یکی از بزرگترین کابوس های انسان، سخنرانی کردن برای عده زیادی از جمعیت است، بسیاری از افراد تحصیل کرده نیز با این مشکل مواجه هستند. ما در این قسمت به شما نکاتی را خواهیم آموخت که به وسیله آن مردم و شنوندگان خودتان را مجذوب حرف های خودتان خواهید کرد. با بنیتا همراه باشید.
- برای یادآوری نکات مهم سخنرانی خودتان میتوانید، بگویید :
اگر بخواهم نکتهای از حرفهایم بگویم این است که...
مهم نیست شما چقدر خوب بتوانید سخنرانی کنید، نکته مهم و قابلتوجه این است که چه مقدار از سخرانی های شما در یاد دیگران خواهد ماند. رسیدن به این هدفی چیزی است که ما در این نکته طلایی به شما آموزش خواهیم داد. یادآوری آنچه شما میخواهید شنوندگان و حضار شما به یاد داشته باشند را باید بهصورت متوالی برای آنها تکرار کنید تا آن مطلب در ذهن آنها بنشیند و از حرف معمولی به حرف ثابتشده در خاطرشان تبدیل شود. کارمین گالو (Carmine Gallo)، مشاور سخنرانیها و نویسنده کتاب اسرار داستانگویان (The Storyteller's Secret) میگوید: آنها (شنوندگان) همهچیز را به یاد نمیآورند؛ اما شما هر آنچه را که برایشان پررنگتر جلوه دهید به یادشان خواهد ماند. از سخنرانان مراسم TED تا سخنرانیهای بازرگانی، حرفهایهای این کار سخنرانیهایشان را با این کار چسب کاری میکنند تا در ذهن مردم تأثیر بگذارند و فراموش نکنند. این کار یک، فن بیان است که شما میتوانید بدون آنکه مردم از آن آگاهی داشته باشند ایدهای را درون ناخدا آگاه و ذهنشان بنشانید. فراموش نکنید برای یک برداشت خوب از سخنرانی شما، اولین برخورد شما مؤثر است.
- برای ایدههای خودتان همیشه اثبات داشته باشید، بگویید :
سه مثال همیشه داشته باشید...
حالا که شما توانستهاید ایده خودتان را برای بقیه ارائه دهید، این ایده خودتان را همیشه با سه مثال قاطع همراه کنید برخی مطالعات نشان داده است که حافظه شما میتواند بین 5 تا 3 مثال را به یاد داشته باشد و مثالهای بعدی را ممکن است بهسختی به یاد آورد. به گفته گالو، عدد 3 عدد راهبردی در ارائه سخنرانیها است. همیشه عدد سه عدد مناسبی است چونکه یک مثال معمولاً آنقدر تأثیرگذار نیست و 5 مثال هم برای حضار بسیار زیاد است و معمولاً کسی نمیتواند آنهمه مثال را به یاد داشته باشد. هنگامیکه میخواهید مثالهای خودتان را بیان کنید تن صدایتان را عوض کنید تا تأثیرگذاری بیشتری بر روی شنوندگان داشته باشید، شما سخنرانی خودتان را همانند انشا خواندن نباید اجرا کنید. میتوانید با این جمله شروع کنید: سه مورد از بهترین مثالهای من ...صدایتان را بالاتر ببرید، این را مت مک گاریتی (Matt McGarrity)، استاد ارتباطات در دانشگاه واشنگتن است. صدا دقیقاً چیزی است که شما میتوانید بهوسیله آنهمه را تحت تأثیر قرار دهید.
- برای ایجاد باور در افراد، بگویید:
بگویید فلان برای شما خوب است و فلان برای دیگری و.
تکرار کردن میتواند بهصورت فوقالعادهای شگفتانگیز باشد، مخصوصاً اگر شما به قانون سه بار تکرار اعتقاد داشته باشید. شما هر طور که دوست دارید میتوانید عبارتها را تکرار کنید، میتوانید در ابتدای سخنرانی خودتان و یا در انتهای سخنرانی خودتان تکرار کنید. فقط یک الگوی خاص داشته باشید. دکتر مک گاریتی (Dr. McGarrity) میگوید: من ترجیح میدهم بگویم این معادلات برای بیان فصاحت و انواع انسانها، ممکن است متغیر باشد. سبک A-B و سبک B-A یکی از مهمترین الگوها را در میان تکرارها دارد، به این مورد فکر کنید: شما برای کشورتان چهکاری انجام دهید و یا چهکاری کشورتان برای شما انجام میدهد! نگاه و صدا مهمتر از این ترفند است معمولاً.
- بهصورت آرامتر موضوعات را تغییر دهید، بگویید:
خب تا به حال در این مورد صحبت کردیم و حالا راجع به ..
علائم انتقال مطلب، به شنوندگان شما نشان میدهد که قرار است مطالب از یک طیف به طیف دیگر منتقل شود و به آنها کمک خواهد کرد بهتر بتوانند مطالب را دنبال کنند. کلماتی که شما انتخاب میکنید برای ایجاد قطاع در حرفهایتان، نباید آنقدر گیجکننده یا طولانی باشد که شنوندگان شما رشته کلام شمارا از دست دهند و بهقولمعروف گیج شوند... برای مثال دکتر مک گاریتی (Dr. McGarrity) دوست دارد با حرکت کردن و ایجاد یک ارتباط حرکتی به مردم و شنوندگان بفهماند مطلب دچار تغییر شده است. تغییر موضوع مردم را گیج میکند. رساندن مفهوم جدید نیاز دارد تا شما به زبان و مفاهیم زبانی خودتان بهخوبی مسلط باشید. هیچگاه از عادتهای همیشگی خودتان برای تغییر مطلب استفاده نکنید. کلام و سخن معمولاً اثر کمتری نسبت به حرکت در مردم دارد.
بگذارید برای شما تعریف کنم ..
خب، شما همیشه موضوعات جالب که برای سخنرانی خودتان ندارید و گاهی مجبور میشوید از کلیشهها استفاده کنید برای آنکه بتوانید کمی تفاوت و جذابیت به سخنرانی خودتان اضافه کنید باید از داستانها و حقایقی که برایتان اتفاق افتاده است استفاده کنید. مردم ممکن است آنچه بهعنوان نمودار و آمار واقعی به آنها ارائه میدهید را فراموش کنند ولی آنچه بهصورت واقعی به آنها ارائه داده باشید بهصورت داستان، هیچوقت فراموش نخواهند کرد. بر اساس گفتههای دکتر مک گاریتی (Dr. McGarrity): داستانهای واقعی و اتفاقات هرروزه و خاطرات شما، یک الگوی آشنا برای سایر مردم هم هستند، معمولاً آنها هرروز با اتفاقاتی از قبیل حوادثی که برای شما اتفاق افتاده است مواجه میشوند و آنها را بهتر از مثالهای غیرعملی به یادمی آورند. شما میتوانید برای بیان اهمیت موضوع، نیز از داستان استفاده کنید، شما میتوانید این داستانها را در راستای اطلاعات عملی و آماری قرار دهید. معمولاً شما جمعیتی که حتی مخالف شما هم هستند را میتوانید بهوسیله گفتن یک تراژدی تحت تأثیر قرار دهید. اگر شما حکایتی از تجربیات خودتان ندارید، بهتر است از حکایتهای دیگران استفاده کنید و آنها را به مردم انتقال دهید.
- برای ارتباط به شنوندگان، بگویید:
ما، شما، آنها ..
سعی کنید استفاده از ضمایر من را به حداقل برسانید. گالو میگوید: سخنرانیهایی که خوب هستند معمولاً برای خود شما نیستند، ولی شما باید آن را برای مشتریان و مردم و شنوندگان خودتان آماده کنید. وقتی شما باکسی حتی بهاندازه یک دقیقه حرف قرار است بزنید... باید با او ارتباط برقرار کنید، با او و شخصیت آن فرد. استفاده از کلمات اولشخص شمارا از دیگران جدا میکند، استفاده نکردن از واژههای اولشخص شمارا بیشتر جذاب و پرطرفدار نشان خواهد داد. بهجای کلمات اولشخص، از جملات جمع همانند دست آورد های ما، موفقیتهای ما، یا بهصورت یکسوم شخص در مورد دست موردهایی که بهدستآمده است سخنرانی کنید.
خب در نتیجه ..
به شنوندگانتان اجازه بدهید تا بدانند شما به پایان سخنرانی خود نزدیک میشوید و این بستگی به مهارت شما دارد تا بتوانید این موضوع را به مخاطبانتان برسانید. جیم کوکُچی (Jim Kokocki) رئیس موسسه غیررسمی کمک به سخنرانان عمومی اظهار میکند: گفتن جمله خب درنتیجه ... میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. این نشانهها میتواند در عرض دو دقیقه و با تکرارهای کلیدی توجه مخاطبان را جلب کند