ارتش-عراق

متوسلیان پس از نشستن در داخل اتومبیل مرسدس بنز 280 سفارت. نگاهی به همت و جمع همرزمان باوفای خود کرد و در سکوت، پلک‌های خود را بر هم فشرد. داخل خودرو علاوه بر متوسلیان، چند نفر دیگر هم نشسته بودند.

براساس همین دستور در کنار دیگر دستوراتی که بر حسب اعلام نیاز دیگر نیروها برای عکسبرداری از اهداف مختلف به ما ابلاغ می‌شد در طی دو ماه چندین پرواز شناسایی فوق سری برای پیدا کردن کاخ صدام انجام شد.

ناگهان 5 یا 6 گلوله از کلاشینکف گروهبان عبدالامیر در سینه پیرمرد نشست. پیرمرد در میان دود و باروت از روی صندلی به زمین غلتید. در همین حال شال سبز از گردنش باز شد و روی خون‌ها افتاد.

ناگهان در شرایط خاصی قرار گرفتیم. ما سمت چپ خیابان الرشید بودیم. نیروهای پدافندی عراق برای شکار ما دیوار آتش را پایین تر آورده بودند. نمی‌دانم در خیابانها مستقر بودند یا نه، اما...

با قطعی شدن فرار مرادی به عراق و پناهنده شدن وی از معاونت عملیات نیرو خطاب به همه گردان‌های عملیاتی "١٤-F" دستوری ابلاغ شد که در درگیریهای هوا به هوا، در پرتاب موشک فینیکس دقت فراوان به خرج دهند...

آمریکایی ها برای ادامه اشغالگری در خاک عراق با یک سناریوی تکراری به میدان آمده اند و به دنبال حفظ اهرم فشار علیه بغداد هستند اما فرماندهان مقاومت با پیامی شفاف از تغییر معادلات خبر می دهند.

از سویی، نیروهای گردان 132 پیاده تقویت شده وارد عمل شدند و ارتفاعات سرکوب در جاده‌ بند را تصرف و منطقه را پاکسازی کردند. پس از فرار مهاجمان، یگانهای لشکر پیکرهای شهدا را به مسجد شهر منتقل کردند...

«هیس! پیرمرد چهارده‌ساله خوابیده» خاطرات جلیل خلیلی افراتختی به قلم صادق کیان‌نژاد امیری به چاپ رسید.

نهایتاً وقتی فشار عراقی‌ها زیاد شد، موقع برگشتن به جزیره مجنون، ایشان خودش را از قایق به داخل هور پرت کرد، تا باز هم ایستادگی کند!

عملیات فتح‌المبین در 2 منطقه «غرب دزفول» و «منطقه عمومی خرمشهر» (غرب کارون) نظر فرماندهان نظامی را به خود جلب کرده بود که الزاما می‌بایست یکی از آن‌ها جهت اجرای عملیات انتخاب می‌شد.