ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

خمینی

یکی از جانبازان اسکیزوفرنی شدید است که برایش 5 زده‌اند. او 50 هزار تومان به نانوایی بدهکار است و تحت پوشش کمیته امداد قرار دارد. همسر جانباز دیگر در خانه مردم کار می‌کند. اصلاً مشهد را ندیده!
آن قدر از سؤال‌های علی خسته شدم که بی‌اراده دستم را بلند کردم و کشیده محکمی توی صورتش زدم. او که انگار توقع این کار را نداشت، گفت: «بزن! تو هم بزن! همه‌مون حیوون شدیم. یه مشت کثافت...
از همان سیزده سالگی! وقتی سورنا هنوز سیزده سال بیشتر نداشت یک شب رفتیم خانه تیمسار عماد از دوستان قدیمی و هم‌دوره‌ای‌های دانشکده منصور. دختر او 9سال بیشتر نداشت...
حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم.
فاطمه دانشور جلیل گفت: من ابتدا کار را به خانواده شهید می‌دهم و تا آنها نخوانند و ابراز رضایت نکنند، کار را به ناشر تحویل نمی‌دهم. در تک‌تک کارهایم خودم امضای خانواده شهید را گرفته‌ام.
این مادر شهید که با آغاز کرونا دیگر نتوانسته بود به سر مزار فرزندش برود مدت دو سال این دوری را تحمل کرد و نهایت در شب میلاد حضرت زینب سلام الله علیها سالهای صبوری را به پایان رساند و...
خانواده‌مان در یک فضای خیلی کوچکی زندگی می کردند، و پدرم تصمیم می گیرد که نماز و روزه استیجاری بگیرد برای اینکه بتواند یک سرپناهی را برای بچه هایش فراهم کند...
من نمی دانم نوبتم کی می‌رسد. در همین ایران بچه من، پسر من مازیار کریمی اولین شهید بود. کل خانواده‌هایی که پسرشان بعد از مازیار شهید شدند، شناسنامه دارند، اما ما هیچی...
انتخاب سید حسن خمینی از سوی افراطیون اصلاح طلب و رسانه های معاند برای بهره برداری سیاسی قابل تأمل است. متاسفانه وی در مرزبندی با این جماعت و طیف هایی از جمله نهضت آزادی دقت لازم را به کار نبرد.
حمید بدون آنکه خم به ابرو بیاورد، جلو رفت. عزالدین دستش را بالا برد و سیلی به صورت حمید زد. حمید گیج خورد و روی زمین افتاد. عزالدین و سربازها بیرون رفتند. بچه ها دور حمید را گرفتند و بلندش کردند.
پیشخوان