خواندنی ها برچسب :

هوو

من هم از پشت سر دست‌های کبری را مهار کردم و او را نگه داشتم تا مادرم با چسب دست‌های او را بست، ولی بعد من از آن جا رفتم. وقتی فهمیدم که مادرم آن‌ها را به داخل چاه انداخته است و خانواده کبری به دنبالش می‌گردند.
همسر پیرزن در سال 97 به دلیل واژگونی تراکتور در روستا جان خود را از دست داده بود و کبری (هووی پیرزن) که در روستا زندگی می‌کرد برای گرفتن بخشی از ارثیه همسرش نزد زهرا (متهم) می‌رفت که این حادثه وحشتناک رقم خورده است.
او را داخل چاه انداختم تا پسرش را بیرون بیاورد چرا که از این کار او بسیار ناراحت شده بودم! بعد هم وقتی داخل چاه ماند مقداری چوب و تخته و خار و خاشاک درون چاه ریختم و آن‌ها را به آتش کشیدم! و ...
از این راه پول خوبی نصیبمان می‌شد؛ مدتی بعد همسر اولم که به وضع مالی من شک کرده بود وقتی فهمید من با ساناز دزدی می‌کنم نه تنها ناراحت نشد بلکه خودش نیز با ما همراه شد.
زنی که همسر دوم مرد سالمندی شده بود، پس از 15 سال عقد موقت سرانجام با دادخواست طلاق روبه رو شد و راهش به دادگاه خانواده کشید. این درحالی بود که زندگی او نه از سوی شوهر، بلکه توسط «هوو»ی 97 ساله‌اش تهدید شده بود.
یک زن گروه تروریستی داعش در عراق هووی خود را از پشت گردن سر برید.
پیشخوان