کارگردان کوبایی، ارنستو داراناس Ernesto Daranas، چهار سال پس از فیلم موفقش، «رفتار» Behavior، فیلم «سرجیو و سرگی» Sergio and Sergey، داستانی بامزه و درعینحال جدی در مورد ارتباط رادیویی سه مرد در سه نقطه از جهان و فضا را ساخته است که نگاهی به تجربه عملیات فضایی و مهمتر از آن، به سیاستهای بینالمللی دارد. طنز ظریف و زیبای فیلم و فضای شاد آن توانسته قسمتهای ضعیف آن را نیز قابلقبول کند.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم Roma: نمایش خیرهکنندهای از زندگی مستخدم جوانی به نام کلیوو
متأسفانه «سرجیو و سرگی» بیشازحد بلندپرواز بوده است، بااینحال میتوان گفت فیلمی جالب و سرگرمکننده است که دغدغه سیاسی آن توانسته باعث موفقیت آن در جشنوارههای فیلم غیر اسپانیاییزبان نیز شود.
داستان «سرجیو و سرگی» در سال 1991، در زمان فروپاشی شوروی و مشکلات اقتصادی کوبا، روایت میشود. سرجیو (با بازی توماس کائو Tomas Cao) معلم فلسفه مارکسیست که همسرش را نیز از دست داده است، با مادرش کاریداد Caridad (با بازی آنا گلوریا بوردن Ana Gloria Buduen) زندگی میکند و درگیر مشکلات اقتصادی و تدریس در مدرسه و بزرگ کردن دخترش (با بازی دیانا پوسادای بامزه Dyna Posada) است.
سرجیو که یک اپراتور مبتدی رادیو نیز است، از طریق رادیو با پیتر، نویسندهای آمریکایی (با بازی ران پرلمن Ron Perlman که بیشتر برای بازی در نقش هلبوی Hellboy شناخته شده است) در ارتباط است. دوستی و ارتباط آنها باهم باعث مشکوک شدن مأموران پلیس کوبا، لیزا (با بازی یولیت کروز Yuliet Cruz) و رامیرو (ماریو گویرا Mario Guerra)، به سرجیو میشود. ارتباط این دو مأمور پلیس صحنههای خندهداری را رقم زده است و درعینحال میتوان آن را نقدی بر رژیم کوبایی آن سالها دانست.
داستان فیلم از ماجرای واقعی فضانورد روسی سرگی کریکالف Sergei Krikalev الهام گرفته شده است که به مدت 10 ماه در ایستگاه فضایی میر Mir در فضا سرگردان بود و به دلیل از هم پاشیده شدن شوروی و نبود بودجه کافی، نمیتوانست به زمین برگردد. کریکالف در این مدت با اپراتورهای رادیویی مختلفی در ارتباط بود.
سرجیو در حین این ارتباطات رادیویی با سرگی (با بازی
هکتور نوآس Hector Noas)، متوجه میشود که این دو نقاط مشترکی زیادی باهم دارند، مخصوصاً مهمترین ویژگی مشترک آنها که حس تنهایی از بودن در آن نقطه جغرافیایی، است. رفاقت و دوستی بین این دو مرد شکل میگیرد که البته میتوانست قویتر در داستان نشان داده شود.
![](/Upload/Public/Content/Images/1397/09/13/0401440595z.jpeg)
ایده دوستی و مصاحبت این دو مرد از دو ملت مختلف که درگیر جنگ سرد نیز هستند، ایده جالبی است، اما به دلیل کمبود وقت، آنطور که از فیلم انتظار میرفت به این مکالمههای جالب رادیویی پرداخته نشده است.
با وجود ایدههای خوب فیلم، به نظر میرسد
«سرجیو» برخلاف ذات جدیاش، سعی کرده همزمان به موضوعات زیادی بپردازد، از موضوعات فلسفی و احساسی تا طنز سیاسی. (موضوعی فرعی در مورد یک تئوری توطئه توسط سیآیای CIA نیز در داستان وجود دارد که بهخوبی به آن پرداخته نشده است. پرلمن نیز در دیالوگی سطحی در مورد کشته شدن خانوادهاش به دست استالین صحبت میکند.)
نکته قابلتوجه فیلم، کنار هم قرار گرفتن مناسب صحنههای زندگی روزمره سرجیو در هاوانا Havana با صحنههای درون ایستگاه فضایی است که کاراناس بهخوبی توانسته از پس آن بربیآید و درنتیجه با وجود نقصهای کوچک آن، توانسته فیلمی تماشایی بسازد.
با توجه به بودجه محدود
«سرجیو»، کیفیت صحنههای نمایش داده شده در ایستگاه فضایی بسیار مطلوب است، اما نمیتوان بههیچعنوان آن را با فیلمهای باکیفیتی با موضوع سفر فضایی، مانند
«جاذبه» Gravity، مقایسه کرد.
الکساندر منندز Alejandro Menedez در فیلمبرداری این فیلم از تکنیک تصویربرداری عمودی بهخوبی استفاده کرده است و نماهایی تماشایی از خیابانهای هاوانا را به بیننده ارائه کرده است. استفاده از موسیقی کوبایی مانند ادای احترامی به فیلم
«2001: ادیسه فضایی» 2001: A Space Odyssey است و داراناس در صحنهای با نمایش معلق بودن قطرات اشک سرگی در فضا جنبه شاعرانه داستان
«سرجیو و سرگی» را به نمایش گذاشته است.
از مطلب از نوشته جاناتان هالند Jonathan Holland در سایت هالیوود ریپورتر Hollywood Reporter گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
1