ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

مادر

شب حادثه او را به خانه دعوت کردم و بعد هم دعوایمان شد. در این درگیری او را خفه کردم و جسدش را لای پتو پیچیده و به اطراف پاکدشت بردم. چند روزی خودرواش در اختیار من بود که مادرم شک کرد.
تنها فرزند بازمانده، در ساعت وقوع جنایت، مدرسه بوده و به همین دلیل جان سالم به در برده است. عامل جنایت بعد از ارتکاب قتل، خودش را در دوسلدورف زیر قطار انداخت، اما با وجود جراحات سنگین، زنده ماند.
آنقدر گریه کردم و به خودم لعنت فرستادم که چرا مادرم را با دستان خودم و به خاطر هیچ کشته‌ام. چند ساعت فکر کردم تا اینکه تصمیم گرفتم به اورژانس زنگ بزنم و دروغ بگویم، اما خیلی زود واقعیت برملا شد.
مدتی قبل وقتی مادربزرگش فوت کرد خیلی ناراحت شد، از سوی دیگر همسرم دانشجوست و به خاطر تحصیل دچار فشار عصبی بود که به همین دلیل هم قرص‌های اعصاب و روان مصرف می‌کرد.
پسر بی رحم مادرش را به خاطر یک توهم به طرز وحشتناکی کشت.
فریدون چاقو برداشت. او عصبانی شده بود و حرف‌های فرهاد او را عصبانی‌تر کرده بود. وقتی چاقو برداشت، یک ضربه به سینه فرهاد زد و او روی زمین افتاد. خون از بدن فرهاد فواره کرد و من هم که دیدم خیلی خون‌ریزی شدید است، منتظر آمبولانس نشدم.
شوهرم سال‌ها قبل فوت کرد و پسرانم را خودم بزرگ کردم. کار می‌کردم تا زندگی‌ام را تأمین کنم؛ اما بعد از بزرگ‌شدن پسرانم آن‌ها به جای اینکه کار کنند، سرقت می‌کردند و به من هم گفتند باید به آن‌ها کمک کنم.
در ویدئویی که به تازگی در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شده است، خبرنگار از «اسکارلت جوهانسون» می‌پرسد: «به عنوان پردرآمدترین بازیگر زن، بازم حاضری پوشک کثیف بچه تو عوض کنی؟» و او پاسخ می‌دهد: «البته، عوض کردن پوشک کثیف بچه‌ام، بزرگ‌ترین لذته برام».
شوهرم مدام بهزاد را اذیت می‌کرد این مسأله باعث شده بود بشدت روح و روانم به هم بریزد طوری که روز حادثه نمی‌دانم چه شد که در یک لحظه بهزاد را خفه کردم تا هم بچه‌ام از این زندگی راحت شود هم خودم.
پیشخوان