سید-حسن

کتاب «همراه ما بود»، شامل مجموعه سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های دبیرکل حزب‌الله لبنان درباره دوست و همرزم بیست‌ساله‌اش حاج قاسم سلیمانی، بعد از شهادتش، است.

یک راکت به چادر نیروهای اطلاعات خورد و چند نیروی زبده شناسایی در آتش سوختند. راکتی دیگر به ماشین تدارکات گردان خورد و حسن مسرور و حمیدرضا پورزرگر هم تکه‌تکه شدند. رمه‌ها هم جان سالم به در نبردند.

چیزی که در وجود سیدرضی بیش از هر چیز برای من نمود و بروز داشت، تفاوت ظاهر جدی و گاه خشن او و روحیه لطیفی بود که تنها در خلوت نمود پیدا می‌کرد. اقتدار و جدیت در عین تواضع و عطوفت.

حاج قاسم سلیمانی کنار موتورخانه صحن حضرت فاطمه زهرا(س) گفت: من اولین دفعه‌ای که اومدم نجف، وایسادم اینجا حرم رو نگاه کردم و سلام دادم. دیدم عجب وضعیه! خیلی اوضاع آشفته‌س! همون جا به ذهنم جرقه زد که...

حاج قاسم سلیمانی کنار موتورخانه صحن حضرت فاطمه زهرا(س) گفت: من اولین دفعه‌ای که اومدم نجف، وایسادم اینجا حرم رو نگاه کردم و سلام دادم. دیدم عجب وضعیه! خیلی اوضاع آشفته‌س! همون جا به ذهنم جرقه زد که...

عبدالله المحیسنی وقتی می آید صحبت می کند، آدم بی خاصیت را با خاصیت می کند. می گوید که تو دو دقیقه دیگر کشته می شوی و در کنار پیغمبر می‌نشینی. نه اینکه بگوید با قاشق برو تا آنجا غذا بخوری... نه...

عبدالله المحیسنی وقتی می آید صحبت می کند، آدم بی خاصیت را با خاصیت می کند. می گوید که تو دو دقیقه دیگر کشته می شوی و در کنار پیغمبر می‌نشینی. نه اینکه بگوید با قاشق برو تا آنجا غذا بخوری... نه...

یکی از بزرگوارانی که فرمانده سپاه لبنان قبل از جنگ 33 روزه بوده می گفت از سید حسن نصرالله پرسیده ایم و ایشان گفته اند هیچ خبر موثقی مبنی بر زنده بودن حاج احمد به دست نرسیده.

سیدحسن نصرالله در اتاقش تنها بود و آرامش عجیبی داشت. جواد می گوید من او را بوسیدم و کنارش روی زمین نشستم. مدتی بعد عماد مغنیه من را صدا کرد تا فیلمی که اسرائیلی ها در مرجعیون ضبط کرده بودند، را ببینم.

سخنان سید حسن نصرالله نشان می‌دهد که وی و ساختار حزب الله اراده قوی برای ورود به عرصه میدانی در هر جنگ احتمالی آینده دارند و اظهاراتی که مطرح می‌شود، تنها در چارچوب جنگ روانی ضد دشمن صهیونیستی نیست.