ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

عملیات-بیت-المقدس

وقتی به برادر غلامی توضیح دادیم که این اسیران تهدید می‌کنند، بدون معطلی گفت: «آنها را از نیروهای خودی دور کنید و چهار پنج نفر از نیروها آنها را تیرباران کنند...
من سوار موتور بودم و دنبال شهید همت می‌گشتم کنار هور، یک اتاقک بود و وقتی برای جست و جویش وارد اتاقک شدم همان جا بود که پیدایش کردم. بدون اینکه متوجه حضورم بشوددیدم دارد در قنوت نمازش چیزی می‌خواهد...
برادرش حسین موافق نبود گفت: «تو هنوز تجربه زیادی نداری تا همین حدی که کمک فکری می‌دی فعلاً کافیه. صبر کن تجربه ات بیشتر شه بعد برو.»
دشمن بعثی در طول هشت سال جنگ تحمیلی به قوانین انسانی و بین‌المللی احترام نمی‌گذاشت و علاوه بر استفاده از سلاح‌های ممنوعه، بارها مراکز درمانی و آمبولانس‌های ما را هدف قرار داده بود.
اصلا این قدر زن وقیحی بود که حد نداشت. این طوری نبود که بگذارند با او صحبت کنم. بعد از این که پس‌گردنی را خوردم، دو سرباز پشت سرم دستشان را گذاشته بودند روی دوشم فشار می‌دادند که تکان نخورم.
«حسین وحدتی» از رزمندگان بهداری‌رزمی دفاع مقدس ماجرای آماده‌سازی 10 روزه بیمارستان انرژی اتمی دارخوین برای عملیات «إلی بیت‌المقدس» را روایت کرده است.
«محسن رضایی» و «صیاد شیرازی» خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرمشهر دارای سختی‌های فراوانی‌ست. ما هرچه پیش‌بینی می‌کنیم، می‌بینیم نیروی ما برای اجرای مرحله‌ نهایی عملیات کافی نیست...
کتاب «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» شامل خاطرات آزاده خلبان حسینعلی ذوالفقاری نوشته صادق وفایی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود.
نهایتاً وقتی فشار عراقی‌ها زیاد شد، موقع برگشتن به جزیره مجنون، ایشان خودش را از قایق به داخل هور پرت کرد، تا باز هم ایستادگی کند!
دو تا از کُردهایی که آن طرف تله کابین بودند. با همدیگر دعوایشان شد و یکی‌شان با اسلحه زد دیگری را کشت! جنازه را روی این گهواره گذاشتند و گفتند بکشید. به زحمت با استفاده از تله‌کابین جنازه را آوردیم.
پیشخوان