هر چه یک نفر بیشتر داد بزند کمتر حرفهایش شنیده میشود. حتی اگر همسرتان داد و فریاد بکند نیازی نیست که شما هم این کار را بکنید. با پایین نگهداشتن تن صدای خود این امکان را فراهم میکنید که طرف مقابل بهجای اینکه به سروصدای اطرافش واکنش نشان دهد بهطور عمیق روی حرفهای شما متمرکز شود.
به گزارش یکی از کاربران سایت تبیان نوشته است: چند سال است که ازدواج کردهام و از اوایل ازدواج شوهرم لجباز و خودخواه بود و فقط در جمع دوستانش مشکلی ندارد و فقط با آنها خوش است. مسئولیت تمام زندگی به عهده من است و فقط به فکر خوش گذرانی مجردی است و سرلجبازی با من دارد. اوایل میتوانستم تحملش کنم ولی دیگر طاقتم تمامشده و مدت زیادی است که با او قهر کردهام. لطفاً راهنماییم کنید؟
پاسخ:
وقتی افراد قصد اثبات توانایی و قدرت خود را داشته باشند و یا بخواهند جلبتوجه کنند دست به لجبازی میزنند. مثل کودکی که برای اثبات حرف خود در برابر تلویزیون میایستد و هر چه اطرافیان وی را از این کار منع میکنند او همچنان سر جای خود میایستد و بیشتر لجاجت میکند چراکه با این کار برای مدتی کنترل اوضاع را به دست میگیرد و جلبتوجه میکند.
ایشان با ادامه این قهر طولانی میخواهد به شما یا اطرافیان بفهماند که اشتباه از شما بوده است نه ایشان. در وضعیتهایی که قهر طولانی شده لازم است که برای برقراری رابطه اقدام کنید. سعی کنید قدرت ظاهریشان را به او بازگردانید. برای آشتی اقدام کنید و به خاطر رفتار گذشتهتان از ایشان عذرخواهی کنید مثلاً بگویید من مقصر بودم که این کار را کردم و ... این قائله را خاتمه دهید اما در مورد سایر موارد اختلافی باید از همان ابتدا وارد گفتگو شوید.
در مورد سایر مسائل باید سعی کنید وارد درگیری و دعوا و گریه نشوید بلکه حتیالامکان باید تلاشتان این باشد که پیرامون مسائل باهم صحبت و گفتگو کنید. مشکلات هر یک بررسی شود و در نهایت یکراه حل مشترک پیدا شود.
وقتی افراد قصد اثبات توانایی و قدرت خود را داشته باشند و یا بخواهند جلبتوجه کنند دست به لجبازی میزنند. مثل کودکی که برای اثبات حرف خود در برابر تلویزیون میایستد و هر چه اطرافیان وی را از این کار منع میکنند او همچنان سر جای خود میایستد و بیشتر لجاجت میکند
نحوه برخورد با هم در زمان مشکل
- به دنبال موضوع مورد اختلاف باشید نه یافتن نقاط ضعف یکدیگر. در کشمکش دوستانه افراد به دنبال شناخت و حل مشکل میروند فارغ از اینکه این مشکل متعلق به کدامیک از طرفین است. هیچیک از طرفین نباید متوسل به اسم گذاشتن روی هم و یا ترور شخصیت دیگری باشند. تنها کافی است که بدون آنکه مشکل جدیدی ایجاد کنید یا به احساسات همدیگر لطمه بزنید سراغ مشکل اولیه بروید.
- با نرمی و مهربانی حرف بزنیم. هر چه یک نفر بیشتر داد بزند کمتر حرفهایش شنیده میشود. حتی اگر همسرتان داد و فریاد بکند نیازی نیست که شما هم این کار را بکنید. با پایین نگهداشتن تن صدای خود این امکان را فراهم میکنید که طرف مقابل بهجای اینکه به سروصدای اطرافش واکنش نشان دهد بهطور عمیق روی حرفهای شما متمرکز شود.
- کنجکاو باشید نه تدافعی. دفاع کردن از خود با اعتراض شدید و تأکید بر بیگناهی و یا با به هم ریختن وسایل و ...، کشمکش و دشمنی و ستیز را بیشتر میکند. بهجای اینکه شرایط را بدتر کنید به دنبال اطلاعات بیشتر، جزییات کمتر و نمونههای بهتری باشید. معمولاً شکایت یک نفر بر یکپایه و اساسی استوار است. وقتیکه بهطور کنجکاوانه با یک شکایت و غرولند مواجه میشوید فضا را برای درک و فهم بهتر فراهم میکنید.
- نقاط اشتراک و مورد توافق را بیابید. تقریباً همیشه یک کشمکش و ستیزه وجود دارد که میتواند یک نقطه اشتراک باشد. پیدا کردن زمینههای مشترک حتی اگر توافق داشتن در زمینه وجود یک مشکل باشد یک شروع خیلی مهم برای یافتن یک راه حل مشترک است.
- در جستجوی گزینهها باشید. کشمکش زمانی از بین میروند که همکاریها شروع شوند. مؤدبانه پیشنهاد دادن باعث پیدایش همکاری میشود. رسیدگی با دقت به گزینهها بیانگر احترام است. پیشنهاد گزینههای جایگزین آنچه شما گفتهاید یا خواستهاید نشانگر تمایل شما برای شروع یک رابطه جدید است.
مطالعه کتابهای مربوط به زندگی زناشویی و مهارتهای زندگی و حتی مراجعه حضوری نزد روانشناس خانواده برای هر دو شما میتواند بسیار مؤثر باشد. ولی بههیچعنوان وارد قهر نشوید. با روحیاتی که همسرتان دارند این قهر کردن مشکلات شما را بیشتر میکند و آتش لجاجت ایشان را برانگیختهتر میکند.