در این نوشتار، نسبت میان دو مقوله ی انتظار به عنوان محور برپایی تمدن اسلامی و علم مدیریت استراتژیک به مثابه موتور محرکه ی تمدّن غرب، در سه رویکرد مورد بررسی قرار می گیرد: رویکرد اول، دیدگاه های علم مدیریت استراتژیک را هم در پروسه روشی و هم محتوایی ملحوظ کرده است و هیچ جایگاهی چه در حوزه ی روش و چه در حوزه ی محتوا برای پارادایم انتظار قائل نمی شود