ماهان شبکه ایرانیان

نصیحت امام سجاد (علیه السلام) به دلقکى بیکار

امام صادق (علیه السلام) روایت مى کند : دلقکى بیکار در‌ مدینه بود که‌ اهل مدینه از‌ دلقک بازى ‌و‌ سخنانش به‌ خنده مى آمدند . روزى به‌ مردم گفت : این مرد مرا خسته ‌و‌ درمانده کرد ( منظورش حضرت على بن‌ الحسین (علیه السلام) بود ) .

امام صادق (علیه السلام) روایت مى کند : دلقکى بیکار در‌ مدینه بود که‌ اهل مدینه از‌ دلقک بازى ‌و‌ سخنانش به‌ خنده مى آمدند . روزى به‌ مردم گفت : این مرد مرا خسته ‌و‌ درمانده کرد ( منظورش حضرت على بن‌ الحسین (علیه السلام) بود ) .

آن گاه به‌ مردم خطاب کرد که‌ هیچ کارى از‌ کارهاى من‌ او‌ را‌ به‌ خنده نیاورده ‌و‌ به‌ ناچار باید ترفندى به‌ کار گیرم تا‌ او‌ را‌ بخندانم !


امام ششم (علیه السلام) مى فرماید : روزى على بن‌ الحسین (علیهما السلام) در‌ حالى که‌ دو‌ نفر از‌ غلامانش او‌ را‌ همراهى مى کردند از‌ منطقه اى عبور مى کردند ، ان‌ دلقک به‌ سوى حضرت آمد ‌و‌ رداى مبارکش را‌ از‌ پشت سرش ربود ، دو‌ خدمتکار حضرت او‌ را‌ دنبال کردند ‌و‌ ردا را‌ از‌ دستش گرفته به‌ جانب حضرت آوردند ‌و‌ به‌ دوش مبارکش انداختند . حضرت در‌ حالى که‌ خود را‌ از‌ چشم انداز ان‌ دلقک پنهان مى داشتند ‌و‌ دیده از‌ زمین برنمى گرفتند به‌ دو‌ خدمتکارش فرمودند : این چه اتفاقى بود که‌ رخ داد ؟ گفتند : مردى دلقک است که‌ مردم مدینه را‌ مى خنداند ‌و‌ از‌ این راه نان مى خورد ! امام فرمود : به‌ او‌ بگویید واى بر تو‌ ! براى خدا روزى است که‌ در‌ آن‌ روز ، بیکاران ‌و‌ بیعاران زیان مى کنند(1) .

به نقل از کتاب زیباییهای اخلاق، تالیف استاد حسین انصاریان

پی نوشت:
1 ـ امالى صدوق: 220، المجلس التاسع ‌و‌ الثلاثون، حدیث 6; بحار الانوار: 68 / 424، باب 93، حدیث 66.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی