حکمت-ها

در مورد مطلب اول یعنی اعتقاد به این که جهان سازنده و آفریدگار دارد، انسان نباید بی تفاوت باشد، فطرت و نهاد انسان و قانون علیت و براهین دیگر بیانگر آن است که جهان را ذات پاک خدا آفریده چرا که ممکن نیست با دیدن آن همه نقش عجب بر در و دیوار وجود، فکر او را نکرد و به او اعتقاد نیافت .

حیاء یکی از مواهب الهیّه و از مختصّات انسان است و به تعبیر صدرالمتألّهین «غریزه انسانیّه» است و این حیاء «ما به الامتیازِ» انسان از سایر حیوانات است

دو مرد:یکی وقتی از خانه به سمت مسجد حرکت می کند، تا زمان رسیدن به مسجد، هر موجود زنده ای را که می بیند، برای وی دعا می کند. حتی مورچگان، حتی حیوانات، حتی آنها که به ظاهر کافر هستند و همینطور انسانهای دیگر... و پس از رسیدن به مسجد، آنقدر در ذهن خود برای این و آن دعا کرده که تعداد دعاهای او سر به فلک کشیده است...

حیاء یکی از مواهب الهیّه و از مختصّات انسان است و به تعبیر صدرالمتألّهین «غریزه انسانیّه» است و این حیاء «ما به الامتیازِ» انسان از سایر حیوانات است

در مورد مطلب اول یعنی اعتقاد به این که جهان سازنده و آفریدگار دارد، انسان نباید بی تفاوت باشد، فطرت و نهاد انسان و قانون علیت و براهین دیگر بیانگر آن است که جهان را ذات پاک خدا آفریده چرا که ممکن نیست با دیدن آن همه نقش عجب بر در و دیوار وجود، فکر او را نکرد و به او اعتقاد نیافت .

حیاء یکی از مواهب الهیّه و از مختصّات انسان است و به تعبیر صدرالمتألّهین «غریزه انسانیّه» است و این حیاء «ما به الامتیازِ» انسان از سایر حیوانات است

دو مرد:یکی وقتی از خانه به سمت مسجد حرکت می کند، تا زمان رسیدن به مسجد، هر موجود زنده ای را که می بیند، برای وی دعا می کند. حتی مورچگان، حتی حیوانات، حتی آنها که به ظاهر کافر هستند و همینطور انسانهای دیگر... و پس از رسیدن به مسجد، آنقدر در ذهن خود برای این و آن دعا کرده که تعداد دعاهای او سر به فلک کشیده است...

حیاء یکی از مواهب الهیّه و از مختصّات انسان است و به تعبیر صدرالمتألّهین «غریزه انسانیّه» است و این حیاء «ما به الامتیازِ» انسان از سایر حیوانات است

در مورد مطلب اول یعنی اعتقاد به این که جهان سازنده و آفریدگار دارد، انسان نباید بی تفاوت باشد، فطرت و نهاد انسان و قانون علیت و براهین دیگر بیانگر آن است که جهان را ذات پاک خدا آفریده چرا که ممکن نیست با دیدن آن همه نقش عجب بر در و دیوار وجود، فکر او را نکرد و به او اعتقاد نیافت .

دو مرد:یکی وقتی از خانه به سمت مسجد حرکت می کند، تا زمان رسیدن به مسجد، هر موجود زنده ای را که می بیند، برای وی دعا می کند. حتی مورچگان، حتی حیوانات، حتی آنها که به ظاهر کافر هستند و همینطور انسانهای دیگر... و پس از رسیدن به مسجد، آنقدر در ذهن خود برای این و آن دعا کرده که تعداد دعاهای او سر به فلک کشیده است...