سر ساعت به تختخواب میروید اما مدام این پهلو آن پهلو میشوید تا بلکه خواب پلکهایتان را سنگین کند. بعد از گذشت چند ساعت با نگرانی از اینکه فردا باید سرکار باشید و هنوز استراحت کافی نکردهاید، سراغ داروهای موجود در خانه میروید. مادرتان هر شب یک دیازپام میخورد و میخوابد با خود می گویید پس بد نیست من هم امتحان کنم! همین میشود که شبهای بعد هم به محض اینکه بیخوابی سراغتان میآید یکی از این داروها را میخورید تا بخوابید، بدون آنکه با پزشک مشورت کرده باشید یا حتی بدانید چه دوزی از این داروها به دردتان میخورد! بعد از مدتی میبینید که با همان مقدار دارو نمیتوانید بخوابید و به جای یک قرص دوتا میخورید و یک زمان به خودتان میآیید و میبینید که میزان مصرفتان بالا رفته بدون آنکه اثر لازم را از دارو مشاهده کنید. میدانید که این داروها در عین اینکه کمخطرند میتوانند خطرآفرین باشند؟ این مطلب را تا انتها بخوانید.