آلبرت فینی Albert Finney پیش از رسیدن به 50 سالگی، سومین نامزدی اسکار را برای بازی در «متصدی لباس» The Dresser در نقش شاه لیر King Lear به دست آورد. این قضیه به 35 سال پیش و میانهٔ راه بازیگری او برمیگردد و او دو نامزدی دیگر در طول فعالیت هنریاش دریافت کرد؛ برای بازی در نقش یک مشاور مست خودباخته در «زیر آتشفشان» Under the Volcano و نقش یک رئیس قهرمان در «ارین براکویچ» Erin Brockovich.
مخاطبان جوانتر احتمالا نقش این بازیگر فقید به عنوان صدای مغزمتفکر پشت مأموریتهای پنهان سیا در دو فیلم اول «جیسون بورن» Jason Bourne، و یا نقش کینکید در «اسکایفال» Skyfall را به یاد میآورند.
همچنین بخوانید:
بازیگرانی که تابهحال برنده جایزه اسکار نشدهاند
فراموشنشدنیترین بازیهای فینی به چندین سال قبل و زمانی که این ستارهٔ جذاب جوان در حال تغییر معنی بازیگری بود، بازمیگردد. اگرچه نقش اول شکسپیری فینی در آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک آموزش داده شده، اما فینی با بازی در نقش آدمهای رذل و شخصیتهای بیرحم مدرن، روش متفاوتتری را در فیلمهایش اتخاذ کرد.
سبک او از اتفاقاتی که در تئاتر و سینمای آمریکا در حال رخ دادن بود نیز بسیار متفاوت بود. همزمان با ظهور این ستاره، مارلون براندو و دیگر همتایانش درحال اختراع «متد اکتینگ» در آن طرف آبهای اقیانوس اطلس بودند. فینی به جای استفاده از سیستم استانیفسکی Stanislavsk، با چنگ زدن به نوعی انرژی غیرقابلپیشبینی و خودانگیخته، به مهارتی تکنیکی دست پیدا کرد که بسیار جلوتر از زمان خودش بود.
شایعهای وجود داشت که دیوید لین David Lean کارگردان پس از تماشای بازی جذاب فینی در «هنرمند» The Entertainer و «شنبهشب و صبح یکشنبه» Saturday Night and Sunday Morning، به شدت خواستار حضور او در نقش اصلی «لورنس عربستان» Lawrence of Arabia شد، اما فینی این پیشنهاد را نپذیرفت. حضور فینی در نقش اول «تام جونز» Tom Jones نقشی بود که به شدت در موفقیت فینی تأثیر داشت و اولین نامزدی اسکار را برای او به ارمغان آورد.
این اثر متفاوت تونی ریچاردسون Tony Richardson انقلابی در سینمای بریتانیا محسوب میشود و فینی را به چهرهٔ سینمای مدرن بریتانیا تبدیل کرد که البته با شخصیت سینمایی خاص فینی نیز به خوبی ترکیب شد. واضح است که هیچ بازیگر دیگری با اجرای متد اکتینگ نمیتوانست در این فیلم بدرخشد و بازی در این نقش یاغی، پرهرجومرج و خودآگاه تنها برازندهٔ فینی بود.
فینی برای رسیدن به هدفش، باید دیوار چهارم را میشکست (اصطلاحی که به دیوار نامرئی میان هنرپیشه و تماشاچی گفته میشود) و در موقعیتهای دشوار برای نشان دادن نامعقول بودن اتفاقات، مستقیم به دوربین نگاه میکرد و گاهی آن را با چشمکی همراه میکرد. تماشاچیان «تام جونز» در ابتدا این چشمکها را به عنوان نشان ویژهای از فینی به حساب میآوردند. از آن به بعد چشمکهای توطئهآمیز او تقریبا در همهٔ فیلمهایی که بازی میکرد دیده میشد. مثلا نقش سردستهٔ مافیایی ایرلندی خشن در «تقاطع میلر» Miller’s Crossing یکی از آن امضاهای خاص او را داشت.
به نظر من این علامت جسورانهٔ ناشی از خودآگاهی، یک ویژگی هویتی برای بهترین نقش فینی محسوب میشود؛
در «دو تا برای جاده» Two for the Road ساختهٔ استنلی دانن Stanley Donen، فینی نقش یک هیچهایکر زنباره را در مقابل آدری هپبورن Audrey Hepburn بازی میکند. فینی در همهٔ موقعیتهای فیلم، از جذابیتش برای بازی در این نقش استفاده میکند. این فیلم یکی دیگر از فیلمهای فینی است که تقریبا همه عاشق آن هستند.
حدودا در طی شش دهه حضور آلبرت فینی در سینما، او مدام در حال اضافه کردن و کاهش وزن و تغییر شکلش بود و حتی برای خلق یک کاراکتر فراموشنشدنی، موهای سرش را تراشید. او پس از دریافت نامزدی اسکار برای نقش هرکول پوآرو Hercule Poirot در «قتل در قطار سریعالسیر شرق» Murder on the Orient Express، به طرز عجیبی حدود هفت سال از سینما دوری کرد و به تئاتر روی آورد. او نقشهای زیادی از جمله هملت، مکبث و دایی وانیا Uncle Vanya را روی صحنه اجرا کرد. او نقشهای متعدد و متفاوتی را در طول زندگی حرفهایش به اجرا درآورد. نقشهای بینظیر و برق چشمان نافذ آلبرت فینی هرگز از یادها پاک نخواهد شد.
این مقاله برگرفته از نوشتهٔ پیتر دبروگ Peter Debruge در سایت variety.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
0