ماهان شبکه ایرانیان

سه‌شنبه‌ها با رادیو نمایش

ماجرای یک رودخانه که جان می‌گیرد

قصه نمایش رادیویی این هفته به روخانه ای می پردازد که پل آن خراب شده است و هر بار دانش آموزان در رودخانه می افتند و جانشان را از دست می دهند.

ماجرای یک رودخانه که جان می‌گیرد

به گزارش خبرنگار مهر، هنرمندان اداره کل هنرهای نمایشی در قالب «یک حدیث یک زندگی» قصه هایی را طراحی کرده اند و این بار براساس حدیث «ارزش مرد به اندازه همت اوست» از امام علی(ع) یک داستان رادیویی طراحی شده است. در این داستان درباره رودخانه ای صحبت می شود که دانش آموزان یک مدرسه وقتی از آن رد می شوند به دلیل پل خراب آن، در رودخانه می افتند و جان شان را از دست می دهند.

بخشی از دیالوگ های این نمایش را در زیر می خوانید و می‌توانید نمایش را به طور کامل در فایل ضمیمه گوش کنید. همچنین مخاطبان می‌توانند برنامه های رادیو نمایش را روی موج 107.5 بشنوند.

*مهندس بفرمایین این شیرینی ها خونگیه. بخورین که نمک نداره.

- ممنون دست شما درد نکنه، حسابی ما رو شرمنده کردین.

*نوش جان اختیار دارین از اینجا مسافر زیاد رد میشه. ما عاشق مهمون هستیم. از قدیم ندیم گفتن که مهمون حبیب خداست. به حاج خانم گفتم چند تا نون تازه محلی هم براتون بزنه به تنور.

- به اندازه کافی دیشب مزاحمتون شدم.

*اختیار دارین.

- بیشتر از این شرمندم نکنین.

*قابل نداره اصلا. ای بابا...

#بابا... بابا... بابا...

*ببخشید... اینکه الان باید مدرسه باشه.

#بابا...

*چی شده؟

#بابا رحمت افتاده تو روخونه بدو بیا...

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان