ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

کریمی

یک رزمنده خواهر درباره مقاومت زنان در خرمشهر گفت: منیژه که کوچکترین خواهر خوابگاه بود دو بار مجروح شد، یک‌بار ترکش به کتفش خورد، یک‌بار هم خورد توی دستش. حالا حساب کنید یک دختر سیزده‌ساله چه می‌کشد!
به سنگر که رسید چند رزمنده که جلوی در ایستاهد بودند مانعش شدند. یکی از آنها که برادر کریمی صدایش می‌کردن، گفت: کجا اخوی؟ با این سر و وضع می‌رن مجلس دعا؟ نمی‌خوایین یاد بگیرین اینجا چاله میدون نیست!
کتاب «جزیره سرگردانی» با حضور چهره‌های برجسته سیاسی، مطبوعاتی و تاریخی در موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران رونمایی شد.
لیلا کریمی خواهر علی کریمی، در ملاقات با دادستان تهران تاکید کرد، چندین بار با مقامات قضایی مکاتبه داشته و شرایط نامساعدی که برادرش برای وی ایجاد کرده و منجر به زندانی شدن وی شده را توضیح داده است.
مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران اظهار داشت: ترویج فرهنگ جبهه، جنگ و شهادت آنطور که باید و شاید صورت نگرفته، به همین دلیل تمام تلاش ما در راستای ترویج این فرهنگ است.
فقط داروی خواب آور می دادند و روی تخت خواب بود دیگه. خوب نمی شد دیگر، جسمش بود، گفت شما رضایت بدهید که برود، شما بروید بالای سرش. قرآن که می خواند بگو دخترم تو را بخشیدم برو پیش بابایت.
همان سالی که ما اینجا بودیم، مردم همه قاچاقی می رفتند. یک دفعه نمی دانم چطور شد راه باز شد، همه قاچاقی رفتند، همان سال رفت. هر دوتایی رفتیم.
همان سالی که ما اینجا بودیم، مردم همه قاچاقی می رفتند. یک دفعه نمی دانم چطور شد راه باز شد، همه قاچاقی رفتند، همان سال رفت. هر دوتایی رفتیم.
گفت مامان من پنج دفعه شده که رفتم سوریه و به تو نگفته‌ام. پنج دفعه رفتم سوریه خدمت کردم، این دفعه تو به من اجازه بدهی، اگر من شهید نشدم! اگر من شهید شدم تو فقط دعا کن من شهید گمنام بشوم.
من نمی دانم نوبتم کی می‌رسد. در همین ایران بچه من، پسر من مازیار کریمی اولین شهید بود. کل خانواده‌هایی که پسرشان بعد از مازیار شهید شدند، شناسنامه دارند، اما ما هیچی...
پیشخوان