خواندنی ها برچسب :

زن-عمو

من هم آجری را که کنار در اتاق بود، برداشتم و ضرباتی به سرش کوبیدم و بعد هم با گذاشتن آجر و طلا‌ها در کیفم، به همراه فرزندانم و فرزندان دختر عمویم در حالی از خانه خارج شدم.
زن‌عمویم که با دیدن این صحنه ترسیده بود قصد فرار داشت، اما به او نیز گلوله‌ای شلیک کردم و بعد به‌سرعت از آن محل گریختم. متهم بعد از بازجویی‌ها و شرح جزئیات جنایت به بازسازی صحنه قتل پرداخت.
روز حادثه بچه‌ها خیلی شلوغ می‌کردند و من عصبانی شده بودم وقتی ناصر سر و صدا می‌کرد او را کتک زدم فکر نمی‌کردم ضربه‌های من باعث مرگ بچه شود.
وقتی به درون اتاق آمد، دیگر مهلت ندادم، او را روی تخت انداختم و متکا را روی صورتش فشار دادم. وقتی فهمیدم که دیگر جان ندارد، رهایش کردم و گردنبندش را به همراه پول‌ها برداشتم، ولی نتوانستم به گاوصندوق دستبرد بزنم چرا که کلید آن را پیدا نکردم!
پیشخوان