و استهباناتی به نیابت از متحصنین شاه چراغ خواسته های متحصنین را به وزارت داخله اعلام کردند.

«خدا شاهد و به حقیقت انسانیت قسم است جز رفع ظلم پسران قوام، اجراء مشروطه، حفظ شرف وآبروی خود از هتاکی علاء الدوله مقصودی نداریم» (روزنامه حبل المتین تهران، 5 ذی القعده، 1325: 4).

به عکس آیت اله لاری و استهباناتی، آیت اله میرزا ابراهیم محلاتی در این شرایط مشی بی طرفی انتخاب کرد. آیت اله سیدعلی کازرونی مجتهد برجسته فارس بارها برای اصلاح و سازش میان دو طرف اقدام کرد. با گذشت بیش از سه ماه از تحصن شاه چراغ تلاش برای مصالحه میان طرفین بی نتیجه بود. احتمالاً وقوع سیل ویرانگر شیراز در نهم ذی الحجه1325 ق شرایط مناسب را برای پایان تحصن و تقابل میان دو طرف را فراهم کرد. (روزنامه صبح صادق، 20ذی حجه 1325: 3-2) دراین شرایط دو طرف نسبت به دعوت آیت اله کازرونی برای نشست صلح پاسخ مثبت دادند. آنان در منزل حاج علی آقا ذوالریاستین (رئیس انجمن اسلامی) جمع شدند و ضمن مصالحه متعهد شدند که در راه تحقق مشروطه با هم همکاری کنند. با انتشار خبر صلح میان دو طرف که با ورود وزیر مخصوص به عنوان حکمران جدید فارس همزمان شد نظم وآرامش پس از ماهها اغتشاش به فارس بازگشت. گزارشگر کتاب آبی اوضاع شیراز را چنین گزارش می کند.

«اوضاع به خوبی به حالت آرامی است. مابین فریقین صلح و آرامش برقرار گردید و از آن وقت دیگر اغتشاش به ظهور نپیوست». (کتاب آبی، ج1، 1363: 155).

آرزوی مردم فارس برای بازگشت نظم و امنیت با انتشار خبر عزیمت وزیر مخصوص در روزهای پایانی ذیحجه1325 به دست آمد. اما رویدادهای بعدی نشان داد که این آرامش کوتاه و موقتی است. طوفان حوادث در راه است. قوام الملک سوم که در پی اجتماع تلگرافخانه شیراز به تهران تبعید شد تا پایان سال در تهران ماند. اینک به دلیل نزدیکی با محمدعلی شاه توانست با اختیارات ویژه دراواخر ذیحجه 1325 به شیراز بازگردد. او گام در راه سفری نهاد که عاقبت خوشی نداشت.

قوام الملک سوم در اوج ناباوری مشروطه خواهان و نارضایتی وزیر مخصوص در 16 محرم1326 به شیراز رسید و کمی بعد در4 صفر در حیاط عمارت شخصی خود به دست یکی از جوانان مشروطه خواه[3] به قتل رسید. ترور قوام الملک موجب بر پایی آشوب دوباره در شیراز شد. در پی این حادثه قوامی ها عوامل و تفنگچیان خود را از سراسر ایالت احضار کردند. به دستور پسران قوام مأموران خشمگین ابتدا اقدام به محاصره حرم مطهر شاه چراغ، تلگرافخانه و مدرسه خان کردند وآماده گرفتن انتقام و سرکوب رهبران مخالف شدند. در برابر این وضع خطرناک مشروطه خواهان، اعضاء انجمن اسلامی به سرعت به حرم مطهر شاه چراغ پناه بردند تا از هجوم تیغ و انتقام مأموران قوام در امان باشند. (روزنامه صوراسرافیل، شماره26، ربیع الاول1326: 5)

مأموران قوام با حمله به منزل رهبران مشروطه درصدد انتقام از آنان بودند. تنها دو روز پس از قتل قوام الملک در مجلس یادبود قوام الملک در حسینیه قوام، آیت اله شیخ محمدباقر استهباناتی و سیداحمد دشتکی که از رهبران شاخص مشروطه بودند مورد حمله و تیراندازی عوامل قوام قرار گرفته و بی رحمانه به شهادت رسیدند. مأموران قوام الملک در جریان قتل دوچهره شاخص مشروطه شیراز بی رحمی و خشونت را به اوج رساندند. (استخر، 1388: 71)

با شهادت دوتن از رهبران مشروطه فارس، هرج و مرج و آشوب تمام شهر را فراگرفت. شیراز حالت پلیسی و امنیتی پیداکرد و این حوادث در محافل سیاسی ومطبوعاتی بازتاب وسیعی داشت.

پس از چند روز پر آشوب با تلاش های پیگیر وزیر مخصوص و بیگلربیگی بازارها باز شد و آرامش نسبی به شیراز بازگشت. روزهای بعد جنازه شهدا از حرم شاه چراغ به سوی حافظیه تشییع و در آن جا دفن شد. به هر روی وزیر مخصوص توانست اوضاع بحرانی شیراز را کنترل و نظم و آرامش را به ایالت بازگرداند (نهضت مشروطه ایران بر پایه اسناد وزارت خارجه، 1367: 182).

در بررسی تحلیلی از این مرحله از تحولات فارس در می یابیم که حرم مطهر شاه چراغ، به عنوان کانون و مرکز ثقل اجتماعات و مبارزات مشروطه خواهان وازسوی دیگر سنگر و پناهگاه آنان در برابر هجوم تفنگچیان و عوامل استبداد بود. پیوند و نزدیکی حرم مطهر با بازار و مراکز تجاری شیراز زمینه مناسب را برای همکاری مشترک بازاریان با نهاد مذهبی و روحانیت انقلابی فراهم ساخت.

نتیجه گیری

حرم مطهر احمد بن موسی(ع) از زمان ساخت تا دوره صفویه به عنوان مهم ترین کانون مذهبی، فرهنگی و آموزشی شهر شیراز شناخته شد. دردوره صفویه همزمان با گسترش تشیع حرم شاه چراغ توسعه یافت و نقش های متنوعی در فضای زندگی شهری ایفا کرد. از آن پس حرم مطهر به عنوان محل بست و تحصن افراد گروه های معترض و پناهگاه محرومان و درماندگان به کار آمد و به طور وسیع تری در مسایل اجتماعی کار کرد و نقش پیدا کرد. با بنای مجموعه زندیه به ویژه بازار وکیل، رابطه ی حرم با جامعه فزونی یافت و دو مرکز مذهبی و اقتصادی شهر در ارتباط با یکدیگر قرار گرفتند. دردوره ی قاجار به ویژه عصر ناصری و مظفری حرم مطهر احمد ابن موسی(ع) در حوزه مسایل سیاسی و به طور گسترده تری با مسایل اجتماعی جایگاه و موقعیت پیدا کرد.

با شروع جنبش تنباکو شیراز و فارس از کانون های پیشرو در این حرکت مردمی بود. اجتماع اعتراض آمیز چندهزارنفری در حرم شاه چراغ، نخستین صحنه ی بروز نقش سیاسی حرم در کالبد زندگی شهری بود. در این دوره حرم به عنوان سنگر وپناهگاه مظلومان و بی پناهان شناخته و حتی در مواردی مقصران ومجرمان از این پناهگاه مذهبی برای رهایی خود از مجازات استفاده می کردند.

از این پس به دلیل پیوند تنگاتنگ بافت های مختلف شهری، به ویژه مراکز تجاری با حرم، نقش آفرینی حرم مطهر در عرصه های سیاسی و اجتماعی به وضوح دیده می شود. از سوی دیگر قداست و حرمت این حرم، سبب شد تا پیام جنبش ها و اجتماعات مردمی در عرصه ملی و حتی جهانی بازتاب و نمود پیدا کند. در نخستین مرحله از انقلاب مشروطیت، ایالت فارس پس از تهران پیشگام در جنبش ضداستبدادی علیه ستمگری حکمران ایالتی گردید و با شکل گیری بزرگ ترین اجتماع مشروطه خواهان در شاه چراغ و پس از یک دوره تقابل با نیروهای استبداد سرانجام به پیروزی رسید. در این مرحله نیز حرم مطهر به عنوان پایگاه اصلی مبارزه مردم شناخته شد.

مرحله دوم جنبش مردم شیراز در مبارزه و تقابل با استبداد محلی خاندان قوام الملک شکل گرفت که قرن ها در این ایالت ریشه دوانده بودند. در این مرحله نیز حرم مطهر شاه چراغ کانون استقرار مشروطه خواهان و صحنه درگیری ورویارویی مستقیم با جبهه مستبدین شد. در مبارزه با کانون استبداد محلی نیروهای لاری، قشقایی و مشروطه خواهان شیراز در یک جبهه مشترک منسجم شدند که پدیده نوظهوری بود. اعتصاب بازاریان و تحصن طولانی جناح مشروطه خواه سرانجام به تقابل شدید نظامی میان دو طرف و عاقبت با قتل و ترور رهبران اصلی دو جناح پایان یافت.

به این ترتیب، حرم مطهر شاه چراغ در دو جنبش تنباکو و مشروطیت فارس به عنوان مرکز ثقل تحولات و مبارزات مردمی نقش آفرین شد ودر مراحل بعد از جمله جنبش ملی نفت و انقلاب اسلامی، حرم مطهر نقش کانونی و مرکزیت خود را حفظ کرد.

منابع

کتابنامه:

1. احمدپژوه، (1337) میرزا احمدخان مبشر همایون شیرازی، تاریخچه انقلاب مشروطه در فارس، تهران، معرفت،.

2. استخر، محمدحسین (1388)، خاطرات پیر روشن ضمیر، فارس از مشروطه تا پهلوی، به کوشش مسعود شفیعی سروستانی، شیراز، آوا اندیشه،.

3. امین الدوله، میرزا احمد خان (1341)، خاطرات سیاسی امین الدوله، به کوشش حافظ فرمانفرمائیان، تهران، کتابهای ایران،.

4. اوبن، اوژن (1362): ایران امروز 1907- 1906، ترجمه علی اصغر سعیدی، کتاب فروشی زوار، تهران،.

5. بشیری، احمد (1363) کتاب آبی، گزارش های محرمانه وزارت امور خارجه درباره انقلاب مشروطه ایران، به کوشش، تهران، نشر نو، چاپ دوم،، ج دوم.

6. دولت آبادی، یحیی (1371)، حیات یحیی، تهران، انتشارات عطار-فردوسی،، ج دوم.

7. رنجبر، محمدعلی (1389) فارس از مشروطیت تا جنگ جهانی اول، به کوشش، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی،.

8. زنجانی، رضا (1333)، تحریم تنباکو، به کوشش جواد، س. ﻫ، بی جا، بی نا،.

9. سعیدی سیرجانی، (1361) وقایع اتفاقیه، گزارش مجموعه خفیه نویسان انگلیسی درولایات ایران از سال های 1291 ق تا 1322 ق، به کوشش، تهران، نشر نو،.

10. شفیعی سروستانی، مسعود (1383)، فارس در انقلاب مشروطیت، شیراز، بنیاد فارس شناسی،.

11. قائم مقامی، جهانگیر (1359)، نهضت آزادی خواهی مردم فارس در انقلاب مشروطیت ایران، تهران، مرکز ایرانی تحقیقات تاریخی،، ج اول.

12. کربلایی، حسن (1361)، قرارداد رژی1890 م یا تاریخ انحصار دخانیه، تهران، انتشارات مبارزان، .

13. کرمانی، ناظم الاسلام (1379)، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم،.

14. مستشار الدوله، صادق (1362)، خاطرات و اسناد مستشار الدوله صادق، به کوشش ایرج افشار، تهران، انتشارات فردوسی، ، ج دوم.

15. مغیث السلطنه، یوسف (1362)، نامه های یوسف مغیث السلطنه، به کوشش معصومه مافی، تهران، نشر تاریخ ایران، ملک آرا، عباس میرزا (1355)، شرح حال عباس میرزا ملک آرا، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، بابک، چاپ دوم،.

16. نظام السلطنه مافی، حسینقلی خان (1362)، خاطرات و اسناد حسین قلی خان نظام السلطنه مافی، به کوشش معصومه مافی و دیگران، تهران، نشر تاریخ ایران، .

17. نهضت مشروطه ایران بر پایه اسناد وزارت خارجه (1361)، تهران، واحد نشر اسناد دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی،.

18. نیر شیراز، شیخ عبدالرسول (1381)، تحفه نیر، تصحیح دکتر محمدیوسف نیری، شیراز، بنیاد فارس شناسی،.

19. هاشمی، محمد (1325) مذاکرات مجلس دوره اول تفنینیه، به کوشش، تهران، چاپخانه مجلس،.

مطبوعات:

1. روزنامه استخر، سال سی و چهارم، شماره 1325، 4 اردیبهشت 1329.

2. روزنامه حبل المتین (تهران)، سال اول، شماره 184، 5 ذی قعده 1325 ق.

3. روزنامه حبل المتین کلکته، سال سیزدهم، شماره 17، 20 شوال 1323 ق.

4. روزنامه صبح صادق، شماره 221، 20 ذی حجه، 1325 ق.

5. روزنامه صوراسرافیل، شماره 26، 21 ربیع الاول 1326 ق.

6. روزنامه مظفری، ش29، 25ذی حجه 1323 ق.

پی نوشت ها:

[1] شعاع السلطنه: ملک منصور میرزا شعاع السلطنه دومین پسر مظفرالدین شاه که طی دو مرحله در سال 1318 ق و سال 1322 ق به حکمرانی فارس رسید.

[2] سردار اکرم: عبداله خان معروف به سردار اکرم از خوانین طایفه قراگزلوی همدان بود. وی در جوانی وارد نظام شد و در فارس به خدمت پرداخت او بارها به فرماندهی نیروهای نظامی در ایالات از جمله فارس رسید و در سال 1322ق در مقام وزیر و پیشکار به همراه شعاع السلطنه عازم فارس شد.

[3] نعمت اله بروجردی قاتل قوام الملک سوم

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی