ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

دفتر-فاطمیون

می‌ترسیدم، بیشتر می‌گفتم نکند اسیر داعش شده باشد! بعد در این فیلم‌ها می‌دیدم که چطور اسرا را اذیت می‌کنند، چطور می‌زنند، اینها را که می‌دیدم، بیشتر این فیلم‌ها من را مریض می‌کرد.
گفتم تو حاضری چقدر پول به تو بدهند و یک دست یا یک ناخنت را قطع کنند؟ حاضری این کار را بکنی؟ گفت نه، مگر کله من به سنگ خورده که بروم شهید بشوم؟! برم سوریه بجنگم؟ ناموس خودم را ول کنم بروم آنجا بجنگم!
گفتم تو حاضری چقدر پول به تو بدهند و یک دست یا یک ناخنت را قطع کنند؟ حاضری این کار را بکنی؟ گفت نه، مگر کله من به سنگ خورده که بروم شهید بشوم؟! برم سوریه بجنگم؟ ناموس خودم را ول کنم بروم آنجا بجنگم!
با این که می دانست وضعیت مالی آقا محمد خوب است. آن موقع که ماشین جلوی در پارک بود، پسرهایش می گفتند چقدر سوریه می روی به تو پول می دهند که این ماشین را گرفتی؟ چقدر پول می گیری؟
پیشخوان