خواندنی ها برچسب :

برادرزن

شب قبل از این حادثه با شوهرم مهدی دعوایم شد و برادرم امیرحسین وقتی متوجه شد، به طرفداری از من با مهدی تماس گرفت و او را تهدید کرد.
مسعود با چوب به جانم افتاد و چند ضربه به من زد از آنجایی که من از ناحیه پا دچار معلولیت هستم ترسیدم که او من را بکشد از این‌رو چاقویی که همیشه همراهم بود را از جیبم بیرون آوردم و ضربه‌ای به او زدم و او با همان ضربه فوت کرد.
ساتیار دست‌بردار نبود و مقابل در خانه‌مان داد و فریاد راه انداخته بود. چون دیروقت بود، به خاطر همسایه‌ها و از ترس آبرویم، بار دیگر مقابل در رفتم. من برای ترساندن او کارد آشپزخانه را هم همراهم برداشتم. او همچنان مقابل در فحاشی می‌کرد. سعی کردم او را آرام کنم، اما نشد.
بعد هم منکر بدهی‌اش شد و شروع به فحاشی کرد، با چاقو به من حمله کرد و من از شدت عصبانیت با او درگیر شدم، پس از گرفتن چاقو چند ضربه به او زدم و فرار کردم.
در جریان این مشاجره من کنترل خودم را از دست دادم و درحالی‌که از شدت عصبانیت متوجه رفتارم نبودم با چاقو به او حمله کردم. وقتی دیدم جواد فوت شده از ترسم خانه را به هم ریختم و فرار کردم.
با این حال از آنجا که هنوز مشخص نیست محمود بر اثر اصابت ضربه چاقو به قتل رسیده یا ضربات چوب و چماق باعث مرگ وی شده است جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد تا مشخص شود که علت اصلی مرگ چه بوده است؟
با این حال از آنجا که هنوز مشخص نیست محمود بر اثر اصابت ضربه چاقو به قتل رسیده یا ضربات چوب و چماق باعث مرگ وی شده است جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد تا مشخص شود که علت اصلی مرگ چه بوده است؟
چاقوی اول را به بازویش زدم که درگیری شروع شد پریدم و با لگد به شکم اش زدم که دور خودش چرخید و در این هنگام چند ضربه دیگر هم با چاقو به نقاط مختلف بدنش زدم. وقتی روی زمین افتاد، تیغه چاقو را به قفسه سینه اش فرو بردم.
من قاتل نیستم و اتهام قتل را به‌خاطر مرجان پذیرفتم. وگرنه قتل را آرش مرتکب شده است. او به خاطر تعصبی که روی خواهرش داشت سیامک را به قتل رساند.
من قاتل نیستم و اتهام قتل را به‌خاطر مرجان پذیرفتم. وگرنه قتل را آرش مرتکب شده است. او به خاطر تعصبی که روی خواهرش داشت سیامک را به قتل رساند.