محسن-کاظمی

خب ماه مبارک رسید؛ طبق قول‌وقرار، قبل از افطار چراغ را زدم. دو مأمور آمدند، غذایم را گرفته و بردند ‏برایم گرم کرده و آوردند. روز اول غذا جا نیفتاد...

بی‌شک کتاب های بهتری در عرصه نشر وجود دارد که ما حتی از چاپشان هم بی خبریم! و هیچ چیزی از آن ها نمی دانیم اما برای رسیدن به نتیجه عینی خودمان را محدود کردیم به این 30 عنوان.

محسن کاظمی، برگزیده بخش مستندنگاری جایزه «جلال» می‌گوید: جایزه «جلال» جایزه‌ای حاکمیتی‌ است که می‌تواند آرا و اندیشه‌های مختلف را در خود جای دهد.

چهار سال پس از انتشار اولین چاپ این کتاب، هویت این ورزشکار قهرمان مشخص شد. او که 31 سال به دنبال گمگشته خود بود، با خواندن این خاطرات به آرزوی دیرین خود می رسد.

می‌گفت یکی از همان روزهایی که به‌شدت شکنجه می‌شدیم، از شکنجه‌گر خواستم که برای قضای حاجت به دستشویی بروم. داخل دستشویی فقط رو به آسمان کردم و گفتم خدایا دیگر طاقتم تمام شده، واقعاً دیگر توان ندارم.