ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

کربلای-پنج

تعدادی نیز آنجا تیر خوردند. تیر رسامی از پشت کمر تا جگر حمید رضایی را شکافت و داخل سینه در حال سوختن بود. با صدای بلند شبیه به جیغ، فریاد می زد یا فاطمه زهرا.
دشمن با توان نظامی وسیعی وارد میدان شد و شروع به پاتک کرد و روز سوم هر جنبنده‌ای که از کانال عبور می‌کرد، می‌زدند. جنگ، جنگ تن به تن و نارنجک و تانک بود.
درست همان نقطه ای که می خواست وارد سنگر شود، انفجار صورت گرفت و گرد و غبار به آسمان بلند شد. نفسم بند آمد. لحظاتی نگذشته بود که همه حرکتهای گذشته برایم معنا پیدا کردند و تفسیر شدند.
پیشخوان