خواندنی ها برچسب :

ناهنجاری-اجتماعی

اوایل زندگی آرامی داشتیم و من زندگی شیرینی را تجربه می‌کردم. تولد دخترم نیز صفای دیگری به این زندگی داد. اما این زندگی آرام زمانی گرفتار توفان شد که ما در یک مجتمع مسکونی یک واحد آپارتمانی خریدیم.
او تصور می‌کرد من رابطه پنهانی دارم، به همین دلیل 19 روز قبل به بهانه دیدن اقوام باهم از خانه بیرون آمدیم، اما به جای اینکه به خانه فامیل برویم مرا به کمپ ترک اعتیاد برد و به مسئول کمپ گفت که من اعتیاد شدید دارم و از آنها خواست بستری‌ام کنند.
وی پس از قطع کردن تمامی دوربین‌های مداربسته درب شرکت را به روی همکاران قفل می‌کند و در حالیکه همکارانش سعی می‌کردند او را نجات دهند خودش را از پنجره ساختمان به بیرون پرتاب می‌کند. او پیش از هر اقدامی به همکارانش پیام داده بود و از آن‌ها حلالیت طلبیده بود.
برای آوردن مدارک شناسایی به سراغ کمد دیواری داخل یکی از اتاق‌ها رفته بودم، ناگهان احساس کردم شخصی پشت سرم ایستاده که به محض برگشتن با همان مرد روبه‌رو شدم. قصد اعتراض داشتم که ناگهان به سمت من حمله‌ور شد و در حالی ‌که قدرت مقابله با او را نداشتم، همه طلا و جواهرات و پول‌هایم را از داخل کمددیواری سرقت کرد و از محل متواری شد.
خانواده مهمترین نهاد اجتماعی در همه دنیا و ریشه همه بایدها و نبایدها، تربیت ها، پرورش ها و .
«بیتا» دختری سرزنده و شاداب بود اما زخم زبان‌ها و سرکوفت‌های خانواده‌ام او را به مرز جنون هولناکی کشاند و حالا که مانند تکه گوشتی روی تخت بیمارستان افتاده، از من می‌خواهند طلاقش بدهم.
زن جوان بلافاصله به بیمارستان انتقال یافت اما به خاطرشدت جراحات و خونریزی جان سپرد.پس ازحضورمأموران و تیم جنایی وشروع تحقیقات میدانی مشخص شد فرزانه-قربانی 35 ساله-به دنبال خروج از خانه پدری و رفتن به خانه خودش توسط فرد ناشناسی با ضربات متعدد چاقوهدف قرارگرفته و به قتل رسیده است.
دو عامل جنایت نوجوان ١٧ساله در زنجان قصاص شدند. خرداد ‌سال گذشته بود که والدین «محمدامین» نوجوان ١٧ساله زنجانی گم‌شدن او را به پلیس گزارش دادند، گزارشی که بعد از گذشت یک‌ سال به خاطر پایان هولناکش از تلخی آن کاسته نشد.
با آغاز تحقیقات و اطلاعاتی که شاکی در اختیار پلیس گذاشته بود، دو تن از آدم ربایان به نام‌های «سیامک» و «ناصر» دستگیر شدند اما متهمان اصلی که متواری هستند همچنان تحت تعقیب قرار دارند. متهمان دستگیر شده در بازجویی‌ها اعتراف کردند زن جوانی به نام «نسترن» با این ادعا که دایی اش-شاکی- کیفی پر از دلار دارد- از آنها خواسته او را بدزدند.