خواندنی ها برچسب :

پیغمبر-اکرم-(-ص-)

استواری مکتب و تفکر ارزشمند در گرو دو چیز است: در وهله اول باید آن مکتب و اندیشه دارای اتقان و استحکام باشد
کسى به مدینه آمد، به پیغمبر صلى الله علیه و آله عرض کرد: من باغى به نام «فدک» دارم، مى خواهم آن را به شما هبه کنم. پیغمبر این باغ را براى خود نمى خواست. اگر قبول کرد؛ چون براى خودش برنداشت. به تمام فقراى مدینه اعلام کرد: من نان بخور و نمیرى دارم، این باغ در زندگى من اضافه است. این باغ را بفروشید و خرج خود را اداره کنید.
استواری مکتب و تفکر ارزشمند در گرو دو چیز است: در وهله اول باید آن مکتب و اندیشه دارای اتقان و استحکام باشد
کسى به مدینه آمد، به پیغمبر صلى الله علیه و آله عرض کرد: من باغى به نام «فدک» دارم، مى خواهم آن را به شما هبه کنم. پیغمبر این باغ را براى خود نمى خواست. اگر قبول کرد؛ چون براى خودش برنداشت. به تمام فقراى مدینه اعلام کرد: من نان بخور و نمیرى دارم، این باغ در زندگى من اضافه است. این باغ را بفروشید و خرج خود را اداره کنید.
کسى به مدینه آمد، به پیغمبر صلى الله علیه و آله عرض کرد: من باغى به نام «فدک» دارم، مى خواهم آن را به شما هبه کنم. پیغمبر این باغ را براى خود نمى خواست. اگر قبول کرد؛ چون براى خودش برنداشت. به تمام فقراى مدینه اعلام کرد: من نان بخور و نمیرى دارم، این باغ در زندگى من اضافه است. این باغ را بفروشید و خرج خود را اداره کنید.
کسى به مدینه آمد، به پیغمبر صلى الله علیه و آله عرض کرد: من باغى به نام «فدک» دارم، مى خواهم آن را به شما هبه کنم. پیغمبر این باغ را براى خود نمى خواست. اگر قبول کرد؛ چون براى خودش برنداشت. به تمام فقراى مدینه اعلام کرد: من نان بخور و نمیرى دارم، این باغ در زندگى من اضافه است. این باغ را بفروشید و خرج خود را اداره کنید.
کسى به مدینه آمد، به پیغمبر صلى الله علیه و آله عرض کرد: من باغى به نام «فدک» دارم، مى خواهم آن را به شما هبه کنم.
استواری مکتب و تفکر ارزشمند در گرو دو چیز است: در وهله اول باید آن مکتب و اندیشه دارای اتقان و استحکام باشد
کسى به مدینه آمد، به پیغمبر صلى الله علیه و آله عرض کرد: من باغى به نام «فدک» دارم، مى خواهم آن را به شما هبه کنم.
در سال های آخر عمر شریف رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم [بنابر مشهور در سال دهم هجرت] هیأتی از نصارای نجران به مدینه آمدند و با حضور در مسجد آن حضرت به بحث و گفتگو با وی پرداختند و با آنکه حق برای آنها روشن شده بود، از روی لجاجت و عناد حاضر به پذیرش حق نشدند
پیشخوان