عصر ایران؛ فواد شمس- صحنههای آتشسوزی در لسآنجلس و راه افتادن سیل در دوبی و مکه یا بارش برف در بیابانهای عربستان برای بسیاری تعجببرانگیز شده است
این روزها در رسانهها از تغییرات اقلیمی زیاد میشنویم. این صحنهها برای مخاطبان شاید جالب باشد عین یک فیلم سینمایی. اما از آن طرف برای ما ایرانیها خشک سالی، فرونشست زمین و آلودگی هوا نگران کننده است. قطعا تغییرات اقلیمی برای بسیاری از انسانها باید همینقدر نگران کننده باشد.
منطق حاکم بر امروز جهان کسب سود بیشتر به قیمت مصرف بیرویه تمامی منابع طبیعی است که منجر به بروز تغییرات اقلیمی مخرب میشود به یک معنا انسانها دارند کرهزمین را بیرویه مصرف میکنند اما شاید نیاز به یک بازاندیشی نقادانه به این منطق احساس میشود و باید جای مصرف به قصد سود بیشتر به سمت انطباق با طبیعت برویم. چون هنوز طبیعت و جغرافیا قویتر از ماست.
▪️دست مادر قهار طبیعت قویتر از انسانها
جغرافیا و طبیعت هنوز هم قویتر از هر نوع اراده انسانی است. این واقعیت را میتوان در تغییرات اقلیمی که مستقیما زندگی میلیاردرها انسان را تحت تاثیر قرار داده ببینیم. فرقی هم نمیکند که آتشسوزی در مناطق ثروتمندنشین کالیفرنیا باشد یا روستاهای قحطیزده آفریقا. در هر نقطه از کره زمین تغییرات اقلیمی به شکلی زندگی بشر را تحتالشعاع خودش قرار داده است.
تغییرات اقلیمی به خاطر بهرهوری بیش از حد از طبیعت رخ داده. سودجویی انسان موجب شده سازوکار طبیعت بهم بریزد. ناگهان شاهد این هستیم که در وسط بیابانهای عربستان برف میآید، در جنگلهای استرالیا و کالیفرنیا آتشسوزی میشود.
رودخانههای ایران خشک میشود، اما از آن طرف یخ قطبی آب میشود و سطح آب بالا میآید. همه این تغییرات اقلیمی روی زندگی انسانها مستقیم تاثیر دارد. هنوز هم انسانها در مقابل جغرافیا و طبیعت ضعیف هستند و نمیتوانند بر آن غلبه کنند. در نهایت بتوانند تنها خود را با آن تطبیق دهند.
▪️آتشسوزی در لسآنجلس؛ هشدار برای همگان
کالیفرنیا، به عنوان یکی از ایالتهای پیشرو در زمینه تغییرات اقلیمی، در سالهای اخیر شاهد افزایش چشمگیر آتشسوزیهای گسترده و ویرانگر بوده است. این آتشسوزیها که به ویژه در مناطق اطراف لسآنجلس شدت بیشتری دارند، ارتباط مستقیمی با تغییرات اقلیمی دارند.
تغیییرات اقلیمی باعث افزایش دما، کاهش بارندگی و طولانیتر شدن دورههای خشکسالی در کالیفرنیا شده است. این شرایط، پوشش گیاهی منطقه را خشکتر و مستعدتر برای آتشسوزی میکند. همچنین، بادهای گرم و خشک سانتا آنا که در این منطقه میوزند، سرعت گسترش آتشسوزیها را افزایش میدهند.
آتشسوزیهای اخیر کالیفرنیا بار دیگر تنشهای آبی در این ایالت را به مرکز توجه افکار عمومی آورده است.
در این میان، خانواده رزنیک، میلیاردرهایی که کنترل بخش بزرگی از منابع آبی کالیفرنیا را در دست دارند، به نمادی از بهرهبرداری خصوصی از منابع عمومی تبدیل شدهاند. این خانواده، علاوه بر انحصار آب و تبدیل آن به محصولات گرانقیمتی مانند پسته، به دنبال حفظ تحریمها علیه پسته ایران نیز بودهاند تا بازار جهانی این محصول را در اختیار خود نگه دارند.
پیوند بین سرمایهداری و تشدید بحرانهای اقلیمی در این مورد مشخص به وضوح دیده میشود.
▪️ کشورهای سرمایهداری، مقصران اصلی تغییرات اقلیمی
کشورهای صنعتیشده و سرمایهداری، بزرگترین تولیدکنندگان آلایندهها و مصرفکنندگان منابع طبیعی کره زمین هستند و سهم بیشتری در تخریب محیطزیست و تغییرات اقلیمی دارند.
کشورهای به اصطلاح شمالی از جمله ایالات متحده آمریکا ، اتحادیه اروپا و کانادا بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای در جهان هستند. فعالیتهای صنعتی گسترده، استفاده گسترده از سوختهای فسیلی و مصرف بالای انرژی، این کشورها را به اصلیترین عوامل تغییرات اقلیمی تبدیل کرده است.
این کشورهای صنعتیشده، از قرنها پیش به توسعه صنایع و استفاده از سوختهای فسیلی روی آوردهاند و این امر باعث تجمع قابل توجهی از گازهای گلخانهای در جو شده است. همچنین سبک زندگی مصرفگرایانه در کشورهای توسعهیافته، به مصرف بالای انرژی و تولید بیشتر گازهای گلخانهای منجر شده است. بسیاری از کالاهای مصرفی در کشورهای در حال توسعه، در کشورهای صنعتی تولید میشوند و این تولیدات، به نوبه خود، به انتشار گازهای گلخانهای کمک میکنند.
این کشورها به دلیل سهم تاریخی خود در انتشار گازهای گلخانهای، مسئولیت بیشتری برای مقابله با تغییرات اقلیمی دارند.
▪️ قربانیان تغییرات اقلیمی
در حالی که تعداد معدودی از کشورها برای کسب سود بیشتر به مصرف بی رویه کرهزمین میپردازند و موجب تغییرات اقلیمی شدهاند طیف وسیعی از کشورهایی هستند که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی میبینند.
کشورهای جزیرهای و ساحلی در صف اول هستند. این کشورها به دلیل افزایش سطح آب دریاها و وقوع رویدادهای شدید آب و هوایی مانند طوفان و سیل، در معرض خطر بیشتری قرار دارند. در کنار آن کشورهای در حال توسعه نیز اسیبپذیرند. این کشورها معمولاً منابع محدودتری برای مقابله با تغییرات اقلیمی دارند و زیرساختهای آنها برای مقابله با بلایای طبیعی آماده نیست. کشورهایی با اقتصاد وابسته به کشاورزی نیز از تغییرات اقلیمی ضربه میخورند. در الگوهای بارندگی، افزایش دما و خشکسالی، به شدت بر تولید محصولات کشاورزی در این کشورها تأثیر میگذارد.
نمونههایی از کشورهایی که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی میبینند کشورهای جزیرهای کوچک مانند مالدیو، تووالو و کیریباتی که به طور کامل در معرض خطر زیر آب رفتن قرار دارند. بسیاری از کشورهای آفریقایی به دلیل وابستگی شدید به کشاورزی و کمبود منابع، آسیبپذیری بالایی در برابر تغییرات اقلیمی دارند. کشورهای جنوب آسیا نیز در معرض خطر هستند. کشورهای این منطقه مانند بنگلادش و هند، به دلیل افزایش سطح آب دریاها، سیلاب و خشکسالی، در معرض خطر جدی قرار دارند.
▪️ نقد مصلحانه مارکسی؛ جلوگیری از مصرف بیرویه کرهزمین
کارل مارکس، در قرن نوزدهم در دورهای زندگی میکرد که بحرانهای زیستمحیطی مثل الان حاد نشده بود، اما نشانههای اولیه آن دیده میشد. بسیاری از مفاهیم و تحلیلهای او میتوانند برای درک رابطه بین انسان و طبیعت و چالشهای ناشی از تغییرات اقلیمی مفید باشند.
مارکس به رابطه متقابل بین انسان و طبیعت به عنوان یک "متابولیسم اجتماعی" نگاه میکرد. او معتقد بود که این رابطه باید به گونهای باشد که طبیعت بتواند خود را بازتولید کند. یعنی به طبیعت فرصت داد که خود را بازسازی کند اما نگاه حریصانه سودجوی سرمایهداری به سرعت میخواهد همه چیز را مصرف کند و فرصت تنفس به طبیعت نمیدهد.
مارکس به شدت از بهرهکشی سرمایهداران از طبیعت انتقاد میکرد. او معتقد بود که به دلیل انگیزه سود، سرمایهداران به طور بیرحمانهای از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند و به محیط زیست آسیب میرسانند. تغییرات اقلیمی نتیجه مستقیم نظام سرمایهداری و اولویت دادن به سود اقتصادی بر هزینههای زیستمحیطی است.
بهرهکشی بیرویه از طبیعت در منطق سرمایهداری برای حفظ و افزایش سود، به طور مداوم منابع طبیعی را مصرف میکند بدون اینکه فرصت بازسازی به جغرافیا و طبیعت بدهد.
در سیستم سرمایهداری، هزینههای زیستمحیطی اغلب نادیده گرفته میشوند یا به جامعه تحمیل میشوند. شرکتها به دنبال حداقل کردن هزینههای تولید هستند و هزینههای زیستمحیطی را به عنوان یک هزینه اضافی میبینند.
▪️ کروپتکین منتقد رادیکال و مبدع همیاری داوطلبانه در طبیعت
کروپتکین به عنوان یک آنارشیست دوستدار طبیعت با آرایی بدیع در زمانه خودش بسیار کمتر از کارل مارکس شهرت دارد اما شاید نظرات رادیکال و بدیع او برای زمانه ما و بحرانی که گرفتار آن هستیم جالب توجه باشد.
پتر کروپتکین، آنارشیستی اهل روسیه بود که طبیعت شناس قهاری هم به حساب میآمد. علاوه بر اینکه یک نظریه پرداز سیاسی بود بلکه به عنوان یک طبیعتشناس و جغرافیدان نیز شناخته میشود.
او در آثارش به ویژه کتاب " کمک به طبیعت" (Mutual Aid) به نقش همکاری و همیاری در طبیعت پرداخته و این ایده را گسترش داده است که انسان میتواند با الهام از طبیعت، جامعهای بدون سلسله مراتب و مبتنی بر همکاری ایجاد کند.
کروپتکین بر خلاف دیدگاههای رایج در زمان خود که رقابت را اصل اصلی در طبیعت میدانستند، بر اهمیت همکاری در میان گونه انسانی تأکید میکرد. او معتقد بود که بسیاری از گونهها برای بقای خود به همکاری و همیاری نیاز دارند. این ایده را او با مشاهده زندگی جانوران در طبیعت، به ویژه در مناطق قطبی، استخراج کرد.
او معتقد بود که انسان نیز به عنوان بخشی از طبیعت، میتواند با الهام از این همکاری، جامعهای بدون نیاز به سودجویی سرمایهدارانه و سلسله مراتب ایجاد کند. این جامعهای که کروپتکین تصور میکرد، جامعهای بود که در آن افراد به صورت داوطلبانه و بر اساس نیازهای مشترک با هم همکاری میکردند.
کروپتکین معتقد بود نابرابری اجتماعی یکی از عوامل اصلی تخریب محیط زیست است. او معتقد بود که جامعهای که بر اساس برابری و عدالت اجتماعی بنا شده باشد، کمتر به محیط زیست آسیب میرساند. محیط زیست به عنوان یک کل مرتبط است. کروپتکین به محیط زیست به عنوان یک کل نگاه میکرد و معتقد بود که انسان بخشی جداییناپذیر از آن است. همچنین کروپتکین با تمرکززدایی و کوچکسازی جوامع موافق بود. او معتقد بود که جوامع کوچکتر بهتر میتوانند نیازهای محلی را برآورده کنند و به محیط زیست آسیب کمتری وارد کنند.
اندیشههای او همچنان الهامبخش بسیاری از فعالان محیط زیست و کسانی است که به دنبال ایجاد دنیایی عادلانهتر و پایدارتر هستند.